هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
تا بو که چو روز آید بر وی گذرت افتد
کار دو جهان من جاوید نکو گردد
گر بر من سرگردان یک دم نظرت افتد
از دست چو من عاشق دانی که چه برخیزد
کاید به سر کویت در خاک درت افتد
گر عاشق روی خود سرگشته همی خواهی
حقا که اگر از من سرگشتهترت افتد
این است گناه من کت دوست همی دارم
خطی به گناه من درکش اگرت افتد
دانم که بدت افتد زیرا که دلم بردی
ور در تو رسد آهم از بد بترت افتد
گر تو همه سیمرغی از آه دلم میترس
کاتش ز دلم ناگه در بال و پرت افتد
خون جگرم خوردی وز خویش نپرسیدی
آخر چکنی جانا گر بر جگرت افتد
پا بر سر درویشان از کبر منه یارا
در طشت فنا روزی بی تیغ سرت افتد
بیچاره من مسکین در دست تو چون مومم
بیچاره تو گر روزی مردی به سرت افتد
هش دار که این ساعت طوطی خط سبزت
میآید و میجوشد تا بر شکرت افتد
گفتی شکری بخشم عطار سبک دل را
این بر تو گران آید رایی دگرت افتد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق عشق و دردهای ناشی از آن است. شاعر هر شب با دلی پر از خون به درگاه معشوق میافتد و همچنان انتظار نظر او را میکشد. او میداند که وجودش به عشق معشوق وابسته است و اگر یک لحظه از او غفلت کند، همه چیز بر باد میرود. عشق او پیوسته به او فشار میآورد و در عین حال، او از گناه عشق خود آگاه است. شاعر به چالشهایی که در عشق میکشد اشاره کرده و به نوعی هشدار میدهد که این احساسات عمیق و گاهی دردناک میتوانند به تباهی منجر شوند. در نهایت، او به سرنوشت و زندگی فانی اشاره میکند و میگوید که روزی همه چیز پایان خواهد یافت و انسانها باید مراقب باشند که در این دنیا مغرور نشوند، چرا که همه ما در برابر تقدیر آسیبپذیریم.
هوش مصنوعی: هر شب دل غمگین و پریشانیام بر زمین در خانهات میافتد تا شاید در روز وقتی از آنجا عبور میکنی به آن توجه کنی.
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه به من نگاه کنی، کار و زندگیام در این دو جهان نیکو و خوب خواهد شد.
هوش مصنوعی: میدانی اگر من عاشق باشم چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ عاشق در برابر درخانهات زانو خواهد زد و به خاک میافتد.
هوش مصنوعی: اگر عاشق چهرهات هستی و گمراهی را میطلبی، راستش این است که اگر کسی از من گمراهتر شود، بهتر از تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: من گناهکارم چون به دوستیام عشق میورزم، اگر به اشتباهی بیفتی، تقصیر من خواهد بود.
هوش مصنوعی: میدانم اگر عشق من به تو را زجر بکشد، خودت هم از این وضعیت ناراحت خواهی شد چون قلبم را به آتش کشیدهای. اگر آهی از دل برآورم، عذاب تو بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: اگر تو مثل سیمرغی باشی، باید از درد دل من بترسی، چون ناگهان آتش این درد میتواند بر بال و پر تو بیفتد.
هوش مصنوعی: عشق تو مرا بسیار رنج داده و تو حتی از حال من نمیپرسی. اگر روزی بر تو سخت بگذرد، آیا چنین فرصتی را برای من هم در نظر میگیری؟
هوش مصنوعی: ای دوست، بر درویشان با تکبر پا نگذار، چون روزی خواهد آمد که بدون سلاح، سر تو به زمین خواهد افتاد.
هوش مصنوعی: من در دستان تو چون موم هستم و بیچارهام. اما تو هم روزی ممکن است به سرش بیفتد و در موقعیت سختی قرار بگیری.
هوش مصنوعی: مواظب باش که در این لحظه، طوطی با خط سبز که نشان از خوشبختی و شادی است به سراغت میآید و احساسات تو را تحت تأثیر قرار میدهد تا به شکرگزاری وادارت کند.
هوش مصنوعی: تو گفتی که به عطار با دل سبک و بیغم، شکری میدهم، اما این کار برای تو دشوار خواهد بود و نظر دیگری در ذهنت برقرار میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
یکروز بکوی ما آخر گذرت افتد
برحال من مسکین روزی نظرت افتد
گر هیچ مرا بینی بس گوهر ناسفته
کز نرگس بیمارت بر گلشکرت افتد
گویند برو بنشین در سایه زلف او
[...]
هر شب دل پر خونم بر خاک درت افتد
باشد که چو روز آید بروی گذرت افتد
زیبد که ز درگاهت نومید نگردد باز
آن کس که به امیدی بر خاک درت افتد
آیم به درت افتم، تا جور کنی کمتر
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.