گنجور

حاشیه‌ها

جعفر عسکری در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱:

بر رگ دل گاه ناخن، گاه نشتر می‌زنم

هر زمان بر ساز غم، مضراب دیگر می‌زنم

 

در لباس شید زاهد در حرم ره می‌زند

من درین میخانه بدنامم که ساغر می‌زنم

 

عقده‌ی مکتوب ما را از گشادن بهره نیست

این گره بیهوده بر بال کبوتر می‌زنم

 

جام چون لبریز شد، چندان نمی‌دارد صدا

با دل پر درد، حرف شکوه کمتر می‌زنم

 

گه گریبان می‌درم، گه می‌شکافم سینه را

جستجویی می‌کنم، خود را به هر در می‌زنم

 

می‌توان گاهی به مکتوبی مرا خرسند کرد

من ز مدّی داستان شکوه را سر می‌زنم

 

تازه می‌گردد دلم هرگاه آهی می‌کشم

هر نفس کز دل کشم دامن بر اخگر می‌زنم

 

خودنمایی شیوه‌ی من نیست، چون دیوار باغ

گل به دامن دارم اما خار بر سر می‌زنم

 

عاقبت بر شمع رویش می‌زنم خود را کلیم!

من کم از پروانه‌ام؟ خود را به این در می‌زنم

ایوب عبدالهیان در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰:

واقعا خاقانی الگوی مولانا بوده،شعرشون یک رنگ و بو دارد..

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱
                
گر کُشی و گر بخشی ، هر چه میکنی خوب است
کشتن از تو میزیبد ، بخشش از تو محبوب است

گر نوازی از لطفم ، ور گدازی از قهرم
هر چه میکنی نیکو ست ، التفات مطلوب است

گر وفا کنی شاید ، ور جفا کنی باید
قهرهات مستحسن ، لطف هات محبوب است

جلوه هایِ تو موزون ، غمزه هایِ تو شیرین
نازها به جایِ خود ، شیوه هات مرغوب است

غمزه را چو سردادی ، هر چه میکند نیکو ست
ناز را چو ره دادی ، هر چه میکند نیکو ست

دم بدم زنی بر هم ، آن دو زلفِ خم در خم
عالمی  کنی ویران ، شیوهٔ تو آشوب است

یوسفِ زمانی تو ، زبدهٔ جهانی تو
هر که قدرِ تو دانست ، در غمِ تو یعقوب است

دل به عشق دِه زاهد ، دلفسردگی عیب است
حق به هیچ نستاند ، آن دلی که معیوب است

وه چه میکند با دل ، ناله هایِ درد آلود
در غمش بنال ای فیض ، ناله ی تو مرغوب است

مطاع در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعه‌ها » شمارهٔ ۸۰ - آب حیات:

تا بیت آخر قابل درک بود 

اما امان از ایرج 😁😅

محسن عبدی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۹ در پاسخ به محسن عبدی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین:

ز شیرین بر طریق یادگاری

تک شبدیز کردش غم‌گساری

به یاد ماه با شب‌رنگ می‌ساخت

به امید گهر با سنگ می‌ساخت

 

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳
                         
دست با تو در کمر خواهیم کرد

قصد آن تُنگِ شکر خواهیم کرد

در سرِ زلفِ تو ، سر خواهیم باخت
کار با تو ، سر به سر خواهیم کرد

چون لب شیرین تو ، خواهیم دید
پای کوبان ، شور و شر خواهیم کرد

چون ز چشمت ، تیرباران در رسد
ما ز جانِ خود ، سپر خواهیم کرد

از دو عالم ، چشم بر خواهیم دوخت
چون به رویِ تو ، نظر خواهیم کرد

در غمِ عشقِ تو ، جان خواهیم داد
سر در آن ، از خاک بر خواهیم کرد

چون بَرِ سیمینت ، بی زر کَس ندید
هر زمان ، وامی دگر خواهیم کرد

تا برِ سیمینِ تو ، چون زر بود
کارِ خود ، چون آبِ زر خواهیم کرد

با جنونِ عشقِ تو ، خواهیم ساخت
ترکِ عقلِ حیله‌گر ، خواهیم کرد

هر سخن کان را ، تعلّق با تو نیست
آن سخن را ، مختصر خواهیم کرد

در همه عالم ، تو را خواهیم یافت
گر همه عالم ، سفر خواهیم کرد

گرچه ، هرگز نوحهٔ ما نشنوی
نوحه ، هر دم بیشتر خواهیم کرد

تا تو بر ما بگذری ، گر نگذری
خویشتن را ، خاکِ دَر خواهیم کرد

بر سرِ کویِ وفا ، سگ بِه ز ما
گر ز کوی تو ، گذر خواهیم کرد

چون تو می‌خواهی ، نگونساریِّ ما
ما کنون از پای ، سر خواهیم کرد

در قیامت ، با تو خواهد بود و بس
هرچه از ما ، خیر و شر خواهیم کرد

هرچه آن عطّار ، در وصفِ تو گفت
ذکرِ دایم را ، ز بَر خواهیم کرد

محسن عبدی در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۵ در پاسخ به سوره صادقی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین:

شبدیز را در همون مدائن می گذارد. در ابیات بعدی اشاره شده که وقتی شیرین برگشت، و خسرو میاد به پایتخت برای پادشاهی، چون از شیرین دور هست با شبدیز هجرشو تحمل میکنه. حال علت این که چرا شبدیز رو نمی‌بره مشخص نیست. شاید شبدیز در آخور شاه در مشگو بسته بود و فاصله با جایی که شیرین اومده زیاده و اگر میخواست بره سراغ شبدیز، دیر می شد برای حرکت و شیرین عاشق مشتاق بود که زودتر حرکت کنه. 

Jamshid Dehpalevani در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۲۷ در پاسخ به بختیاربختیاری دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:

هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت

_ _ ن ن / _ _ ن ن / _ _ ن ن / _

مستفعلُ  مستفعلُ  مستفعلُ  فع

واژه «دو» در این مصراع اشباع می شود و به صورت dow تلفظ می شود تا به هجای بلند تبدیل شده و وزن مصراع درست شود.

 

بزرگمهر در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۵۳ در پاسخ به فرشید دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۳:

دوست عزیز، متوجه شدید چرا بعد ۹ سال و اندی هیچ کس به شما پاسخ نداده است، در صورتیکه بیشتر کسانی که صاف و ساده سوال کرده‌اند پاسخ داده شده است ؟! 

بزرگمهر در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۳:

مصرع اول از بیت دوم در نسخ دیگر از جمله شفیعی کدکنی به این صورت آمده:

از یک قدح و از صد، دل مست نمی‌گردد.    

خوب است بررسی شود.

ali solgi در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۲۲:

منظور علی علیه سلام است مولانا منظوربه خودش میگوید باید از چهار ویژگی وخصلتی که پیامبر در چهار نفر به عنوان هم پیمان او با اوعهد بستند استفاده کنند 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

کودک دیوانه بازی کی کند

جزو باید تا که کل را فی کند

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

تا ز لعبت اندک اندک در صبا

جانش گردد با یم عقل آشنا

 

منظور از صبا چیست ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

بهر این گفت آن خداوند فرج

حدثوا عن بحرنا اذ لا حرج

 

یعنی چه و تفسیر لطفا 

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

چارچوب خشت‌زن تا خاک هست

می‌دهد تقطیع شعرش نیز دست

چون نماند خاک و بودش جف کند

خاک سازد بحر او چون کف کند

چون نماند بیشه و سر در کشد

بیشه‌ها از عین دریا سر کشد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

چون الف از خود فنا شد مکتنف

بی و سین بی او همی‌گویند الف

 

مصرع اول یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

هم‌چنین جملهٔ حروف گشته مات

وقت حذف حرف از بهر صلات

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

پس بخوان قاموا کسالی از نبی

چون نیابد شاخ از بیخش طبی

 

منظور از طبی چیست ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

ای دروغی که ز صدقت این نواست

شکر نعمت گو مکن انکار راست

 

منظور بیت اول چیست ؟

 

کوروش در ‫۲ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۶ - معجزهٔ هود علیه‌السلام در تخلص مؤمنان امت به وقت نزول باد:

باز گوید کور نه این سنگ بود

یا مگر از قبهٔ پر طنگ بود

 

قبه پر طنگ چیست ؟

 

۱
۱۱۷
۱۱۸
۱۱۹
۱۲۰
۱۲۱
۵۶۷۳