گنجور

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - رای بر آنست که بیرون زنم

 

سوزنیم، مرد گرانمایه . . . ر

پیر سبکروح گرانسایه . . . ر

با همه خلق از ره خوش صحبتی

خوش خوی و سازنده و با خایه . . . ر

باشد پیرایه پیران خرد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

یاقوتی کبیر فروش کباده خر

در جمله، با چهار پسر هست پنج خر

دو خر شهاب و منتخب است و عمر سیم

محمود گشت خر کره و پیر خر پدر

مرپنج لنگ لاشه در اتمه پوش را

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵ - جواب شعر شرف

 

منم کلوخ خر افشار کنگ خشک سپوز

حرامزاده و قلاش و رند و عالمسوز

چو گاو گمشده ام تا بشاخ برنخورم

بهرکجا که رسم در برم یکی بتیوز

بتاز بازی در شهر گشته ام شهره

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶ - ابوالعباس ترشروی

 

بخواهم گفت وصف سرخ کناس

چو کرد اندر دلم ابلیس وسواس

ترشروئی، ابوالعباس نامی

نشسته بر بساط آل عباس

بتن ماننده روباه مسلوخ

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۷ - ریش دلبر

 

تاختن آورد بر بتان ختن ریش

باز نگردد بمکر و حیلت و فن ریش

بر دل خوبان اینزمانه بیکبار

کرد گشاده در بلا و محن ریش

وای و دریغا که خیر خیر سپه کرد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸ - تاختن آورد بر بتان ختن ریش

 

ای بهمه تن گناه کرده، مکن ریش

هست سزای عقوبت همه تن، ریش

دل بسک اندر شکن چو کشن برآمد

بیش زناخن بردی در مشکن ریش

ریش فرومان و پیر کودک خود باش

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹ - ای شادی روزی که برآری پسرا ریش

 

زنهار به هش باش که ناری پسرا ریش

تا نفکندت در غم و زاری پسرا ریش

کار کبش موی یگانه کن از آن پیش

کانبوه فرود آید و کاری پسرا ریش

بر گرد زنخدان تو، ناکشته بروید

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰ - شنیدست از کسی کز سنگ سیم آید همی بیرون

 

به چشم عاشقان آید سرین گرد گلرنگش

زهی خفتنگه نرمش زهی خارشگه تنگش

صفات . . . ن آن کودک چه گویم خود، که آن کودک

همه . . . نست و . . . ن و . . . ن ز پایش تا شتا لنگش

ندانم تا چه خواهد شد به سال بیست کاندر ده

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱ - ای بلبل خیل تو طربناک

 

ای سرخ سطبر سخت رگناک

ای . . . ن مواجران ز تو چاک

در پیش در تو از پی سیم

پیشانی و سینه هاست بر خاک

آکی نرسیده از تو بر من

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲ - این غم عشق به پیرانه زیاری جستم

 

ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم

جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم

زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر

زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم

ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - منم که روح علوم زمانه را بدنم

 

منم که از سر حمدان عقیق در یمنم

به سرخ ری کس نیست همچنان که منم

مرا سزد که کنم در جهان به . . . ر منی

که هر منی است گروگان هفده هژده منم

من آن کسم که ز بس تیز شهوتی . . . رم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - هرچند که از عشق تو در کوی ملامیم

 

هرچند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم

تن داده و دل بسته آن دول غلامیم

دو درم بدهان کرده خریدار سه بوسیم

شمشیر بکف کرده طلبکار نیامیم

اندر طلب تاز ازین کوی بدان کوی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵ - صنما تا به کف عشوه عشق تو دریم

 

ای سنایی تو کجایی که به خون تو دریم

تا به نیمور هجا نفحه شعرت بدریم

هرکجا شعر تو یابیم نقیصه بکنیم

ور ترا نیز بیابیم، به . . . ن در ببریم

اندبار از تو و دیوانه عطیه کل و کور

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۶ - جلال الدین کیست؟

 

ز سیم ساده یکی کوه دیده ام بدو نیم

دو نیمه کوه که دید است کان بود از سیم

ز سیم ساده یکی کوه، لیک پنداری

که کرده اند بشمشیر کوه را بدو نیم

گهی بگونه کافور کان بود از گل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

ما فرش بزرگی به جهان باز کشیدیم

بس . . . ن غلامان نکو روی دریدیم

شلوار عروسان زره زلف گشادیم

بر گنبد ترکان پریچهره خزیدیم

بس گنده مغلوک کهن را یله کردیم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸ - ای سنائی بیا

 

ای سنائی بیا و قد خم کن

باد بوق مرا به . . . ن کم کن

بسر بوق من فرودم تیز

بدهان دهل دمادم کن

خود بی تیز را دمادم دم

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹ - آخر چه هست این؟

 

ای خصلت تو هشتن، آخر چه خصالست این

وی فعل تو برگشتن، آخر چه فعالست این

در . . . ن هلی و هشتی، برگردی و برگشتی

ای مایه هر زشتی، آخر چه خصالست این

در . . . ن برو در . . . ن هل، مندیش حرام از حل

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰ - ای سنائی دم در این عالم قلندروار زن

 

ای پسر ریش آوریدی گل کش و دیوار زن

باد سرد از درد ریش آورد کی دیوار زن

گاه بی ریشیت گنتم دست بر دیوار نه

ممرا گفتی رو ای غرزن سر دیوار زن

پار بر من لاف پریشی زدی و خوش زدی

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱ - مرا عشقت بنامیزد بدان سان پرورید ای جان

 

چو زآب روی تو ریش چو آتش بردمید ای جان

به خاک پای تو کان باد بوقم آرمید ای جان

ز رویم روی را درکش نهان کن ریش زیر کش

چو بتوان ریش خود خوش خوش بدو مشتی کشید ای جان

فروغ آتش ریشت چنان شعله زند گه گه

[...]

سوزنی سمرقندی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۳۲ - کودکان تنگ قبا

 

این کودکان تنگ قبای فراخ . . . ن

کردند . . . ایرو کیسه ما هر دو سرنگون

از بسکه . . . ایرو کیسه ما سیم و آب داد

نی سیم از آن برآیدنی آب ازین برون

آنجا که سیم بود، در او ماند باد پاک

[...]

سوزنی سمرقندی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode