سوزنیم، مرد گرانمایه . . . ر
پیر سبکروح گرانسایه . . . ر
با همه خلق از ره خوش صحبتی
خوش خوی و سازنده و با خایه . . . ر
باشد پیرایه پیران خرد
باز منم پیری پیرایه . . . ر
طفل بدم، دایه ببر در کشید
پر شد هر دو بغل دایه . . . ر
ماده نهادند بگهواره در
زانکه نگنجید در او مایه . . . ر
شش بچه گریان در هفت سال
سود همیدادم و سر مایه . . . ر
راست خوهی هیچ خر دیزه را
نیست بدین منزات و پایه . . . ر
دی ز در بام برای مزاح
عرضه زدم بر زن همسایه . . . ر
مانچه اندودن . . . س را بدوغ
خواست ز من عاریه ایرایه . . . ر
قلعه گورنگ بگیرم چو آک
دارم چون گر زبرین قایه . . . ر
رأی بر آنست که بیرون زنم
گردن این بدرگ خود رایه . . . ر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مردی بزرگوار و بافضیلت است که با خوش اخلاقی و صحبتهای دلنشین با دیگران برخورد میکند. او به رغم سن و سال زیادش، حس جوانی و سرزندگی دارد. شاعر از دوران کودکی خود صحبت میکند، زمانی که در آغوش دایه خود پرورش یافته و نشانههایی از باروری و زندگی در وجودش بوده است. او به شش فرزند خود که در هفت سالگی به دنیا آمدهاند اشاره میکند و در مورد تلاشهایش برای تأمین مالی و زندگی خوب برای آنها سخن میگوید. در پایان، شاعر به زمینهای از زندگی خود میپردازد که ناظر به اینکه میخواهد به نوعی از فشارها و مشکلات آزاد شود، اشاره دارد.整体 شعر از تجربههای زندگی، نیکیها و تلاشها برای ایجاد یک زندگی بهتر سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ما مانند سوزنی هستیم که به ارزشمند بودن مردی اشاره میکند. ما مانند یک پیر روشنفکر و باوقار که سایهای سنگین بر سرمان دارد، عمل میکنیم.
هوش مصنوعی: با مردم به طور خوش و دوستانه رفتار کن و سعی کن رابطههای خوب و سازندهای با آنها برقرار کنی.
هوش مصنوعی: من خود را در زمرهٔ افراد دانا و با تجربه میدانم، در حالی که هنوز از بند افکار و زینتهای دنیوی رها نشدهام.
هوش مصنوعی: در دوران کودکی من، مادرم به کمکم آمد و با عشق و مهربانی از من مراقبت کرد. او به قدری به من رسیدگی کرد که دستانش پر از عشق و محبت شد.
هوش مصنوعی: در گهواره مادهای قرار دادهاند، اما آنچه در آن گهواره است، نمیتواند در آن بگنجد.
هوش مصنوعی: شش بچه که در طول هفت سال بزرگ میشوند، همگی دچار مشکل هستند و هیچ سودی برای من ندارند. در واقع، تمام تلاشهای من برایشان به نتیجه نرسیده و در عوض بار مالی روی دوشم گذاشتهاند.
هوش مصنوعی: اگر حقیقت را بخواهی، هیچ فریب و ریا در این مقام و منزلت وجود ندارد.
هوش مصنوعی: روز گذشته به در و بام منزل همسایه رفتم و برای شوخی و مزاح، عرض ادبی به همسر او کردم.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به موضوعی اشاره دارد که شخصی از دیگری خواسته است که چیزی را به او قرض بدهد. در واقع، گوینده در پی این است که از دیگری چیزی را بگیرد که ممکن است به آن نیاز داشته باشد، اما در عین حال، اگر به این کار نپردازد، او را از دست خواهد داد. این ارتباطات و درخواستها در روابط انسانی میتوانند نشانههایی از وابستگی یا نیاز به حمایت از دیگران باشند.
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم قلعهای بسیار محکم و استوار بسازم، زیرا که درونم پر از نیروی قوی است...
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر تصمیم دارد که از دست کسی که به خودش بسیار مطمئن و خودرای است، خلاص شود و او را از حلقه زندگیاش بیرون کند. این شخص خود را برتر از دیگران میداند و این امر موجب نارضایتی شاعر شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.