گنجور

 
سوزنی سمرقندی

ای پسر تا بمیان پای تو در نگریستم

جز بیک چشم گروگان بر تو نگریستم

زار بگریستنی بود مرا از ره . . . ر

زان گریستن بتو بر درد تو من بگریستم

ببست دانی تو بمعنی و بصورت یکروز

من غلامباره بصورت یک و معنی بیستم

عجب از گفته طیان باشد پس خر

من نه استم پس خر زانکه نه آخر حیستم

تاز بازی را بگزیده ام از اول کار

هم برین باشم و بینم که بآخر چیستم

تا بدین . . . ر مرا عرضه بگیری پسرا

که بدین . . . ر پسر خوانده آغا جیستم

آنکه خر گوید مر . . . ر ورا کای مهتر

من بجای تو یکی سوزنک در زبستم

بر من ای تاز یکی تیز تو بهتر ز جهان

نیز ده بر سر بوقم که جهانی زیستم

این جوابست مرآنرا که بگوید طیان

این غم عشق بپیرانه ز یاری جستم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode