گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲

 

ای آنکه مر ترا بجهان در نظیر نیست

آنکو خطر نیافت ز فیضت خطیر نیست

ای یادگار آنکه نبودش نظیر کس

ای دلفروز آنکه کس او را نظیر نیست

تو ماه روزگاری و او میر روزگار

[...]

قطران تبریزی
 

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳

 

دردی است درد عشق که درمان پذیر نیست

از جان گزیر هست و ز جانان گزیر نیست

شب نیست تا ز جنبش زنجیر مهر او

حلقهٔ دلم به حلقهٔ زلفش اسیر نیست

گفتا به روزگار بیابی وصال ما

[...]

خاقانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه

 

طفلی و مرد عشق تو گردون پیر نیست

جانی و هیچکس را از جان گزیر نیست

خونم به یک کرشمهٔ ابرو بریختی

آنی که با کمان تو حاجت به تیر نیست

حسنت خطی نوشت علی الوجه کز خوشی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

شب نیست کز تو بر سر هر کو نفیر نیست

و اندیشه تو در دل برنا و پیر نیست

صد سر فدای پای تو باد، ار چه در حرم

تو می روی و خون کست پایگیر نیست

بی رحم وار چند زنی غمزه بر دلم

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶٩

 

ای سروریکه در ره مردی و مردمی

رستم ترا مقابل و حاتم نظیر نیست

گر زخم تیغ دست ترا خستگی رساند

بشنو که هیچ عذر جز این دلپذیر نیست

دست گهر فشان تو ابرست و تیغ برق

[...]

ابن یمین
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۳

 

شوقم به وصل دوست نهایت پذیر نیست

ای دوست از وصال تو ما را گزیر نیست

خوبان روزگار بدیدم به چشم خویش

آن بی نظیر در دو جهانش نظیر نیست

گفتی که در ضمیر نمی آوری مرا

[...]

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

یک دم مرا ز صحبت جانان گزیر نیست

غیر از خیال قامت او در ضمیر نیست

از پا درآمدم ز فراقت ستمگرا

لیکن چه چاره چونکه غمت دستگیر نیست

ای پادشاه حسن و لطافت بگو چرا

[...]

جهان ملک خاتون
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

دل را ز جان گزیر وز جانان گزیر نیست

غیر از هوای دوست نصیر و ظهیر نیست

صوفی، که لاف نور کرامات میزند

تا مست نور یار نشد مستنیر نیست

اسرار دوست را نشناسد بهیچ حال

[...]

قاسم انوار
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۱

 

روئی است روی دوست که هیچش نظیر نیست

زانرو بهیچ رویم از آن رو گزیر نیست

در عشق آن پری چه ملامت کنی مرا

دیوانه چون ز عقل نصیحت پذیر نیست

آنکس که داد دست ارادت به پیر عشق

[...]

حسین خوارزمی
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

آن دلربا که در دو جهانش نظیر نیست

خود ذات ساز چیست که او را ظهیر نیست

ازلامکان ز غیب هویت نمود رو

آن حضرتی که غیروی اندر ضمیر نیست

کی نور مستطیل کشیدی بشرق و غرب

[...]

کوهی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲

 

گر با توام ز دیدن غیرم گزیر نیست

ور دورم از تو خاطرم آرام‌گیر نیست

در هجر اینچنینم و در وصل آن چنان

خوش آن که هجر و وصل تواش در ضمیر نیست

بیمار دل به ترک تو صحبت‌پذیر نیست

[...]

محتشم کاشانی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱

 

سوزِ تبِ فراقِ تو درمان‌پذیر نیست

تا زنده‌ام چو شمع از اینم گزیر نیست

هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای

دردِ محبت است که درمان‌پذیر نیست

هیچ از دلِ رمیدهٔ ما کس نشان نداد

[...]

وحشی بافقی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴

 

جز قامتت بچشم و دلم جای گیر نیست

مهمان خانه های کمان غیر تیر نیست

دنیا و آخرت بره او دو نقش پاست

دلبستگی بنقش قدم دلپذیر نیست

جائیکه من فتاده ام، آنجا که می رسد

[...]

کلیم
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۸

 

داغم چو آفتاب سیاهی پذیر نیست

چون صبح چاک سینه من بخیه گیر نیست

این شکر چون کنیم که پهلوی خشک ما

در زیر بار منت نقش حصیر نیست

فکر کمین مکن که تماشایی ترا

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۹

 

از بخت تیره اهل سخن را گزیر نیست

روی نگین ساده سیاهی پذیر نیست

بر هر چه آستین نفشانی رود ز دست

بر هر چه پشت پا نزنی دستگیر نیست

از سرکشی نگاه تو گر نیست دلپذیر

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

عاشق حریف حملهٔ شیر دلیر نیست

در سینه اش اگر جگری همچو شیر نیست

از تیغ بازی نگهت می توان شناخت

کز خون هنوز نرگس مست تو سیر نیست

در کار عشق، حوصله باید حریف را

[...]

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۱۶

 

طوفان فتنه است و کسی دستگیر نیست

ساقی بیار کشتی می را، گزیر نیست

لخت جگر، همین به مذاق من آشناست

از خوان دهر، قوت دگر دلپذیر نیست

جز پیر می فروش که امروز بی ریاست

[...]

حزین لاهیجی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۳ - در تهنیت عیدنوروز و منقبت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام گوید

 

بهر جا که بنگری هم او هست و غیر نیست

بجز ذکر وصل او بمقیات و دیر نیست

خرد را ز ملک وی بدر پای سیر نیست

قضا بی رضای او پی شر و خیر نیست

جیحون یزدی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰

 

جانا نظیر روی تو ماه منیر نیست

بهر تو جز در آینه شبه و نظیر نیست

تا بوی طرهٔ تو و زد بر مشام جان

حاجت بمشک و عنبر و عود و عبیر نیست

چشم تو تا کشید ز ابرو کمان بر سر

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

جانا نظیر روی تو ماه منیر نیست

بهر تو جز در آینه شبه و نظیر نیست

تا بوی طرهٔ تو و زد بر مشام جان

حاجت بمشک و عنبر و عود و عبیر نیست

چشم تو تا کشید ز ابرو کمان بر سر

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode