گنجور

 
۱
۲
۳
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

چو آلوده شود گوهر به یک ننگ

نشوید آب صد دریا ازو زنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

همه گفتار او باشد به فرهنگ

همه کردار او باشد به نیرنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

به چندان غم بیاگند این دل تنگ

که در دشتی نگنجد شصت فرسنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۴ - رفتن رامین به گوراب و دیدن گل و عاشق شدن بر وى

 

چنان آویخته شب از شباهنگ

و یا از مشک بر مه بسته اورنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۷ - رسیدن پیگ رامین به مرو شاهجان و آگاه شدن ویس از آن

 

مخور اندوه و بزدای از دلت زنگ

به خرسندی و خاموشی و فرهنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

زرنگ خون رنگان کوه پر رنگ

چو سنگی کوه بر آهو شده تنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

مرا بفریفتی صد ره به نیرنگ

ز من بردی چو مستی هوش و فرهنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۰ - نامه نوشتن ویس به رامین و دیدار خواستن

 

تو همچون سندسی گردان به هر رنگ

و یا همچون زری گردان به هر چنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۶ - نامهٔ ششم اندر نواختن و خواندن دوست

 

بگرداند گهر چون نو بود رنگ

چه آن گوهر که بدرنگست و چه سنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۱ - تمام شدن ده نامه و فرستادن ویس آذین را به رامین

 

نپوشیدی مگر دیبای صد رنگ

ز چین آورده نیکوتر ز ارژنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

چو رامین کرد با دل ساعتی جنگ

هم او از دل هزیمت کرد دلتنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۷ - آگاه شدن ویس از آمدن رامین

 

بهشتی بود گل‌بوی و وشی‌رنگ

ز کام و راحت و گشّی و فرهنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۹ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

نباشد مهرت اندر دل گه جنگ

نباشد آب در پولاد و در سنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

منم آن نوشکفته باغ صد رنگ

که تو بر من بگفتی آن همه ننگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

نه تو گفتی خداوندان فرهنگ

بمانند آشتی را جای در جنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

حریر مهربانی ناید از سنگ

نبید ارغوانی ناید از بنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

صنوبر پیش بالایم بود چنگ

چو گوهر نزد دندانم بود سنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۴ - پشیمان شدن ویس از کردهٔ خویش

 

نه بر دل که میزد سنگ بر سنگ

ز ناله همچو زیر چنگ بر چنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نه باشد در عتاب نیکوان جنگ

نه اندر نازشان بردن بود ننگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

بخواهی بردن ای دیبای صدرنگ

ز رویم رنگ وز تن زور و فرهنگ

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۴۴