ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۱۶ - بنیاد کردن جگ و رها کردن رام اسب جگ اسمید را به اطراف عالم
چو هفت اقلیم را طی کرد برگشت
به زیر کوه لوکش نیز بگذشت
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷ - در مذمت دزدی که خانه سیدا را غارت کرد
به روی سینه منقل می زند خشت
نشسته سر گران از فکر انگشت
سیدای نسفی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - در بیان تعریف و توصیف شاطر پسری
نگویم پر یکی پروانه دشت
که سرگردان به گرد او همی گشت
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مثنوی توصیف کوه پیر پنچال و سختی راه و تعریف کشمیر مینو نظر
بیفشارند خاکش را چو در مشت
چکد همچون رگ ابر آب ز انگشت
جویای تبریزی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - مثنوی توصیف کوه پیر پنچال و سختی راه و تعریف کشمیر مینو نظر
زخاکش اندکی گیری چو در مشت
بدستت غنچه ای گردد هر انگشت
حزین لاهیجی » مثنویات » چمن و انجمن » بخش ۹ - نخل بندی چمن بیان به تعریف بهار جان که فصل کامرانی ست و بهار جان که موسم گل افشانی
قوی، از اعتماد تن قوی پشت
کلید فتح باب عیش در مشت
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۲ - نوحه
زلیخا آتشین چنگ آهنین مشت
چنانم کوفت بر کشت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۹۵ - طاهر همدانی نَوَّرَ اللّهُ روحه
یکی برزگرک دیدم درین دشت
به خون دیدگان آلاله میکشت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
هم او ایوان هم او بنا هم او خشت
هم او دهقان هم او صحراهم او کشت
نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۰ - زبانحال از قول جناب سکینه به جناب علی اکبر
برادر ایمنم با تو در ایندشت
چو نالان بلبلی برطرف گلگشت
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۴ - در شهادت ولی داور علی اکبر علیه السلام
بگفت ای صد محیطت در هر انگشت
علی اکبرت را تشنگی کشت
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۷۲
به تیرم زد کمان افکند در پشت
که یعنی من ندانم کی تو را کشت
تو خود اثبات کردی قتل فایز
به خونم کرده ای رنگین سرانگشت
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۹۵ - فرقه من المتعرفین
مثال غوره نارس که بگذشت
ز انگور و بخم نارفته میگشت
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۶ - النفس الاماره و رئوسها
بعالم گر دهندت میکنی پشت
که باید در عوض برندت انگشت
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۷ - سخن گفتن خانه با صاحبخانه
بپرسید از چه شد این خاک این خشت
مخوانیدم یکی خوب و یکی زشت