یکی اندر لباس عارفانست
ولی بینور قلب و ذوق جانست
دهد بر خود به تنها دادن عرفان
که آیم از قیاس آباد عرفان
منم آبکس که عارف بوسعید است
کمالم در جنید و با یزید است
کدامین عارف او از من فزون بود
مرا عقلست و ذوالنونرا جنون بود
چنان وارسته و بیبند و بارم
کز ابراهیم ادهم هست عارم
زنم گر یک نفس در حالت شور
درآید از دهانم صد چو منصور
رساند نفس دونش تابجائی
که غیر از خود نمیبیند خدائی
بخود گوید ترقی کرده عالم
توئی از اولیا افزون و اقدم
پیاده هم نبرد صد سواری
بعرفان واحدی بیش از هزاری
سبیلت گر کم است از ریش چندی
بآن پیوندکن از ریش خندی
سکوت و سبلت و چشم خمارت
بود همواره در عرفان بکارت
نبوده عارفی را در زمانی
چنین گیرنده رخسار و بیانی
بود شأنت فزون از اینکه عارف
تو را خوانند ارباب معارف
غرض بینی چندانش در تعریف
که گوئی خاص او باشد تصوف
مثال غوره نارس که بگذشت
ز انگور و بخم نارفته میگشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی فردی است که خود را عارف میداند، اما فاقد نور و عمق عرفانی است. او به خود میبالد که میتواند خود را در میان عارفان بزرگ جا بدهد، در حالی که به واقعیتی سطحی دست یافته است. شاعر به این نکته اشاره میکند که چنین شخصی با خودخواهی و خودبزرگبینی، به گمان خود از دیگر عرفا برتر است، در حالی که او در درون باطل و بیروح است.
شاعر به توصیف عارفی میپردازد که با ظاهری خاص و بینظیر در عرفان شناخته میشود، و میگوید که این نوع ظاهر و ادعا در عرفان ارزش واقعی ندارد. او به مقایسه افرادی مانند بوسعید، جنید و یزید میپردازد و بیان میکند که در حقیقت عقل و درایتِ خود را بر دیگران برتری میداند.
در نهایت، شاعر به اشتباه این افراد در درک واقعی عرفان اشاره میکند و میگوید که بسیاری خود را عارف میدانند، در حالی که از حقیقتِ عمیق عرفانی دور هستند.
هوش مصنوعی: شخصی در ظاهر خود را به شکل عارفان درآورده اما در باطن، از نور ایمان و ارزشهای روحی خالی است.
هوش مصنوعی: بیش از آنکه در پی شناخت خود باشم، در جستجوی حقیقت عرفانی هستم و به مقایسهها و تصورات بیپایه اعتنایی ندارم.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که به عارف بوسعید نسبت دارم و کمال من در جنید و با یزید دیده میشود.
هوش مصنوعی: کدام عارف از من بیشتر آگاه است؟ من با عقل خودم درک میکنم، اما ذوالنون جنون را تجربه کرده است.
هوش مصنوعی: من به قدری آزاد و بدون قید و شرط هستم که نفس خود را مانند ابراهیم ادهم شرمنده میدانم.
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه در حال شوق و هیجان فرو بروم، از دهانم صدایی مانند صدای منصور بیرون خواهد آمد.
هوش مصنوعی: نفس پست او را به جایی میرساند که جز خودش هیچ چیز دیگری نمیبیند و احساس خدایی میکند.
هوش مصنوعی: به خود میگوید که تو در مسیر پیشرفت و رشد هستی و از بسیاری از افراد صاحب کرامت و تجربه در بالایی.
هوش مصنوعی: حتی اگر یک فرد پیاده باشد، در نبرد دانایی و آگاهی، ارزش و توانایی او بیشتر از هزار سوارکار است.
هوش مصنوعی: اگر سبیل تو کم است، میتوانی چند تار ریش را به آن اضافه کنی و با این کار زیباییاش را بیشتر کنی.
هوش مصنوعی: سکوت و زیبایی و نگاه تو همیشه نشانه تازهکار بودن در عرفان بود.
هوش مصنوعی: در هیچ زمانی عارفی با چهره و گفتاری اینچنین جذاب و دلربا وجود نداشته است.
هوش مصنوعی: شأن و مقام تو به قدری بالا است که عارفان و دانایان نیز نمیتوانند تو را فقط به عنوان صاحب دانش معرفی کنند.
هوش مصنوعی: مقصودش این است که وقتی به تعریفهای زیادی که از تصوف ارائه میشود نگاه میکنی، احساس میکنی که این تعاریف به صورت خاص فقط برای او و روحیات او نوشته شدهاند.
هوش مصنوعی: شبیه یک غوره نارس است که هنوز به مرحلهی رسیدن به انگور نرسیده و در حال گذران زندگیاش به صورت نارس باقی مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.