گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۵

 

ساقیا ساغر شراب آور

ساغری زان شراب ناب آور

اینهمه سستی و تأمل چیست

خیز و جامی خوش از شتاب آور

چندگیری حساب از مستان

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۶

 

مژده ای دل که دلبر آمد باز

تا برد دل به دل بر آمد باز

آفتابم که دوش رفت از بر

صبحدم از درم درآمد باز

ماهم از دیده گرچه غایب شد

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۵۸

 

ز آفتابت مها نقاب انداز

اضطرابی در آفتاب انداز

ذره وش ز آفتاب طلعت خویش

عالمی را در اضطراب انداز

سرکشانرا بگیر و برگردن

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۴

 

دل که ساکن شده بکوی نیاز

خوش براهت نهاده روی نیاز

تا زناز تو ساغری نوشم

میکشم باده از سبوی نیاز

تا دهد آب سرو نازت را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۰

 

صید وصلش توان بدام هوس

گر همائی شود شکار مگس

گرچه دورم ز هودجش آید

هر زمانم بگوش بانک جرس

شب روان ره محبت را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۶

 

هر که در کوی او بود بارش

کی بود آرزوی گلزارش

کوی او گلشنی است کز خوبی

کرده آرایش جهان خوارش

قوت جان و قوت روح آمد

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۹

 

نقد دل جز بتوبه اخلاص

کی شود از غش زمانه خلاص

چهره فتح اگر مبین خواهی

پرده بگشای از رخ اخلاص

تا بیابی در حقیقت را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۸۸

 

توئی جان و توئی جانانه دل

توئی ساکن میان خانه دل

منور باشد ای ساقی مدامم

زعکس طلعتت پیمانه دل

دمی از غلغل مینای وصلت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۴

 

ای قدت سرو ناز و رویت گل

کوی تو گلشن و دلم بلبل

هر دم از جوش باده عشقت

شیشه دل برآورد غلغل

تن رباب منست و رگها تار

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۶

 

مطرب گل دمید در نی دم

آشنا غوطه ور شد اندریم

ساقی عشق بهر مستان ریخت

طرح پیمانه از گل آدم

سینه ریش دردمندان را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰۵

 

چون ز دار فنا بقا گشتم

محرم سر اولیا گشتم

تا شدم پادشاه کشور جان

طبل الا زدم ولا گشتم

درد و صافش تمام نوشیدم

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۰۹

 

نور رویش چو در نظر داریم

نظر کیمیا اثر داریم

روز و شب از غبار درگاهش

کحل بینائی بصر داریم

بهر مهمانی غمش برخوان

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۲

 

ما هزاران گلشن اوئیم

جز گل وصل او نمی بوئیم

ز کمند خودی شده آزاد

بسته زلف آن پری روئیم

این عجب بین که در محیط بقا

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۳

 

ما گهی یونس و گهی حوتیم

گاه موسی و گاه تابوتیم

گاه دریم و گاه مرجانیم

گاه لعلیم و گاه یاقوتیم

ساکنان سرادق جبروت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۴

 

ما مریدان سید خویشیم

پادشاهیم اگر چه درویشیم

سالکان مسالک حق را

گه بدنبال و گاه در پیشیم

سینه ریشان درد هجران را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۴

 

خلوتی در سرای درویشان

بطلب از خدای درویشان

محرمان حریم لاهوتند

ساکنان سرای درویشان

منزلی نیست در جهان حق را

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۶

 

صبح عید است ساقیا جامی

عیدی عاشقان کن انعامی

همه لب تشنه ایم بر جامت

ترکن از جاممان لب و کامی

از لب و چشم خود نوازش کن

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۴۰

 

ای بجامت همان که میدانی

ای بکامت همانکه میدانی

ای سکه حسن و دلبری در دهر

زد بنامت همانکه میدانی

مبتلا بهر دانه خالی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۴۴

 

صبح عید است و میدهد ساقی

عیدی عاشقان می باقی

در میان صراحی و ساغر

میکند تازه عهد و میثاقی

دهد از نقل و می ببزم نشاط

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۲
sunny dark_mode