گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در ستایش کاخ میرمیران

 

نقش بی‌جان خانهٔ نقاش

یافته جان ز لطف آب و هواش

وحشی بافقی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۰

 

غیرتم بانگ زد که: دور او باش

عشقم آهسته گفت: باش و مباش

غمزه درباخت خوش، کزین نااهل

گردد اسرارهای پنهان فاش

از پس پرده سر برون آورد

[...]

نظیری نیشابوری
 

قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۳۴ - در مذمّت سخن‌ناشناسان

 

همه بی‌معنیان لفظ‌تراش

نقششان را خبر نه از نقاش

قدسی مشهدی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۰

 

تا به کی باشدت برای معاش

با قضا جنگ و، با قدر پرخاش!

خط بطلان مکش بحرف رضا

چین بر ابرو برای رزق مباش

سر نپیچد ز حرف خامه رقم

[...]

واعظ قزوینی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰

 

بود القصه چه نهان و چه فاش

عاشق نقش، عاشق نقاش!

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

گفت: زن نیست جز رفیق فراش

نتوان گفتن این سخنها فاش

آذر بیگدلی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode