گنجور

اوحدی » جام جم » بخش ۲۸ - صفت تاثیر اجرام سماوی در عالم کون و فساد

 

شبی و روزی و نر و ماده

سعد و نحس از پی هم افتاده

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۴۸ - حکایت

 

در بهشت ار شوی تو، ای ساده

نهلندت سلیم و نا گاده

اوحدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۶۰ - در فتوت داران به دروغ

 

هم پدر گول و هم پسر ساده

کام رندان از آن شد آماده

اوحدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧٣٨

 

ای کریمی که مادر ارکان

چون تو فرزند راد نازاده

دست گوهر فشانت درگه جود

از کرم داد مکرمت داده

کی توان گفت ابر چون کف تست

[...]

ابن یمین
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶

 

واعظی بود بر سر منبر

لب به وعظ و به پند بگشاده

گفت: هر مرد را بود به بهشت

چند حور لطیف، آماده

عورتی پیر از آن میان برخاست

[...]

امیر شاهی
 

جامی » بهارستان » روضهٔ سوم (در ذکر پادشاهان) » بخش ۱۸

 

روی ظالم مبین که بر رویت

آن ز دوزخ دریست بگشاده

سوی او تا گشاده شد ز خدای

نظر رحمتی نیفتاده

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۴ - قصه زاهد و عارف

 

در گناه عظیم افتاده

ره به سوی جحیم بگشاده

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۸ - حکایت

 

دلبری دیده دل به او داده

وز غمش در کشاکش افتاده

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۱۱ - رجوع به تمامی قصه

 

همه پیشش به خدمت استاده

داد خدمتگذاریش داده

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode