زنی را از جماعتی که بر حجاج خروج کرده بودند، پیش وی آوردند حجاج با وی سخن می گفت، و وی سر در پیش انداخته بود و نظر بر زمین دوخته، نه جواب وی می داد و نه نظر به وی می کرد.
یکی از حاضران با وی گفت: امیر سخن می گوید و تو از وی اعراض می کنی. گفت: من از خدای تعالی شرم می دارم به مردی نظر کنم که خدای تعالی به وی نظر نمی کند!
روی ظالم مبین که بر رویت
آن ز دوزخ دریست بگشاده
سوی او تا گشاده شد ز خدای
نظر رحمتی نیفتاده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: زنی که از گروهی که بر حجاج خروج کرده بودند به او آورده بودند، در مقابل حجاج ساکت و سر به پایین بود و نه به او نگاه میکرد و نه پاسخی میداد. یکی از حاضران به او گفت که امیر با تو صحبت میکند و تو از او اعراض میکنی. زن پاسخ داد که از خداوند شرم دارد به مردی نظر کند که خداوند به او نظر نمیکند. این بیان او نشاندهنده ترس و احترام او نسبت به خدا و بیاعتمادیاش به حجاج بود.
هوش مصنوعی: زنی را از بین گروهی که علیه حجاج قیام کرده بودند، به حضور او آوردند. حجاج با او صحبت میکرد، ولی زن سرش را پایین انداخته بود و به زمین نگاه میکرد. نه به سوالات او پاسخ میداد و نه به او نگاه میکرد.
هوش مصنوعی: یکی از افرادی که در آنجا حضور داشت به او گفت: امیر در حال صحبت است و تو از او روی میگردانی. او پاسخ داد: من از خداوند بزرگ خجالت میکشم به کسی نگاه کنم که خداوند به او توجهی ندارد!
هوش مصنوعی: به ظالم توجه نکن، زیرا بر چهرهات نشانی از دوزخ نمایان است که دروازهاش به سمت تو باز شده است.
هوش مصنوعی: به سوی او که گشایش یافت، از جانب خداوند لطف و رحمت نازل نشده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.