گنجور

 
اوحدی

واعظی وصف حوریان میکرد

شرح حسن عمل بیان میکرد

که: بهر مرد بیست حور دهند

جای در باغ و در قصور دهند

زنکی پیر از آن میان برخاست

که: همی پرسمت حدیثی راست

هیچ در خلد حور نر باشد؟

گفت: بنشین که آنقدر باشد

در بهشت ار شوی تو، ای ساده

نهلندت سلیم و نا گاده

با زن دول پند بی‌خرما

گردگانست و گنبد هر ما

توشهٔ خود بر آر از انبانش

سر فرو ده درین بیابانش