نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۳ - دانش آموختن اسکندر از نقوماجس حکیم پدر ارسطو
به یاد آری این درس و تعلیم را
پرستش نسازی زر و سیم را
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » نومریدی که پیر خود را به خواب دید
ذرهای از حیرت عقبی مرا
بیش از صد کوه در دنیا مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
تا سخن گوید ز هر جانی مرا
راه بگشاید مگر جایی مرا
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
پرده بردار ای تو ابراهیم را
کردهٔ بر خیر تو تعلیم را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۴ - بیان خسارت وزیر درین مکر
پرورد در آتش ابراهیم را
ایمنی روح سازد بیم را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۸ - پرسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم مر زید را که امروز چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که اصبحت ممنا یا رسول الله
میدهد رنگ احسن التقویم را
تا به اسفل میبرد این نیم را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۷ - اعتراض کردن معترضی بر رسول علیهالسلام بر امیر کردن آن هذیلی
نامه خواند از پی تعلیم را
حرف گوید از پی تفهیم را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۳۷ - رجوع کردن به قصهٔ پروردن حق تعالی نمرود را بیواسطهٔ مادر و دایه در طفلی
صد هزاران طفل بیتلویم را
کشته تا یابد وی ابراهیم را
مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲
ای آنکه عفو کامل و احسان سابقت
برداشت رعب و امید و بیم را
در حل و عقد نظم جهان دست قدرتت
برهان نمود معجز کف کلیم را
شرمنده دو لفظ تو از تو نواخت یافت
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳
بس بود اینکه سوی خود راه دهی نسیم را
چشم زد خسان مکن عارض همچو سیم را
ما و نسیم صبحدم بوی تو و هلاک جان
نیست امید زیستن سوخته جحیم را
من به هوای یک سخن، تو همه تلخ بر زبان
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۱۱ - بردن فغفور چین در نزد سام و خلاصی یافتن از بند
همانگه طلب کرد دژخیم را
بگفتش ز دل دور کن بیم را
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۶۹ - باز آمدن سام به نزد شدید و جنگ کردن
بشویم ز دل در زمان بیم را
رهانم ازو شاه تسلیم را
ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶
ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
خاک درت خوشتر از جنت اعلی مرا
روی توام در نظر فکر توام در ضمیر
بهتر از این چون بود صورت و معنی مرا
گوشهنشینان کنند دعوی هر قبلهای
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۴۱
می فزایی خط مشکین عارض چون سیم را
می کشی بر صفحه امید حرف بیم را
روی تو در احسن التقویم اگر دیدی حکیم
کی نهادی ز آفتاب و مه رقم تقویم را
کشور خوبی مسلم شد تو را در گوش کش
[...]
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۸
ای خط تو کرده رقم از مشک لوح سیم را
سر بر خط تو چون قلم خوبان هفت اقلیم را
تعظیم قبله تا به کی بنمای طاق ابروان
تا سجده طاعت برم آن قبله تعظیم را
امسال اگر در طالعم ننهد منجم وصل تو
[...]
بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
ای از لب تو خطبه کلام قدیم را
باعث، رسوم شرع تو امید و بیم را
اول عظیم داشته شأن ترا خدای
وانگاه برفراشته عرش عظیم را
چرخ اثیر تا شرف از گوهرت نیافت
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳
ساقی بشو دورنگی امید و بیم را
بنما به ما حقیقت رنگ قدیم را
حرف فریب آدم و ابلیس تا به چند
چندی بگو ترانه نقل و ندیم را
از ساغر درست خودم بخش جرعه ای
[...]
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴
بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را
بیند منجم طالعم از هم درد تقویم را
علم ارادت گر کند ذوقی نصیب جان من
مستوفی امر قضا باطل کند تقسیم را
عشق از برای داغ من آتش به جانان می زند
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲
ای قناعت مژدهای ده شاه هفت اقلیم را
از کلاه فقر و بردارش ز سر دیهیم را
میدود گر جانب گرداب دایم همچو موج
از معلم کشتی ما دارد این تعلیم را
جان فدای آن رسولی کآورد پیغام دوست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶
نیست دلگیری ز دنیا بندهٔ تسلیم را
آتشِ نمرود گلزارست ابراهیم را
در دلِ دریا به ساحل میتواند پشت داد
هر که گیرد وقتِ طوفان دامنِ تسلیم را
گر کُنی دل را چو سرو آزاد از فکرِ بهشت
[...]