بس بود اینکه سوی خود راه دهی نسیم را
چشم زد خسان مکن عارض همچو سیم را
ما و نسیم صبحدم بوی تو و هلاک جان
نیست امید زیستن سوخته جحیم را
من به هوای یک سخن، تو همه تلخ بر زبان
چند نمک پراکنی این جگر دو نیم را
تو چو بهشت در نهان، ما و دلی و سوزشی
دوزخی از کجا خورد مائده نعیم را
من نه به خود شدم چنین شهره کویها، ولی
شد رخ نیکوان بلا عقل و دل سلیم را
شیفته رخ بتان باز کی آید از سخن
مست به گوش کی کند کن مکن حکیم را
عشق چو مرد را برد موی کشان به میکده
موی سفید ننگرد پیر سیه گلیم را
چون به خم شراب در غرقه بماند چون منی
هم ز شراب غسل ده دردکش قدیم را
قصه خسرو از درون گر به غزل برون دمد
دشنه سینه ها کند زمزمه ندیم را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و حالات دلbroken خود میپردازد. او به نسیم صبح اشاره میکند که نشانهای از حضور محبوب است، اما در عوض، او احساس هلاکت و سوختن در آتش عشق را دارد. شاعر میگوید که به خاطر یک کلمه از محبوب، تلخی را به زبان میآورد و از پراکندن نمک بر زخم دل شکایت دارد.
بهشت و دوزخ درون او را توصیف میکند و نشان میدهد که عشق چقدر میتواند انسان را اسیر کند. همچنین به این نکته اشاره میکند که عشق میتواند حتی عقل را نیز تحت تأثیر قرار دهد و انسان را به سمت میکده بکشاند. در نهایت، شاعر از درد دل خود میگوید و خواهان شنیده شدن داستانهای عاشقانه و غمانگیز است. این شعر به خوبی ابراز کننده تألم و زیباییهای عشق است.
هوش مصنوعی: کافیست که نسیم را به سمت خود بفرستی، چشم بد ها را از خود دور کن و چهرهات را همچون نقره نگهدار.
هوش مصنوعی: ما و نسیم صبح، بوی تو را استشمام میکنیم و امیدی به زنده ماندن نداریم، در حالی که جانمان در آتش عشق تو سوخته است.
هوش مصنوعی: من برای شنیدن یک حرف از تو، تمام تلخیهات را تحمل میکنم و میدانم که این درد درونم را نمیتوانم از بین ببرم.
هوش مصنوعی: تو مانند بهشتی هستی که در خفا قرار دارد، اما ما با دل و سوزشی همچون جهنمی، از کجا میتوانیم از نعمتهای خوشبختی بهرهمند شویم؟
هوش مصنوعی: من خودم را به این شهرت در محلهها نرساندم، اما زیبایی چهرهی نیکوکاران باعث شده است که عقل و دل سالم را به گمراهی بکشانند.
هوش مصنوعی: آیا دوباره زمان آن خواهد رسید که دلباختگی زیباییها از زبان اهل تسکین به گوش کسی برسد؟ یا آیا حکیم باید از این صحبتها دور باشد؟
هوش مصنوعی: وقتی عشق انسان را به خود میکشاند، او دیگر به سن و سال و موی سفید خود توجهی نمیکند و به دنیای شادی و میخانه میرود و نگاهش به ضعف و پیری نیست.
هوش مصنوعی: وقتی انسان در نوشیدن شراب غرق میشود، دیگر مثل من نمیتواند دردهای قدیمی را فراموش کند.
هوش مصنوعی: اگر داستان خسرو از دل به شعری تبدیل شود، مانند شمشیری در سینهها فرو میرود و نوای دوست را به هم میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.