گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۲۱

 

تو نوذر نژادی نه بیگانه‌ای

پدر تیز بود و تو دیوانه‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۷

 

سر انجمن بود بیگانه‌ای

غریبی دل آزار و فرزانه‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۲

 

چه مهتر برادر چه بیگانه‌ای

چه فرزانه مردی چه دیوانه‌ای

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷۳

 

به ایران نخواهند بیگانه‌ای

نه قیصر نژادی نه فرزانه‌ای

فردوسی
 

ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۵۷

 

حال عالم سر به‌ سر پرسیدم از فرزانه‌ای

گفت: یا خاکی‌ست یا بادی‌ست یا افسانه‌ای

گفتمش، آن کس که او اندر طلب پویان بود؟

گفت: یا کوری‌ست یا کری‌ست یا دیوانه‌ای

گفتمش: احوال عمر ما چه باشد عمر چیست؟

[...]

ابوسعید ابوالخیر
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۲ - شگفتی دیگر بتخانه ها

 

به شهری دگر دید بتخانه ای

شمن مرو را هر چه فرزانه ای

اسدی توسی
 

سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳

 

گر بگویی عاشقی با ما هم از یک خانه‌ای

با همه کس آشنا با ما چرا بیگانه‌ای

ما چو اندر عشق تو یکرویه چون آیینه‌ایم

تو چرا در دوستی با ما دو سر چون شانه‌ای

شمع خود خوانی همی ما را و ما در پیش تو

[...]

سنایی
 

عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰ - من که‌ام!

 

من کی‌ام رسوای شهر و عاشق دیوانه‌ای

آشنا با هر غمی وز خویشتن بیگانه‌ای

هم شوم شاد از غمش کاو در دلم منزل گرفت

هم شوم غمگین که او جا کرد در ویرانه‌ای

ترک شهر‌آشوب من در کشوری منزل نکرد

[...]

عبدالقادر گیلانی
 

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

انصاف داده‌ام که به خوبی یگانه‌ای

واندر جهان به حیله و افسون فسانه‌ای

پاکیزه‌تر ز غنچه گل بر بنفشه‌ای

پوشیده‌تر ز دانه در در خزانه‌ای

شاخی است دلبری که تو آن را شکوفه‌ای

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

ای ثنا و مدح تو در لفظ هر فرزانه ای

خویش کرده مکرمات تو زهر بیگانه ای

افتخار خاندان جد خویشی در نسب

کی بود چون خاندان جد تو هر خانه ای

آنچه در توست از بزرگی کی بود در غیر تو

[...]

ادیب صابر
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

گه آری خلیلی ز بت‌خانه‌ای

گهی آشنایی ز بیگانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵ - در سابقهٔ نظم شرفنامه

 

برآرم چراغی ز پروانه‌ای

درختی برآرایم از دانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۰ - فرو گفتن داستان به طریق ایجاز

 

پراکنده از هر دری دانه‌ای

برآراستم چون صنم خانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۴ - پادشاهی اسکندر به جای پدر

 

ازو بسته نقشی به هر خانه‌ای

رسیده به هر کشور افسانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۵۴ - جنگ ششم اسکندر با روسیان

 

برندش به هر کوی و هر خانه‌ای

گشاید از آن دامشان دانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۷ - احوال سقراط با اسکندر

 

زمانی نبودی که فرزانه‌ای

ز گوهر ندادی بدو دانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۰ - مقالت اول در آفرینش آدم

 

آمده در دام چنین دانه‌ای

کمتر از آوازه شکرانه‌ای

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۰ - مقالت ششم در اعتبار موجودات

 

نیست جهان‌را چو تو همخانه‌ای

مرغ زمین را ز تو به دانه‌ای

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۵

 

گر کسی یابد درین کو خانه‌ای

هر دمش واجب بود شکرانه‌ای

هر که او بویی ندارد زین حدیث

هر بن مویش بود بتخانه‌ای

هر که در عقل لجوج خویش ماند

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۶

 

شعله زد شمع جمال او ز دولتخانه‌ای

گشت در هر دو جهان هر ذره‌ای پروانه‌ای

ای عجب هر شعله‌ای از آفتاب روی او

گشتت زنجیری و در هر حلقه‌ای دیوانه‌ای

هر که با هر حلقه در دنیا نیفتاد آشنا

[...]

عطار
 
 
۱
۲
۳
۹