قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۷
همیشه شاه شدادی ز بخت خویشتن شاد است
بملک اندر چو پرویز است و بد خواهش چو فرهاد است
ز خوبان مجلس عالیش چون فرخار و نوشاد است
عدو زو سال و مه غمگین دل او روز و شب شاد است
همیشه کار او جود است و دائم شغل او داد است
[...]
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۷۹ - فی الحذر عنالقدر
آه تو با قضای او باد است
با قضایش دل تو ناشاد است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
بر ادهم زین نهد رستم نهاد است
به می خوردن نشیند کیقباد است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۱ - صفت شیرویه و انجام کار خسرو
دو کس را روزگار آزرم دادهست
یکی کاو مُرد و دیگر کاو نزادهست
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۶ - خطاب زمین بوس
دولت که نشانهٔ مراد است
در حق تو صاحب اعتقاد است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
خوش باش به عشوه گرچه باد است
بس عاقل کو به عشوه شاد است
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
بختم نه چنان به باد داد است
کز هیچ شنیدهایم یاد است
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۶ - ستایش سخن و حکمت و اندرز
یادگاری کز آدمیزاد است
سخن است آن دگر همه باد است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶ - در صفت معراج حضرت محمّد علیه الصّلوة و التسلیم فرماید
نداند عقل این معنی که یاد است
که راز او همه با اعتقاد است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۳ - در روی گردانیدن از شیطان و فرمان ناکردن او فرماید
چو نفس کافرت اندر نهاد است
که همراهی در اینجا اوفتاد است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
چو آخر کار ما این اوفتاداست
چرا جانم در اینجاگاه شاداست
مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۳
از مایده غمت تنم آباد است
وز بند غمت دل از جهان آزاد است
این باقی جان که در تنم زنده به تست
باقی به غمت باد که باقی باد است
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۴۳ - در بیان آنکه بسیاران بصورت اولیا برآمدهاند و گفتار اولیا را آموخته و در حقیقت رهزناند . هرکه تمییز دارد بایشان سر فرود نیاورد، و ولی را از عدو بشناسد، چنانکه صراف زر صافی را از قلب تمییز میکند، اگرچه در صورت بهم میمانند که المؤمن کیس ممیز و در تقریر آنکه اولیا بهر صورت که خواهند مصور شوند
از دمی زنده ای که آن باد است
نیک بنگر که سست بنیاد است
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه
فکر در سیر سست بنیاد است
اصل او کنج خلوت آباد است
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل اول » بخش ۵ - الضلال المبین
امر مالایطاق بیداد است
عقل از این شک و شبهه آزاد است
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح دلشاد خاتون
ای دل! امروز تو را روز مبارک بادست
که جهان خرم و سلطان جهان، دلشاد است
خوش برآ، چون خط دلدار، که در دور قمر
همه اسباب خوشی، دست فراهم دادست
هر پریشانی و تشویش که جمع آمده بود
[...]
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۱
هر که شد بنده عشق تو ز خلق آزاد است
جانم آن لحظه که غمگین تو باشد شاد است
الم و درد تو سرمایه روح و راحت
ستم عشق تو پیرایه عدل و داد است
عشق تو شاه سراپرده ملک ازل است
[...]