گنجور

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدح سیف الدوله محمود ابراهیم

 

بدیع نیست به شب دیدن ستاره در آب

بروز بین که سپهری است پر ستاره بر آب

زمین چو آینه صورت نمای گشت مگر

ز گل نماند میان هوا و آب حجاب

گل غنوده به بوی از بهشت یافته بهر

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح بونصر پارسی

 

قبول یافت ز هر هفت اختر آتش و آب

وجیه گشت بهر هفت کشور آتش و آب

ازین چهار مصدر که آخشیجانند

قویترند همین دو مصدر آتش و آب

هوا که بیند خشگ و زمین که بیند تر

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - (در مدح عمیدالدولة عمدة الکتاب)

 

گه رحیل چو بگذاشتم همی اسباب

ز آب دیده همی گشت گرد من گرداب

دل از وداع رفیقان چو دیگ بر آتش

تن از غریو عزیزان چو مرغ در مضراب

پی عزیمت من سست چون پی ناقه

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - ایضاً له

 

ای تیغ تو کشیده ترا ز تیغ آفتاب

ای نجم دین و از تو به کفر اندر اضطراب

با همت تو وهم نداند برید راه

با هیبت تو دهر نیارد چشید خواب

حکم ترا مطیع بود روز و شب فلک

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح سلطان علاء الدوله ابو سعد مسعود بن ابراهیم بن مسعود

 

عرب را آسمانی حق گذار است

عجم را آفتابی سایه دار است

ملک مسعود ابراهیم مسعود

که صاحب خاتم این روزگار است

همایون خسروی که عدل و انصاف

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح منصور سعید

 

جشن فرخنده فروردین است

روز بازار گل و نسرین است

آب چون آتش عود افروز است

باد چون خاک عبیر آگین است

باغ پیراسته گلزار بهشت

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له

 

دلیل نصرت حق زخم نیزه عربست

از اوست هر چه به شرک اندر از بدی شغب است

میان چرخ و میان ملاعبش گه لعب

جهان و ملک جهان هر دود ا و یک ندبست

ز عقدهاش باسلام در گشایشهاست

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - ایضاً له

 

روزگار عصیر انگور است

خم ازو مست و چنک مخمور است

خیز تا سوی باغ بشتابیم

کز می و میوه اندر او سور است

سیب سیمین سلب چو گوی بلور

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - ایضاً له

 

گر بخت را وجاهت و اقبال رانداست

از خدمت محمد بهروز احمد است

بحری که میغ رزق به جودش مطیر گشت

صدری که سطح ملک برایش محمد است

«آزاده ای که در خور صدر است و بالش است

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - ایضاً له

 

ای بار خدایا که جهان چون تو ندید است

نام تو رسید است به جائی که رسید است

کردار تو در جسم جوانمردی جان ست

دیدار تو در چشم خردمندی دید است

با وهم تو اسرار فلک روی گشاد است

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - ایضاً له

 

ای نام تو بخشیده بخشنده ارواح

آیات رسالت را انفاس تو الواح

برنامه دیوان هنر فضل تو عنوان

در کشتی دریای سخا رای تو ملاح

انعام تو بر خسته دل سایل مرهم

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در مدح ابوسعید بابو

 

صدر بابوئیان سزا باشد

کاندرو عقل را ثنا باشد

آنکه آزاده را پس از ایزد

بندگی کردنش هوا باشد

وانکه بگذشته از پرستش حق

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در مدح سیف الدوله محمود ابراهیم

 

باز آمد آنکه ملک بدو کامکار شد

باز آمد آنکه بخت بدو بختیار شد

بر پای ظلم هیبت او پای بند گشت

در دست عدل دولت او استوار شد

بیدار بود فتنه کنون مست خواب گشت

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در مدح علاء الدوله ابو سعد مسعود ابراهیم غزنوی

 

شاها ترا به شاهی گیتی مرید باد

ایام نیک خواه تو ایام عید باد

بر تخته ای که بیع و شری اختران کنند

اقبال بدسکال تو در من یزید باد

زور آزمای ساعد ملک ترا بروز

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳ - ایضاً له

 

آفرین بر شاه و جشن شاه باد

جشن ملک آرای او هر ماه باد

دست بذل از گنج او کوتاه نیست

دست عزل از جشن او کوتاه باد

رأی گردون قدر او را تاج بخش

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - در مدح خواجه علی بن حسن

 

میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد

از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد

بر سخت به انصاف همین را و همان را

چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد

نی بی سبب آمد به میان اندر میزان

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - در مدح علاء الدوله مسعود ابراهیم غزنوی

 

شاه را روی بخت گلگون باد

جشن آبان بر او همایون باد

هر نفس حرص غزوش افزون است

هر زمان حزم و عزمش افزون باد

اختیارش چو نام او، مسعود

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۶ - ایضاً له

 

خسروا بخت پاسبان تو باد

قاهر دهر قهرمان تو باد

مشتری نامور به نام تو گشت

بشری جانور به جان تو باد

صبر کیوان و تندی بهرام

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح ابونصر بارسی

 

با مال جود خواجه بکین باشد

وز جود مال خواجه حزین باشد

آسان از او به رزق رسد هر کس

بخشنده خدای چنین باشد

پیش دل غنی و کف رادش

[...]

ابوالفرج رونی
 

ابوالفرج رونی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - در مدح عبدالحمید احمد عبدالصمد

 

ترتیب ملک و قاعده حلم و رسم داد

عبدالحمید احمد عبدالصمد نهاد

رایش به مشرق اندر جرمی منور است

خورشید از او برآید هر روز بامداد

بی حلم او بطبع بپرد چو باد خاک

[...]

ابوالفرج رونی
 
 
۱
۷۸
۷۹
۸۰
۸۱
۸۲
۳۷۶