گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - هم در مدح اتسز گوید

 

شهی که نقش نگین جلال شد نامش

همه ملوک زمانه اسیر در دامش

خدایگان جهان، شاه شیردل اتسز

که شیر چرخ بترسد ز شیر اعلامش

جمیل گشت معالی بحسن اقبالش

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح اتسز

 

ای شاه، جهانی شده‌ای تو ز بدایع

در ذات تو موصوف شد اوصاف طبایع

حلم تو چو اول شد و لطف تو چو ثانی

عزم تو چو ثالث شد و عنف تو چو رابع

وین هفت ستاره، که در این هفت سپهرند

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مدح تاج‌الدین ابوالغنایم رافع

 

هست اعلام علم را رافع

تاج دین، سید عرب رافع

بوالغنایم ، که همچو طاعت حق

خدمت اوست خلق را نافع

نیست جز جوشن حمایت او

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۰ - نیز در مدیحه گوید

 

ای چو چرخ بیستون رفیع

وی چو کوه بیستون صدرت منیع

چو زمانه دولتی داری عزیز

چون ستاره همتی داری رفیع

در مساعی کرده ‌های تو جمیل

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۱ - در مدح اتسز

 

ای ز اخلاف تو تازه گشته آثار سلف

مملکت را چون تو نآمد از سلف هرگز خلف

زان خلف ماندی ز شاهان سلف ایام را

کز تو در فردوس آسودست ارواح سلف

پایگاه شرع را از احترام تو علو

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۲ - در مدح ابوالفضل نصر بن خلف پادشاه نیمروز

 

پادشاهی کوست ایمان را کنف

پادشاهان را به جاه او شرف

تاج دین، بوالفضل ، شاه نیمروز

ناصر اسلام، نصر بن خلف

اوست امروز آن خلف اندر هدی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۳ - در مدح شمس‌الدین وزیر

 

ایا بفضل و کرم در جهان شده معروف

ضمیر پاک ترا بر نهان چرخ وقوف

تو شمس دینی، لیکن بسان شمس ترا

مباد خوف زوال و مباد بیم کسوف

جوار تو سپر صرف روزگار شدست

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - نیز در ستایش شمس‌الدین وزیر

 

ای صدر سروران زمانه به اتفاق

جود تویی نهایت و بر تویی نفاق

تو شمسی و ز نور تو حساد محترق

آری ستاره را بود از شمس احتراق

ایام با مخالف تو هست در خلاف

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - در مدح ضیاء الدین عراق وزیر

 

ای وزیر عالم و عادل ، ضیاء الدین عراق

نیست مانند تو در صدر خراسان و عراق

عاقبت ملک عراق را آید بزیر کلک تو

خود بدین معنی نهادستند نام تو عراق

خانه ملت بتأیید تو مرفوع العماد

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۶ - در مدح اتسز

 

شبی که هست کف او خزانهٔ ارزاق

ز طبع اوست وجود مکارم الاخلاق

ابوالمظفر ، شاه مظفر ، اتسز ، کوست

خدایگان همه خسروان علی الاطلاق

بنام اوست کمال صحیهٔ آداب

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - نیز در مدح اتسز

 

ای کرم را کف نهاده طریق

نیست بی طاعت تو هیچ فریق

صاحب دولت علی الاطلاق

خسرو عالمی علی التحقیق

حضرتت را سیادتست قررین

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۸ - هم در مدح اتسز گوید

 

ای ز حلم تو ساکنی در خاک

گام ننهاده چون تویی در خاک

نیست عزم ترا مقابل باد

نیست حزم ترا برابر خاک

نکشد از هوای تو سر چرخ

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۹ - در ستایش اتسز

 

ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ

گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ

چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند

از حلم تو ربوده ثبات و گرفته سنگ

اعلام تو ز چهرهٔ نصرت فشانده گرد

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۰ - نیز در ستایش اتسز

 

ای ز حکیمان شنوده علم اوایل

هم ببراهین رسیده ، هم بدلایل

طبع تو افروخته بنور حقایق

جان تو آراسته بنقش فضایل

چند مسایل کنم سؤال ز حکمت

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - در مدح علاءالدوله اتسز

 

تا شد دلم بمهر بتان مایل

خواب و قرار گشت زمن زایل

بی‌خواب و بی‌قرار شود لابد

هر کو شود بمهر بنان مایل

لشکر برفت و رفته نگارینم

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۲ - قصیدۀ ملمع در مدح جمال الدین وزیر

 

ای جمال دولت ، ای چرخ جلال

وی ز تو افزوده گیتی را جمال

ای سعادت را بصدرت انتما

وی سیادت را بقدرت اتصال

اختران از رای تو جویندنور

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - در مدح کمال الدین ابوالقاسم محمد بن ابوبکر خال

 

ای جناب تو قبلهٔ اقبال

حضرت تو مخیم آمال

دین اسلام را کمال تویی

از تو مصروف باد عین کمال

تو ابو القاسمی بکنیت و هست

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۴ - در مدح اتسز خوارزمشاه

 

ای ز نعل مرکبانت صحن عالم پر هلال

آفتابی در معالی ، آسمانی در جلال

تیغ تو روز وغا آباد کرده گنج فتح

وسعت تو روز سخا تاراج کرده گنج مال

نیست از مالیدن کفار تیغت را ستم

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - قصیدۀ تمام مرصع در مدح علاء دوله اتسز

 

ای منور بتو نجوم جلال

وی مقرر بتو رسوم کمال

بوستان نیست صدر تو ز نعیم

و آسمان نیست قدر تو ز جلال

خدمت تو معول دولت

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - هم در مدح علاء دوله اتسز گوید

 

خدایگانا، بتو گرفت جمال

شکفته شد بخصال تو روضه ‌های جلال

کمال یافت بمردانگیت دین هدی

که دور باد ز مردانگیت عین کمال

ز عهد آدم تا عهد تو فلک نشاند

[...]

وطواط
 
 
۱
۱۳۱
۱۳۲
۱۳۳
۱۳۴
۱۳۵
۳۷۶