گنجور

 
وطواط

ای جمال دولت ، ای چرخ جلال

وی ز تو افزوده گیتی را جمال

ای سعادت را بصدرت انتما

وی سیادت را بقدرت اتصال

اختران از رای تو جویندنور

سروران از روی تو گیرند فال

بنده بودن جز ترا باشد خطا

مدح گفتن جز ترا باشد محال

مکرمت را از کف تو نظم کار

محمدت را از دل تو حسن حال

از مساعی نیست طبعت را ستوه

وز ایادی نیست دستت را ملال

همچو اسلاف بزرگ تو نبود

بوستان دین و دولت را نهال

اهل حاجت را ز اطراف جهان

نسیت الا سوی صدرت ارتحال

انت فی بدر المعالی کامل

صانک الرحمن عن عین الکمال

کفک الوطفاء ضیعت للندی

تبذل الاموال من قبل السؤال

دارک الفیحاء ماوی للعلی

رفقک المأمول مثوی للرجال

آلک الاخیار کانوا فی الهدی

باتفاق من بنیه خیر آل

ان عرتهم حظته ماز عز عوا

ان ریح ز عزمت شم الجبال

کلهم کانوا لیوثا للوغا

کلهم کانو عنوثا للنوال

کان فی ایدیهم اقلامهم

فاعلات للعدی فعل ال نصال

ای افاضل را ظلال جاه تو

از سموم نکبت گردون مآل

کاشکی من نیز همچون دیگران

هستمی اندر پناه آل ظلال

هست دیدار تو مر چشم مرا

چون دهان تشنه آب زلال

هست روزم بی لقای تو چو شب

هست ماهم بی جمال تو چو سال

چرخ آورد از سر نامردمی

نعمت دیدار را بر من زوال

کی تواند کرد جز چرخ لئیم

این چنین نامردمی را احتمال ؟

بادیا چون بدر بر برج شرف

پشت بدخواهت بخم همچون هلال

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ناصرخسرو

گر دگرگون بود حالت پارسال

چونکه دیگر گشت باز امسال حال؟

تیر بودی چون شده‌ستی چون کمان؟

لاله بودی چون شده‌ستی چون تلال؟

ای نشانده‌یْ دست روز و سال و ماه

[...]

انوری

ای به هستی داده گیتی را کمال

ملک را فرخنده هر روز از تو فال

صدر دنیایی و دنیا را به تو

هست هر ساعت کمالی بر کمال

چون وزارت آسمان رفعت شود

[...]

مولانا

ای گذر کرده ز حال و از محال

رفته اندر خانهٔ فیه رجال

ای بدیده روی وجه‌الله را

کین جهان بر روی او باشد چو خال

خال را حسنی بود از رو بود

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۹۵ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

خواجه تشریفم فرستادی و مال

مالت افزون باد و خصمت پایمال

هر به دیناریت سالی عمر باد

تا بمانی ششصد و پنجاه سال

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه