ای جمال دولت ، ای چرخ جلال
وی ز تو افزوده گیتی را جمال
ای سعادت را بصدرت انتما
وی سیادت را بقدرت اتصال
اختران از رای تو جویندنور
سروران از روی تو گیرند فال
بنده بودن جز ترا باشد خطا
مدح گفتن جز ترا باشد محال
مکرمت را از کف تو نظم کار
محمدت را از دل تو حسن حال
از مساعی نیست طبعت را ستوه
وز ایادی نیست دستت را ملال
همچو اسلاف بزرگ تو نبود
بوستان دین و دولت را نهال
اهل حاجت را ز اطراف جهان
نسیت الا سوی صدرت ارتحال
انت فی بدر المعالی کامل
صانک الرحمن عن عین الکمال
کفک الوطفاء ضیعت للندی
تبذل الاموال من قبل السؤال
دارک الفیحاء ماوی للعلی
رفقک المأمول مثوی للرجال
آلک الاخیار کانوا فی الهدی
باتفاق من بنیه خیر آل
ان عرتهم حظته ماز عز عوا
ان ریح ز عزمت شم الجبال
کلهم کانوا لیوثا للوغا
کلهم کانو عنوثا للنوال
کان فی ایدیهم اقلامهم
فاعلات للعدی فعل ال نصال
ای افاضل را ظلال جاه تو
از سموم نکبت گردون مآل
کاشکی من نیز همچون دیگران
هستمی اندر پناه آل ظلال
هست دیدار تو مر چشم مرا
چون دهان تشنه آب زلال
هست روزم بی لقای تو چو شب
هست ماهم بی جمال تو چو سال
چرخ آورد از سر نامردمی
نعمت دیدار را بر من زوال
کی تواند کرد جز چرخ لئیم
این چنین نامردمی را احتمال ؟
بادیا چون بدر بر برج شرف
پشت بدخواهت بخم همچون هلال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف جمال و شکوه یک شخصیت برجسته میپردازد که به عنوان منبع سعادت و قدرت در جامعه شناخته میشود. شاعر از زیبایی و نورافشانی این شخصیت سخن میگوید و بیان میکند که قربانیان ناامیدی و نیازمندان همیشه به او روی میآورند. او را به عنوان ستارهای درخشان در آسمان فضیلت و شرافت معرفی میکند. شاعر آرزو میکند که ای کاش او نیز در پناه این شخصیت قرار گیرد و از دیدار او بهرهمند شود، چرا که روزهای بیلقای او برایش همچون شب و سالها بدون جمال او بیمعناست. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید میکند که جز این چرخ بدشانس، هیچکس قادر به تحمل چنین بیوفایی نیست.
هوش مصنوعی: ای زیبایی دولت، ای چرخ بزرگ جلال، از تو زیبایی جهان افزوده شده است.
هوش مصنوعی: ای سعادت در دل تو قرار دارد و عظمت و حاکمیت در قدرت وصل به توست.
هوش مصنوعی: ستارهها از اندیشه تو راه را مییابند و بزرگان از چهره تو نشانه میگیرند.
هوش مصنوعی: تنها تو هستی که بندگیات درست است و هر گونه مدح و ستایشی جز تو بیمورد و غیرممکن به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: نیکی و بزرگواری تو باعث شده که کار محمد به خوبی و نظم انجام شود و خوبی حال و وضعیت او از دل تو نشأت میگیرد.
هوش مصنوعی: تلاش تو بینتیجه نیست و از دست تو هیچ ناراحتی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تو مانند اجداد بزرگت نیستی، که برای دین و دولت، درختی بکارند.
هوش مصنوعی: افراد نیازمند را در سراسر دنیا نمیتوان یافت، مگر اینکه به سمت صدر و مقام علیای خود حرکت کنند.
هوش مصنوعی: تو همچون ماهی در اوج فضیلت و کمال هستی، خداوند تو را از چشم انتقاد و نقص حفظ کرده است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و مهربانی به داراییهای بیمقدار تبدیل شدهاند، به طوری که افراد برای کمک به دیگران، بدون اینکه درخواستی کرده باشند، اموال و ثروتهای خود را صرف میکنند.
هوش مصنوعی: جایی که درختان سرسبز به هم پیوستهاند، مکانی است آرام و امیدوارکننده برای مردانی که هدفهای بلند دارند و در جستجوی آرامش و سکون هستند.
هوش مصنوعی: فرزندان نیکوکاران همواره در راه هدایت و درستی قرار دارند.
هوش مصنوعی: اگر به آنها ظلم کنی، عاقبت به خودت برمیگردد. این ظلم مانند طوفانی است که کوهها را از جا میکند.
هوش مصنوعی: همه آنها در میدان جنگ مانند شیرانی دلیر بودند و در مواجهه با بخشش و عطا، همه همچون زنان ناتوان بودند.
هوش مصنوعی: در دستان آنها قلمهایی بود که مانند تیغههای نیزه، اثر مرگبار و برندهای را بر adversaries (دشمنان) وارد میکرد.
هوش مصنوعی: ای بزرگواران، سایه مقام و جلال شما از گرما و بدبختیهای آسمان دور است.
هوش مصنوعی: ای کاش من هم مانند دیگران در سایهی آل ظلال (و زیر حمایت و محبت او) بودم.
هوش مصنوعی: دیدن تو برای چشم من مانند آب زلال برای دهان تشنه است.
هوش مصنوعی: روز بدون دیدار تو برای من مانند شب است و ماه بدون زیبایی تو برای من مثل یک سال میگذرد.
هوش مصنوعی: ناملایمات و بیوفاییها باعث شده است که خوشبختی و نعمت دیدار از من دور شود.
هوش مصنوعی: کی میتواند به جز چرخ زمان، اینگونه بیرحمی و نامردمی را متصور شود؟
هوش مصنوعی: ای بادی که مانند ماه در اوج خود در آسمان بر فراز برج شرف میدرخشی، بدخواهان تو به زودی در برابر قدرت و زیباییات سر به زیر خواهند کرد و خوار و ذلیل خواهند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر دگرگون بود حالت پارسال
چونکه دیگر گشت باز امسال حال؟
تیر بودی چون شدهستی چون کمان؟
لاله بودی چون شدهستی چون تلال؟
ای نشاندهیْ دست روز و سال و ماه
[...]
ای به هستی داده گیتی را کمال
ملک را فرخنده هر روز از تو فال
صدر دنیایی و دنیا را به تو
هست هر ساعت کمالی بر کمال
چون وزارت آسمان رفعت شود
[...]
کرده چاهی خشک را در خشک سال
قطرهٔ آب دهانش پر زلال
ای گذر کرده ز حال و از محال
رفته اندر خانهٔ فیه رجال
ای بدیده روی وجهالله را
کین جهان بر روی او باشد چو خال
خال را حسنی بود از رو بود
[...]
خواجه تشریفم فرستادی و مال
مالت افزون باد و خصمت پایمال
هر به دیناریت سالی عمر باد
تا بمانی ششصد و پنجاه سال
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.