ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱ - اقتدار محمد
شمس و قمر، عکسی از عذار محمد
گردش گردون، به اختیار محمد
نافه مشک خطا و عنبر سارا
نکهتی از موی مشکبار محمد
چشمه حیوان مجال دمزدنش نیست
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۲ - علت ایجاد ممکنات
دوشینه شاه زنگ برافراخت چون علم
در وادی قرار شه روم زد قدم
در پرده حجاب نهان شد عروس روز
داماد شب نهاد برون پای از برم
در قعر چاه یوسف خور، گشت سرنگون
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۳ - شیر کردگار
ای سبب خلق و آفرینش عالم
وی به تو فخریه کرده حضرت آدم
گرچه به ظاهر ز آدمی تو مؤخر
لیک به معنا ز آدمی تو مقدم
فخرت این بس شها! که نیست به عالم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۴ - مصدر علم لدنی
چون خدا از نور خود نور پیمبر آفرید
پس ز نور پاک احمد نور حیدر آفرید
از پی اثبات یکتایی خود آن هر دو را
از ید قدرت، خدای حی و داور آفرید
شاهد واحد چو اندر شرع باشد ناپسند
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۵ - خجسته عید سعید
سحر ز بانگ خروش خروس خوش گفتار
شدم ز مستی خواب شبانگهی بیدار
وضو گرفتم و کردم ادا فریضه صبح
نشستم از پی تعقیب و خواندن اذکار
هنوز نیمی ناخوانده از دعای صباح
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۶ - تخت خلافت
باد بهار می وزد ساقی ماه پیکرا
موسم عیش شد هلا باده بکن به ساغرا
خیز و مرا به ساتکین ریز زنای بلبله
راح رحیق غم زدا بادهٔ روح پرورا
زان می تلخ وش که از خوردن یک پیاله اش
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۷ - سودای حیدر
سرت گردم بیا ساقی ز می، پر ساز و ساغر را
به آب خشک پر کن از کرم، آن آتش تر را
چنانم مست کن، از باده امروز از خم وحدت
که شور مستیم از سر برد سودای محشر را
از آن می ده که قنبر خورد و شد دیوانه و شیدا
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۸ - خورشید خاور
سرت گردم ای ساقی سیم پیکر!
مرا مست کن زان می روح پرور
از آن می که بخشد مرا زندگانی
دماغ دلم را نماید معطر
از آن می که زنگ غم از دل زداید
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۹ - در نجف
ای کشتی علم را تو لنگر!
وی قطب کمال را تو محور!
هستی تو به مصطفی پسر عم
خوانده است نبی تو را برادر
تو قوت بازوی رسولی
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۰ - تاج انما
شاهی که نه فلک،چو بساطی ست زیر پاش
ایزد عطا نموده به سر، تاج انماش
سایند سروران، به درش جبههٔ نیاز
داده است سروری، به همه سروران خداش
تا دست صنع بافت قماش وجود خلق
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۱ - مهر علی
شهنشهی که بود جبرئیل دربانش
ملک مطیع و، فلک هست سقف ایوانش
تهمتنی که زتیغ شررفشان می زد
به روز معرکه آتش، به جان عدوانش
مجاهدی که میان مبارزان جهان
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۲ - شیر بیشهٔ هیجا
خواجه فکر منزل کن، هر قدر که بتوانی
پیش از آن که کاخ عمر، رو نهد به ویرانی
ملک عالم باقی، گر تورا هوس باشد
این سخن شنو، بگسل دل ز عالم فانی
خویش را مجرد کن، از علایق دنیا
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۳ - آیت کبرای حق
مرحبا! ای قاصد عیسی دم فرخ لقا!
از بر یار آمدی اهلا و سهلا مرحبا
پای تاسر محو و حیران، بودم از هجران تو
شادمانم ساختی نازم سرت را تا به پا
از تو بوی یار می آید مرا اندر مشام
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۴ - پیشوای خلق
ای تربت مطهر تو خلق را مطاف!
کویت به از بهشت برین است بی خلاف
هر صبح و شام،خیل ملایک ز آسمان
آیند دور مرقد تو از پی طواف
شاها!تویی که زهره گردون ز هم درد
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۵ - شرار آتش عشق
بگویمت سخنی کاندر او نه جای اشک است
که هر که طاعت حق کرد افضل از ملک است
هر آنکه بندگی حق نکرد و سهل شمرد
به روز باز پسین، جایش اسفلین درک است
هر آنکه نیست به جانش شرار آتش عشق
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۶ - محب علی
به سر هر که سودای حیدر ندارد
نشانی ز دین پیمبر ندارد
ننوشد کس ار بادهی عشق حیدر
به محشر نصیبی زکوثر ندارد
مسلمان نباشد کسی کو به گیتی
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۷ - عید غدیر
صبحدم مرغ سحرخوان چو برآورد نفیر
جستم از جا ز پی طاعت خلاق بصیر
رخت پوشیده سپس کردم تجدید وضو
ایستادم ز پی بندگی حی قدیر
خواندم از شوق نماز و بنشستم به زمین
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۸ - غدیر خم
سحرگاهان به گوشم این ندا از چرخ پیر آمد
که سر بردار از زانوی غم، عید غدیر آمد
امیر المؤمنین حیدر به امر حق پیمبر را
وزیر آمد، دبیر آمد، مشار آمد، مشیر آمد
چنین روزی پیامبر کرد منزل در غدیر خم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۱۹ - شه سریر ولایت
رسید فصل بهار، ای نگار سیمین تن!
اگر که تابئی از باده توبه را بشکن
به کنج غم منشین هم چو مرغ بوتیمار
که گشت ژاله فشان ابر و، سبزه زار چمن
ز بس دمیده شقایق، ز دامن کهسار
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل دوم - مدیحهسراییها » شمارهٔ ۲۰ - در دریای سرمدی
شاهنشهی که بحر سخا راست گوهرا
مهر افسری که عرش خدا راست زیورا
حق را ولی و دخت نبی راست همسرا
بعد از نبی به خلق اوست رهبرا
زیرا که اوست لایق محراب و منبرا
[...]