صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲
مدتی بُد کز کسالت های دل
بود ساکن بحر گوهر زای دل
مرغ نطقم جا به ویران کرده بود
سر به زیر بال حرمان برده بود
حالیا بحر سخن شد موج زن
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳ - در جرح منکرین مشرب عرفان و معنی استقامت در اعمال و ایمان
دین خلقی تا دهد شیطان به باد
در میان آورد علم اجتهاد
اجتهادی کاوّلین بار آن حسود
خود به ترک سجدة آدم نمود
ور نه علم دین مقام دید بود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴ - در طلب اعانت و همّت از سلطان ولایت و اوّل مقصود اهل حقیقت و آخر منزل راهروان طریقت حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه صلوات الله الملک الوهاب و فقنا الله لبیان هذه المطالب
یا علی ای رهبر ارباب دل
عارفان را از تو فتح باب دل
ای ولایت دلربای عاشقان
تا به مقصد رهنمای عاشقان
ای که هست از شمس نورت یک ضیاء
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل بیت علی مرتضی، حضرت ابوالفضل العباس و اتمام حجت نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه نسناس
قبله اهل وفا، شمشیر حق
فارِس میدان قدرت، شیر حق
حضرت عبّاس کآمد ماصدق
بر یدﷲ فوق ایدیهم ز حق
بر حسین(ع) از یک صدای العطش
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶ - در معنی طلب و قبح سوء ظن
طالب مسکین کجایی گوش گیر
مَشک بیآب طلب بر دوش گیر
باز گویا چشم فهمت خواب رفت
نه پی آب این چنین بیتاب رفت
یا که نشنیدی تو گفتار مرا
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۷ - در نصیحت برادران ایمانی به پاس حرمت اهل ﷲ
ای برادر زین فقیر خیرخواه
این نصیحت بشنو و رو کن به راه
دار پاس حرمت درویش را
بلکه میکن بندة او خویش را
ور نخواهی بست دل در خدمتش
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۸ - در بیان نصیحت کردن آن شیر بیشه ایجاد و قبله اقطاب و اوتاد بر اهل جور و عناد لعنت ﷲ علیهم الی یوم التناد
کوفیان را هم به آواز جلی
بس نصیحت کرد عباس علی
کاین حسین ای قوم، مرآت خداست
حاسد او حاسد ذات خداست
کینه حق را ز دل بیرون کنید
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۹ - در مقاتله آن شیر بیشه وجود با شیاطین انسی نمود و معنی فنای فیالمعبود رزقنا ﷲ الملک الودود
شد علی با ذوالفقار حیدری
باز اندر جنگ قوم خیبری
هر ولی ای، هست تیغش ذوالفقار
زآنکه سازد نفی غیر کردگار
ذوالفقار آمد از آن بر شکل لا
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در معنی فنا
گر فنا را بذل جان فهمیده ای
صحبت اهل فنا نشنیده ای
ترک هستی نِی همین جان دادن است
بل تعیّنهای خود بِنهادن است
ای بسا کو ترک جان کرد و نَرَست
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۱ - در بیان آنکه تا سالک چشم از امید و آمال خویش نپوشد و در طاعت سلطان مملکت فقر به فنای خویش نکوشد به سرّ و ما التصلوا لا فرق بینهم و بین حبیبهم نرسد و در ضمن بیان به تفصیل این معنی خواهد رسید در شرح احوال جناب قاسم بن الحسن و شهادت آن مولا زادة ممتحن نکته را دریاب
هر متاعی را دکّانی خود سزاست
زبدة الاسرار دکّان فناست
گر تو را ذوقِ فنا در کار نیست
حاجتت بر زبدة الاسرار نیست
خواهی ار اسرار ما را بنگری
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در تحقیق دعا و معنی ادعونی استجب لکم
بر زبان آمد مرا نام دعا
بر بیانش گوش معنی برگشا
تا شوی در بحر تحقیق ای محب
واقف از سرّ دعونی اَستَجِب
تا به تو راهی است از سلطان جود
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
دیدة حق بین ز حق جو ای پسر
پس مؤثر را عیان بین در اثر
تا بری پی بر مؤثر از اثر
معرفت را نیستی کامل نظر
عارفان که دُرّ معنی سُفتهاند
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۴ - خطاب به پیر طریقت
رحمت للعالمین روحی فداک
ای فدای همتت جانهای پاک
ای که تا در نظم عشق از همتت
گشتهام غواص بحر حکمتت
هر زمان آید به دست فکرتم
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۵ - خطاب به نفس ناطقه و بیان جذبه عارف
ای صفی شد رَخش نظمت تیز رو
مر رها گردیده از دستت جلو
کش عنان را باز و بنگر سوی پس
همرهانت اوفتادند از نفس
بس کشیدی رخش معنی را رکاب
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۶ - درشرح احوال خضر و موسی علی نبینا و آله و علیهم السلام
شد چو موسی ز امر حق شیدای خضر
در بیابان طلب جویای خضر
روز و شب اندر سراغ او شتافت
تا ورا در مجمع البحرین یافت
مجمع البحرین اگر دانی دل است
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۷ - بیان نمودن خضر سرّ افعال خود را
گوش کن تا با تو ای فرخنده کیش
باز گویم حاصل افعال خویش
از شکست کشتی ام گر طالبی
بود مقصد دفع شرّ غاصبی
کآن شه غاصب هر آن کشتی که دید
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۸ - خطاب به پیر طریقت
ای علی رحمت ای شاه نخست
که دل ارباب دل در دست توست
گر دل ما را غم عشقت شکست
گو شکسته باش کز بهر تو است
در دل بشکسته چون داری تو جا
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۹ - در تحقیق افعال خضر و اسرار آن
طالب حق چونکه در اول قدم
دل کند تسلیم پیر پاک دم
این عمل با اختیار خود کند
جذب حق پس ز اختیارش برکند
این اراده نسبتش بر طالب است
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۰ - در معنیانا فتحنا لک فتحاً مبینا لیغفر لک ﷲ ما تقدم من ذنبک و ما تأخّر و یتم نعمته علیک و یهدیک صراطاً مستقیماً
احمدا تو شمع جمع وحدتی
گرمقید در لباس کثرتی
تو به ذات خویشتن بودی احد
نه تعین بود ذاتت را نه حد
گر کنون اندر لباس کثرتی
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۱ - در معنی کریمه یا ایها المزمل
احمدا از سر بیفکن دلق را
بر ولای مرتضی(ع) خوان خلق را
هین قُم اللیل ای مه مزّملم
کن بیان وصف ولی کاملم
احمدا از سر بینداز این گلیم
[...]