گنجور

 
۱
۲
۳
۸
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱

 

به چشم مست، ز هستی ربوده ای ما را

ز یک نگاه، به عالم نموده ای ما را

ز ره برد غرض آلوده حرف غیر،ترا

هزار بار اگر آزموده ای ما را

چه شد که بر سر بالین ما نمی آیی؟

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

سازد خموش تا من حسرت فزوده را

گوید شنیده ام سخن ناشنوده را

رنجیده بی گنه ز من آن تند خو و من

دارم صد انفعال، گناه نبوده را

دل جمع کرده از گله ام، بس که پیش او

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

دلا بی‌طاقتی کم کن چو شیدا کرده‌ای خود را

که امروز است یا فردا که رسوا کرده‌ای خود را

ز انکار محبت خویش را بازی مده چندین

که بازی‌بازی ای دل، گرم سودا کرده‌ای خود را

برای شکوه من رفته‌ای ای غیر، سوی او

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

می دهد ساقی می نابی که می سوزد مرا

می زند بر آتشم آبی که می سوزد مرا

می رود آن مست، هشیارانه از پیشم، ولی

نخل قدش می خورد تابی که می سوزد مرا

تا ز من افسانه غم نشنود شبهای وصل

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳

 

ساعد آن سیمبر سوزد مرا

داغ آن گلبرگ تر سوزد مرا

با وصالم بیشتر خو می دهد

تا فراقش بیشتر سوزد مرا

خود ازو رنجیده ام، وز اضطراب

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹

 

برده از راه، فریبنده نگاه که ترا؟

راه خلقی زده ای، تا زده راه که ترا؟

ای به هر چشم زدن ساخته صد خانه، سیاه

کرده بر هم زده، مژگان سیاه که ترا؟

زلف را سلسله جنبان بلا می کردی

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

خوشم کآتش زد امشب آه حسرت محفل ما را

اجل شاید به این تقریب یابد منزل ما را

حدیث عشق ما را ناکسی تا نشنود، خواهم

کسی غیر از سگ او نشنود درد دل ما را

تامل چیست، برکش تیغ و قتل ما غریبان کن

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

ببین کز حیله سازیها ز ره چون می برد ما را

که باز از وعده دارم گرم، بازار تمنّا را

به پیش آشنایان گفتم از لطفش، چه دانستم

که از بیگانگیها شرمساری می‌دهد ما را

مرا خواند برای قتل و من از شوق پندارم

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

شهید عشق تو بیند چو دود آه مرا

در آفتاب قیامت شود پناه مرا

ازو اگر نکنم شکوه، منفعل گردم

که باز می‌رود آزرده بی‌گناه مرا

مرا مگو که نیفتاده‌ای هنوز از پا

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲

 

بیا ای قاصد از کویش، زغم آزاد کن مارا

پیامی گر نداری، از دروغی شاد کن مارا

همی‌گویی که آخر می‌دهم داد غریبان را

بیا اوّل شهید خنجر بیداد کن مارا

برو عهدی که با اغیار هم نو بسته‌ای، بشکن

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

 

در پا غمت چو صید زبون می‌کشد مرا

می‌افکند به خاک و به خون می‌کشد مرا

ما خون گرفته‌ایم و دمادم به زور دست

درپای تیغ، بخت زبون می‌کشد مرا

زنجیر زلف او اگر این است، عاقبت

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵

 

مشو با روی آتشناک، شب‌ها شمع محفل‌ها

که می‌سوزند بال آرزو پروانه دل‌ها

دم مردن، به سختی جان من دل از تو برگیرم

مرا در کار آسان بین چنین افتاده مشکل‌ها

فشاندم قطره‌های اشک در کویش، چه دانستم

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

در ایّام روزه به از روز ما شب

که خورشید من بر نهار است تا شب(؟)

خوشم با سیه‌روزی خود که گاهی

در اندیشه افتم که روز است یا شب

درین روزه، پا بسته روزهایم

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

دامان ناز برزد وتیغ جفا گرفت

سرمست در رسید و گریبان ما گرفت

گردید تیر غمزه مستش به خون من

هر چند دست او به شفاعت حنا گرفت

شب گفتم آن‌قدر سخن از بیخودی به یار

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

ناصح نصیحت تو به دل جای‌گیر نیست

ویرانه‌ای است دل که عمارت پذیر نیست

خوانند در شکارگه عشق، بی‌جگر

صیدی که در کمند ملامت اسیر نیست

بسیار بی‌ملاحظه‌ای در جفا، مگر

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

گر نیست فکر قتل منت، قهر بهر چیست

بادام تلخ چشم تو پر زهر بهر چیست

بیداد غمزه تو هلاک مرا بس است

جور زمانه و ستم دهر بهر چیست

با صد ستم کنون که مرا آزموده‌ای

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

شرمنده‌ام که روی دلی چون نمود و رفت

صد سرزنیش ز ناکسی من شنود و رفت

بهر فریب ساده‌ دلان، مست ناز من

از بزم غیر آمد و خود را نمود و رفت

شد قحط آرزو به دل زود قانعم

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸

 

آنکه رشک بت چین است، این است

وانکه غارتگر دین است، این است

سرکشی، زارکُشی، بدکیشی

که به ما بر سر کین است، این است

آنکه از بهر هلاکم، او را

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

غافل به من رسید و وفا را بهانه ساخت

افکند سر به پیش و حیا را بهانه ساخت

تا از جفای او نرهم، خون من نریخت

بیرحم، ترس روز جزا را بهانه ساخت

از بزم تا ز آمدن من برون رود

[...]

۵ بیت
میلی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

بس که پیشت عاشق از جام حجاب از دست رفت

هرچه پرسیدی، به هنگام جواب از دست رفت

ای خوش آن شبها درین اندیشه، کش بینم به خواب

در دلم می‌گشت، تا هنگام خواب از دست رفت

دل چنان پا مال شد از دستبرد قهر یار

[...]

۵ بیت
میلی
 
 
۱
۲
۳
۸
 
تعداد کل نتایج: ۱۴۳