گنجور

 
۱
۲
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

لسان را سحر در طی لسانست

مه و خورشیدش اندر طیلسانست

عروس فضلش اندر حجله طبع

چو در فردوس خیرات حسانست

لسانا ای که کلک در فشانم

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰ - در ستایش دانش بپارسی سره

 

از آندمی که پدیدار گشت هوش نخست

پی نماز کمر بست پیش یزدان چست

چو سرور است شد و چون بنفشه سر در پیش

چو غنچه دوخت لب از گفتگوی و چون گل رست

سپس بگفته یزدان شد از سپهر بخاک

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

جهان مانا همه سمراد باشد

تهی از پایه و بنیاد باشد

همه مردم نژاد نیرو نودند

همه گفتارهاشان باد باشد

چو با دوشیزه هستی شدی جفت

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴ - چند قطعه ای که مرحوم ادیب الممالک درباره چین و منچوری و روس و ژاپن در مجله ادب سال سوم ۱۳۲۲ه.ق و ۲۵ آوریل ۱۹۰۴ درج کرده است

 

دور باد از من و یارانم خونریز نبرد

که تنم از آن به شکنج است و دلم پر غم و درد

خاک را سرخ ز خون پسرانم کردند

دخترانم را رخساره ز دهشت شده زرد

این چه نغمه است کز او ناله کند پیر و جوان

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

آوخ ای یاران که طومار معارف پاره شد

جبرئیل ما اسیر جادوی پتیاره شد

مجدالاسلام ادب را آسمان در بند کرد

آتشینش طوق گردن آهنینش یاره شد

عقل مطلق زیر دست جهل نامحدود گشت

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

دلدار بمن از همه کس بیش کند ناز

پیوسته بر این عاشق دلریش کند ناز

گه بر تنم از خامه پر نوش دهد جان

گه بر دلم از نامه پر نیش کند ناز

گو ناز کند بر دل مجروحم از یراک

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

داد فرخ فر پسر را شاه تاج بخش

آبگون تیغی ز گوهر با فروغ و با درخش

نو عروسی تن ز خارا کرده رخت از پرنیان

چادر از زرسره گلگونه از لعل بدخش

دولتش کابین هنر مشاطه ملکت خوابگاه

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶

 

امیر یا غم بدرت بکاست همچو هلال

شدی ز مویه چو موی و شدی ز ناله چو نال

ز بس سرود مناعت نواختی شب و روز

زدی به کشور ناموس کوس استقلال

نگاه ترکی صیدت نمود و زلف کجی

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

آن خمیری را کز آب سلسبیل

با دم عیسی سرشته جبرئیل

دست مریم گشته بیرون ز آستین

پخته زاو نان و برنج و زنجبیل

بوده از شهد شکر در مصر جان

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۹

 

چون پدرم باغ خلد داد به خشتی

ما به بهشتی فروختیم بهشتی

خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم

زانکه در او نیست مرد پاک سرشتی

ما به بهشتی شدیم ،  مسلم و ترسا

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷ - ترجمه از عربی در نکوهش جنگ

 

جنگ در اول بود بسان عروسی

دلبر و دلجوی و دلفریب و دلارا

روئی دارد به روشنی رخ نوروز

هر که قدش دید گشت مست تماشا

لیک در آخر چو گشت تفته تنورش

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۷

 

آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را

از پس متقی اقبال فرا برد به تخت

قائد جیشش امیرالامراء توزون را

گشت در تن رگ جان سست ز بیماری سخت

چاره اش کرد هلال بن براهیم طبیب

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۷

 

گرفتن زن و افعی بسی بود آسان

خلاف داشتن آن که مشکل آید و سخت

زنان بگردن گردان بسخره طوق زنند

چو مار گَرزه که پیچد همی بشاخ درخت

اگرت هیچ خرد باشد از زنان بگریز

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۸

 

ای آنکه مردم گیتی به درو گوهر و لعل

کنند فخر و تو داری شرف به گوهر خویش

توانی آنکه جوانی دهی بچرخ کهن

ز نفخه نفس پاک روح پرور خویش

درین چکامه یکی تهنیت سرودستم

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۹

 

پیش آن صاحب فرخنده بنالم به از آنک

خاضع امر فلان بنده بهمان باشم

صدر دیوان وزارت اگرم بپذیرد

در اقالیم سخن صاحب دیوان باشم

ای خداوند خود انصاف بده شایسته است

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۱

 

حامی دین پیمبر حاج زین العابدین

ریخت صهبای سعادت در ایاغ مردگان

مکتبی بهر زراعت ساخت در آن ناحیت

تا شود گیتی منور از چراغ مردگان

مردگان مردگان از این سعادت تن زدند

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - در تهنیت ولادت

 

چو بر شد هفت ساعت ثلث کم از شام دوشنبه

شد اندر نیم شب ناگه چراغ صبحگه روشن

نهم از ماه شوال المکرم بود کز فره

سپهر سلطنت را کرد ماهی چارده روشن

ز گردون ولیعهدی مهم سرزد بنام ایزد

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۶۴ - در زیر عکس جناب منتظم الدوله آقای مصطفی قلیخان فیروزکوهی نوشتم

 

منتظم الدوله فیروز بخت

داور گردون فر کیوان شکوه

یافت چو مه ماهچه رایتش

کرسی فیروزه ز فیروزه کوه

اختر فیروز مرا ره نمود

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۶

 

این چه . . . الملک بود ای نور چشم

که نباشد در کلاهش هیچ پشم

هر چه کتبا یا شفاها نزد وی

رفتم و در ناله افتادم چو نی

مرمرا نامد جوابی زین خصوص

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۶

 

به ایرانیان روس بیداد کرد

گمانش که ایران تهی شد ز مرد

چو بیشه تهی ماند از نره شیر

شغالان در آیند در وی دلیر

تن خفته را مرده پنداشتند

[...]

۷ بیت
ادیب الممالک
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۴