گنجور

 
۸۱

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۸

 

... صحرای مغرب چارسو بگرفت زاغ تنگخو

سیمرغ مشرق را بگو تا بال بگشاید ز هم

هم گنج داری هم خدم بیرون چه از کتم عدم ...

سنایی
 
۸۲

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۷

 

سیمرغ نه ای که بی تو نام تو برند

طاووس نه ای که با تو در تو نگرند ...

سنایی
 
۸۳

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۳

 

... در یکی بیت مجمع البحرین

بلبلم خوانده ای و سیمرغم

من خود از ناقصی غرب البین ...

سنایی
 
۸۴

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۳ - فصل فی ذم الظلم

 

... معدلت اندرین زمانه شوم

شد چو سیمرغ وکیمیا معدوم

نیست انصاف در ولایت ما ...

سنایی
 
۸۸

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۴ - د رمدح شمس الدین ابوالفتح محمد بن علی وزیر

 

... در دولت تو طایر بخل و عنا و ظلم

از دیدها نهفه چو سیمرغ و کیمیا

فرسوده در مشقت و آسوده در نعم ...

وطواط
 
۸۹

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۵۳ - در ستایش اتسز

 

... خورشیدوار جود ز انعام تو پدید

سیمرغ وار ظلم ز انصاف تو نهان

اعدا و اولیای تو در شیونند و سور ...

وطواط
 
۹۰

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح رکن الدین تمغاج خان

 

... هر ضربتی ز کوی کله تا کمر رسید

سیمرغ را بتهمت طوطی چو بابزن

مرکبک را ز سینه سنان در جگر رسید ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۱

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - در مدح صدر الوزراء

 

... با سخا و کرم تو به جهان

هست نایاب چو سیمرغ فقیر

کرمت میت را چون دم صور ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۲

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - در مدح نظام الدین

 

... در جهان با کف عطاده او

همچو سیمرغ و کیمیاست فقیر

در سرای وزارتش کم و بیش ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۳

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۹ - در مدح دهقان علی بن احمد

 

... کز آفرین سرشت خداوند ذوالمنش

آن مهتری که آسان سیمرغ و کیمیا

یابند در جهان و نیابند دشمنش ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۴

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۲ - در مدح امیر اتابک برغوش

 

... از کف راد تو درویش غنی شد چندانک

کیمیا یابی و سیمرغ و نیابی در یوش

گر جهان از سر شمشیر تو گفتم گه رزم ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۵

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - در مدح احمد بن علی

 

... تو تا پدید شدی در زمانه پنهان شد

ز باز عدل تو سیمرغ و از ظلم و فتن

ز بوی خلق تو شد دیده خرد بینا ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۶

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح ناصرالدین محمد بن احمد

 

... تا عقاب عدل او اندر هوا پرواز کرد

از جهان سیمرغ وار آواره شد ظلم و فتن

در میان آتش کین روز حرب و کار زار ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۷

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۵ - در هجاء خمخانه و مدح نظام الدین

 

... پزد اندر تنور چوبین نان

بال سیمرغ در تنوره کباب

دو کفه میکفد نواله لاف ...

... بچه پرورد در آشیان غراب

ظلم سیمرغ وار درکه قاف

متواری شود ورای حجاب ...

سوزنی سمرقندی
 
۹۸

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۲ - از ترجیع بندیست که اول آن ساقط و در مدح ابوالحسن علی بن الحسن البیهقی

 

... نان سخن به رسته اندیشه در کراست

سیمرغ عقل برزگر خطه منست

کش آب و خاک چشمه حیوان و کیمیاست ...

قوامی رازی
 
۹۹

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۹ - گویا در مدح منتجب الدین حسین بن ابی سعد ورامینی گفته

 

... جان کیخسرو فدای جام اوست

عقل او سیمرغ پنهان صورتست

کوه قافش خلقت پدرام اوست

کس نبیند در جهان سیمرغ را

از برای آنکه اندر دام اوست ...

قوامی رازی
 
۱۰۰

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۴۰ - در مدح سید اجل نقیب النقباء شرف الدین محمدبن علی مرتضی گوید

 

... تا تو چو زندگانی هر روز خوشتری

نامی شنیده ام ز تو سیمرغ وار از آن

چون عندلیب سوخته ام بر گل طری ...

... جانا جز از من و تو در آفاق دیده نیست

کس عندلیب زرگر و سیمرغ جوهری

خون دل از فراق تو چون باده می خورم ...

قوامی رازی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۳۹
sunny dark_mode