گنجور

 
۱۶۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱۹

 

لعل نسبت با لب یاقوت او بیجاده است

صبح با آن چهره خندان در نگشاده است ...

... عشق محتاج دلیل و رهنما چون عقل نیست

خضر در قطع بیابان بی نیاز از جاده است

می کند در خانه خود سیر صحرای بهشت ...

صائب تبریزی
 
۱۶۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۴

 

... نیست حق جویندگان را دیده باریک بین

ورنه هر خاری درین وادی به مقصد جاده ای است

بر سر حرف آورد صایب مرا دلهای پاک ...

صائب تبریزی
 
۱۶۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۹

 

... هست در زیر زمین اینجا اگر آسوده ای است

جاده چون زنجیر می پیچد به پای رهروان

در پی این کاروان گویا قدم فرسوده ای است ...

صائب تبریزی
 
۱۶۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۳

 

... ذوق رسوایی گرفت اوجی که زهد مرده دل

سنگ طفلان را به جای مهر در سجاده بست

همت از افتادگی بستان که حسن خیره چشم ...

... وصل لیلی از ره آوارگی نزدیک بود

دشت در گمراهی مجنون کمر از جاده بست

از صراط المستقیم عشق پا بیرون منه

شد بیابان مرگ صایب هر که چشم از جاده بست

صائب تبریزی
 
۱۶۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۹۲

 

... در بساط صبح بیش از یک گریبان چاک نیست

جاده چون مار سیه آوارگان را می گزد

ما و آن راهی که دام نقش پا در خاک نیست ...

صائب تبریزی
 
۱۶۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۹

 

... گرچه موی کمر و رشته جان باریک است

جاده حسن سلوک از همه باریکترست

صایب این آن غزل حضرت سعدی است که گفت ...

صائب تبریزی
 
۱۶۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۷

 

... گرچه صد پایه ز نقش قدم افتاده مرا

کهکشان جاده همت والای من است

به تماشای گل و لاله به بستان نروم ...

صائب تبریزی
 
۱۶۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۷

 

هر قدم سست کی از وادی ما آگاه است

دم شمشیر فنا جاده این راه است

لب بی آه به ماتمکده گردون نیست ...

صائب تبریزی
 
۱۶۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱۶

 

... که در بدیهه مینای می روانی نیست

ز جاده سخن راست پای بیرون نه

که هیچ علم چو علم مزاج دانی نیست ...

صائب تبریزی
 
۱۷۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۳

 

... از آب خضر آینه سد سکندرست

از جاده بی نیاز بود رهنورد شوق

کلکی که کجروست مقید به مسطرست ...

صائب تبریزی
 
۱۷۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲۰

 

از شش جهت به کعبه مقصد سبیل هست

در هر زمین که جاده نباشد دلیل هست

دل را ز دوستان گرانجان نگاه دار ...

صائب تبریزی
 
۱۷۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۷

 

... از خود سفر کنم به امید کدام راه

جز موجه سراب درین دشت جاده نیست

بالاترست از حرکت رتبه سکون ...

صائب تبریزی
 
۱۷۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۸

 

... فیض فتادگان بود از ایستاده بیش

سنگ نشان به راهنمایی چو جاده نیست

چون وا نمی کنی گرهی خود گره مشو ...

صائب تبریزی
 
۱۷۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۱

 

... در اینجا فلس ماهی دام ماهی است

سواد فقر را در دیده جاده

که جای آب حیوان در سیاهی است ...

صائب تبریزی
 
۱۷۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۴

 

... تا شود بر پیروان آسان ره دیوانگی

دشت را مجنون صحراگرد من پر جاده کرد

عاشقان پیش تو بیقدرند ورنه شمع را ...

صائب تبریزی
 
۱۷۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵۵

 

... ناتوانی در طریق شوق سنگ راه نیست

جاده با افتادگی قطع منازل می کند

شیره جان می کشد چرخ از وجود خاکیان ...

صائب تبریزی
 
۱۷۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴۶

 

... از زمین گیری بر آ سنگ نشان خود نیستی

جاده با افتادگی منزل به منزل می رود

طعن نسیانم مزن شرم از رخ آیینه کن ...

صائب تبریزی
 
۱۷۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۷

 

... در غریبی گوهر ناسفته بینا می شود

جاده با افتادگی صایب به منزل می رسد

گردباد از بی قراری خرج صحرا می شود

صائب تبریزی
 
۱۷۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۵۱

 

تا به کی مردم چشمم هدف خار بود

رگ من جاده نشتر آزار بود

همچنان در ته دیوار شکسته است تنم ...

صائب تبریزی
 
۱۸۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۰۵

 

... غبار سد ره کاروان نمی گردد

قدم ز جاده راستی برون مگذار

که تیر راست خجل از نشان نمی گردد ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۳۰