لعل نسبت با لب یاقوت او بیجاده است
صبح با آن چهره خندان در نگشاده است
دشت از چشم غزالان سینه پر داغ اوست
آن که ما دیوانگان را سر به صحرا داده است
حاصل عمر از حضور دوستان گل چیدن است
ورنه آب و دانه در کنج قفس آماده است
عشق محتاج دلیل و رهنما چون عقل نیست
خضر در قطع بیابان بی نیاز از جاده است
می کند در خانه خود سیر صحرای بهشت
سینه هر کس که از خار تمنا ساده است
هر که گردانید از دنیا رهزن روی خویش
بی تردد پشت بر دیوار منزل داده است
گرد ظلمت شسته است از روی آب زندگی
هر سری کز سایه بال هما آزاده است
سردی دوران به ما دست و دلی نگذاشته است
در خزان اشجار را برگ سفر آماده است
اختر بی طالع ما در بساط آسمان
خال موزونی است بر رخسار زشت افتاده است
سینه ما صائب از خود می دهد بیرون گهر
پیش نیسان این صدف هرگز دهن نگشاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان احساسات و افکار خود درباره عشق و رابطه با دوستان میپردازد. او عشق را بینیاز از دلایل و رهنما میداند و به زیباییهای طبیعی و تجربههای انسانی اشاره میکند. شاعر به اهمیت دوستی و چیدن گل از حضور دوستان تأکید میکند و زندگی را به سفر در صحرا و سیر در بهشت تشبیه میکند. همچنین، اشاراتی به دشواریهای زندگی و سردی دوران دارد و از ناکامیها و شانسهای بد سخن میگوید. در کل، شعر تمجید از عشق و دوستی و در عین حال اشاره به ناامیدیهای موجود در زندگی است.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت چهره شخصی اشاره دارد. در اینجا، از لعل و یاقوت به عنوان نمادهایی برای زیبایی و جاذبه استفاده شده است. صبح با چهره خندان شخصیت، به مانند آغاز یک روز زیبا و سرشار از امید و روشنایی است. این تصویرسازی نشاندهندهی شگفتی و دلربایی آن شخص است که حتی بدون حضور او، صبح به وضوح و زیباییاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دشت به خاطر غم و داغ دل غزالان حالت خاصی پیدا کرده است؛ این دمنوش به ما، دیوانگان، فرصت داده تا به طبیعت پناه آوریم.
هوش مصنوعی: زندگی واقعی و ارزشمند در کنار دوستیها و لحظات خوش میگذرد، در غیر این صورت تمامی امکانات و نیازها در یک مکان محدود وجود دارند ولی هیچ کار خاصی در آنها نیست.
هوش مصنوعی: عشق به راهنمایی و توجیه نیاز ندارد، زیرا همچنان که عقل به هدایت نیاز دارد، عشق خود به تنهایی میتواند مسیرش را پیدا کند. مانند خضر که در بیابان و بدون نیاز به جاده حرکت میکند، عشق نیز میتواند مستقل و بینیاز از نشانهها و راهنماها باشد.
هوش مصنوعی: در خانه خودش، هر کسی که دلش از خواستههای بیجا پاک و ساده باشد، میتواند به مدد نعمتهای بهشتی سفر کند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از دنیا روی برگرداند، بدون شک از دیوار خانهاش دور شده و راهی را با یقین انتخاب کرده است.
هوش مصنوعی: ظلمت و تاریکی از روی آب زندگی پاک شده است، هر کسی که از سایهها فراتر رفته و آزادی را در آغوش گرفته، میتواند این روشنی را ببیند.
هوش مصنوعی: سختیهای زمانه ما را از احساس و نشاط دور کرده است، اما در فصل پاییز درختان آماده رها کردن برگهایشان هستند.
هوش مصنوعی: ستاره بیخبر از حال ما، در آسمان مانند لکهای ناموزون بر روی چهرهای زشت قرار دارد.
هوش مصنوعی: دل ما مانند یک صدف است که درونش گوهری نهفته دارد، اما هرگز خود را به نمایش نمیگذارد و دهنش را نمیگشاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم روزی نخورد هر که دلش آزاده است
روزی اهل تو کل همه جا آماده است
جان روشن ندهد تن به کدورت، چه کند
تیرگی لازمه آب حیات افتاده است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.