در نگارستان تهمت دامن گل پاک نیست
گر همه پیراهن یوسف بود، بی چاک نیست
ثابت و سیار او سوزانتر از یکدیگرند
آتش افسرده در خاکستر افلاک نیست
آسمان از گریه ما خاکساران فارغ است
باغبان را هیچ پروایی سرشک تاک نیست
ما سمندر مشربان را کی تواند صید کرد؟
از می گلگون رخ بزمی که آتشناک نیست
خاک بر فرقش اگر از کبر سر بالا کند
هر که داند بازگشت او به غیر از خاک نیست
طره دستار می باید که باشد زرنگار
اهل ظاهر را نظر بر شعله ادارک نیست
دل به روی راست، خال او ز مردم می برد
خانه صیاد اینجا از خس وخاشاک نیست
ما ز هر روزن سری چون مهر بیرون کرده ایم
روزن جنت به غیر از حلقه فتراک نیست
چون تواند صبح پیش سینه من شد سفید؟
در بساط صبح بیش از یک گریبان، چاک نیست
جاده چون مار سیه آوارگان را می گزد
ما و آن راهی که دام نقش پا در خاک نیست
روزگارم تیره صائب زین سواد ناقص است
شمع در ویرانه ام از شعله ادراک نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان ناکامیها و رنجهای زندگی میپردازد. او تأکید میکند که حتی اگر ظاهر زندگی زیبا و بینقص به نظر برسد، در حقیقت عیوب و نقصهای بسیاری در آن وجود دارد. شاعر با استفاده از تصاویری چون آتش، آسمان، و باغبان، حسرت و غم خود را در مورد نامتناهی بودن مشکلات و فراق از زیباییهای واقعی بیان میکند. او میگوید که در میان چالشها و دردهای زندگی، هر کسی میتواند به سرنوشت خود آگاه باشد و هیچکس نمیتواند به راحتی از مشکلات رهایی یابد. در نهایت، شاعر به ناامیدی خود از یافتن درک و روشنایی در این دنیا اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در باغی که زیبایی و جذابیت وجود دارد، نمیتوان به سادگی به شرافت و پاکی گلها اعتماد کرد. حتی اگر همه چیز به ظاهر زیبا و بینقص باشد، باز هم عیبهایی وجود دارد که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
هوش مصنوعی: ثابت و متحرک هر دو به شدت تاثیرگذار و سوزاننده هستند. اما آتش پنهان شده در خاکستر آسمانها وجود ندارد.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر گریههای ما خاکیها هیچ تلاشی نمیکند و باغبان اصلاً نگران اشکهای انگور نیست.
هوش مصنوعی: کیست که بتواند سمندر آبی را شکار کند؟ زیرا او در مسیری عرفانی و نیکو قرار دارد و از شراب قرمز رنگی مینوشد که آتش نمیزند و خطرناک نیست.
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر خود بزرگ بینی و غرور سرش را بالا بگیرد، باید بداند که در نهایت بازگشتش به خاک است و هیچ چیز دیگری نیست.
هوش مصنوعی: برای اینکه کسی در نگاه اول به جذابیتهای ظاهری توجه کند، باید ظاهرش زیبا باشد و درخشش خاصی داشته باشد. اما اهل حقیقت و باطن، نمیتوانند تنها به این ظواهر اکتفا کنند و از شعلهی درک و فهم خود غافل شوند.
هوش مصنوعی: دل به سمت راست، اثر او از میان مردم میبرد، در اینجا خانه صیاد از زباله و علفهای هرز خالی نیست.
هوش مصنوعی: ما از هر روزنهای مانند خورشید سر برآوردهایم و هیچ دریچهای بهشت جز حلقهای از زین و یراق سواری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: چطور ممکن است صبح، پیش روی من درخشان شود؟ در دنیای صبح، تنها یک گریبان چاک وجود دارد و بیشتر از آن نیست.
هوش مصنوعی: جاده مانند ماری سیاه، آوارگان را نیش میزند و ما در آن مسیری هستیم که اثری از پا در خاک ندارد.
هوش مصنوعی: زندگیام در تاریکی است و این به خاطر نادانی من است. در دل ویرانههای ذهنم، آتش درک و آگاهی وجود ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه همین کوی تو از لوث رقیبان پاک نیست
هر گلستانی که بینی بی خس و خاشاک نیست
کی از آن زلف پریشانم پریشان نیست حال
یا از آن چاک گریبانم گریبان چاک نیست
بهر دفع رنج هر زهری بسی تریاک هست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.