گنجور

 
صائب تبریزی

پرواز من به بال و پر تیغ و خنجرست

هر زخم، مرغ روح مرا بال دیگرست

ما صلح کرده ایم ز گلشن به درد و داغ

آتش گل همیشه بهار سمندرست

تخت است دل ز وسوسه چون آرمیده شد

سر چون ز فکر پوچ تهی گشت افسرست

پای شکسته بر سر زانوی منزل است

دست ز کار رفته در آغوش دلبرست

از آرزوی جنت دربسته فارغ است

آن را که سر به جیب کشیدن میسرست

موی میان نازک پرپیچ و تاب اوست

تیغ برهنه ای که سراپای جوهرست

خودبینی از حیات ابد سنگ راه توست

از آب خضر، آینه سد سکندرست

از جاده بی نیاز بود رهنورد شوق

کلکی که کجروست مقید به مسطرست

صائب به سیم و زر نتوان شد ز اغنیا

آن را که هست چهره زرین توانگرست

 
 
 
امیر معزی

شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست

بر شرق و غرب‌ پادشه عدل‌ گسترست

عزمش فرو برندهٔ ملک مخالف است

رأیش برآورندهٔ دین پیمبرست

سَهمَش به خاورست و نهیبش به باختر

[...]

وطواط

ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست

عزم تو باقضای سمایی برابرست

جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو

از خبث کافری همه عالم مطهرست

کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
کمال‌الدین اسماعیل

در شعر من بعیب نگیرند اهل فضل

گر جای جای قافیه بعضی مکرّرست

معنی سر سخن بود و قافیه تنش

بر یک تر ازو او دوسر، آن چون دو پیکرست

گر قافیه دو باشد و معنی یکی بدست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

امروز روز نوبت دیدار دلبرست

امروز روز طالع خورشید اکبرست

دی یار قهرباره و خون خواره بود لیک

امروز لطف مطلق و بیچاره پرورست

از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبر است

وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است

ای باد بوستان مگرت نافه در میان

وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه