محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست
در شیشه ام ز جوش پری جای باده نیست
از خود سفر کنم به امید کدام راه؟
جز موجه سراب درین دشت جاده نیست
بالاترست از حرکت رتبه سکون
آب روان به صافی آب ستاده نیست
دل ساده کن ز نقش که در روز بازخواست
پروانه نجات به جز لوح ساده نیست
پیشانی گشاده ز آفات ایمن است
چون شیشه جام را خطر از جوش باده نیست
در تنگنای بیضه پر و بال عاجزست
در زیر آسمان دل و دست گشاده نیست
در وصل از فراق چه داند چه می کشم
هر کس که در وطن به غریبی فتاده نیست
راضی شدن به پایه دون پست فطرتی است
هر کس به خر سوار نگردد، پیاده نیست
صائب به قدر سوز جگر آب اگر دهند
بحر محیط از دهن ما زیاده نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از یک حالتی از ناامیدی و سرگشتگی صحبت میکند. شاعر اشاره میکند که در دلش ارادهای برای حرکت وجود ندارد و احساس میکند که در جستجوی راهی مناسب، تنها با سرابهای بینتیجه روبروست. او به سکون و آرامش در مقابل حرکت اشاره میکند و میگوید که برای نجات، باید دل را از نقشهای دنیوی آزاد کرد. همچنین، از خطراتی که در زندگی وجود دارد سخن میگوید و میافزاید که در بیتنهایی و فراق، درد و رنج را بیشتر احساس میکند. در نهایت، به این نتیجه میرسد که راضی شدن به زندگی نازل از ویژگیهای شخصیت انسان نیست و اگر به هدفهای بزرگتر فکر کنیم، دنیا پنداری بزرگتر از آنچه بر زبان میآوریم دارد.
هوش مصنوعی: من به شدت تحت فشارم و در قلبم ارادهای برای تغییر ندارم. در درون من جایی برای شادی و نوشیدن باده وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من از خودم خارج میشوم، اما به کدام مسیر میتوانم بروم؟ در این دشت، جز سراب و آبنما، هیچ راهی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: حرکت آب جاری از سکون و ایستایی در کیفیت و لطافت بالاتر است. آب ایستاده به اندازه آب در حال حرکت صاف و زلال نیست.
هوش مصنوعی: دل را از خیالها و تصاویر پیچیده خالی کن؛ زیرا در روز حساب و کتاب، راه نجاتی جز دل ساده و پاک وجود ندارد.
هوش مصنوعی: کسی که دلش باز و پذیرای خوبیهاست، از خطرات و آسیبها در امان است؛ مانند لیوان شیشهای که وقتی پر از شراب میشود، از خطر سرریز شدن در امان است.
هوش مصنوعی: در شرایط سخت و محدود، توان پرواز و پیشرفت وجود ندارد و در زیر آسمان، دل و دست برای عمل و اقدام باز نیستند.
هوش مصنوعی: در زمان وصال و نزدیکی، هیچکس نمیداند که من چه سختیهایی را تحمل میکنم؛ زیرا کسی که در وطن خود به دوری و بیگانگی دچار شده، درک درستی از این رنجها ندارد.
هوش مصنوعی: برای کسی که به سوار شدن بر خر راضی میشود، نشانهی پست فطرتی اوست. افرادی که به این سطح رضایت میدهند، در حقیقت، توانایی حرکت به جلو و پیشرفت را ندارند و در زندگی خود به سطح پایینتری اکتفا میکنند.
هوش مصنوعی: اگر به اندازه درد و سوز دل ما، آب دهند، حتی دریا هم از دهان ما بیشتر نخواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از حسن خلق رتبه همت زیاده نیست
دست و دل گشاده چو روی گشاده نیست
فیض فتادگان بود از ایستاده بیش
سنگ نشان به راهنمایی چو جاده نیست
چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو
[...]
بی دیدن تو، نور درین خانواده نیست
بر روی ما بجز در ظلمت گشاده نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.