گنجور

 
۱۲۰۶۱

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲

 

... ریخت زآن بیرون گهرهای سخن

بار دیگر بحر نطقم کرد کف

هر کفی زآن گشت بحری پر صدف ...

... آری از بالاست اما ای فقیر

این نشاید گفت بار آور به زیر

این تخالف یعنی اندر کثرت است ...

... از حسد در رگ فزاید خونشان

ده ز رنج احولی باری شفا

جانشان را چون تو داری این دوا ...

... لاجرم باشد گر افزون از شمار

طاعت قشری ندارد اعتبار

زآنکه ترک عشق آدم کرده او ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳ - در جرح منکرین‌ مشرب‌ عرفان و معنی‌ استقامت‌ در اعمال و ایمان

 

... در میان آورد علم اجتهاد

اجتهادی کاولین بار آن حسود

خود به ترک سجدة آدم نمود ...

... باید از این قوم بودن برکنار

ما بسی کردیم در اخبار سیر

ذکر صوفی در کتب نبود به خیر ...

... پیرو اقوال قوم باطلند

خویش را یکباره کور و کر کنند

قول آن خناس را باور کنند ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل‌ بیت‌ علی‌ مرتضی‌، حضرت‌ ابوالفضل‌ العباس و اتمام حجت‌ نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه‌ نسناس

 

... کای شه بی مثل و بی انباز و یار

گشته ام در راه عشقت دست و بار

ز ابر عشقت بر سرم بارش گرفت

کشتزار هستی ام آتش گرفت ...

... سر که در عشقت نگردد پیش جنگ

سر مخوانش هست بر تن بار ننگ

سینه کز عشقت نشان تیر نیست ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۴

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۷ - در بیان حالت‌ جذب‌ و شور عاشق‌ سالک

 

... آنکه اندر عشق افسانه بود

هر دمی صد بار دیوانه بود

اشتر جانم دگر دیوانه شد ...

... آمدم از عالم مستی به هوش

حمل این بار آدم نازک عیار

چون کند جبر است این یا اختیار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۵

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲۹ - تمهید ثانی‌

 

... چون یکی ز اوصاف حق است اختیار

پس در انسان هست هم این اعتبار

این امانت را که حق فرموده عرض ...

... ناله اشفاق کردند از جگر

وا زدند از حمل او یکباره سر

آن امانت را نیاید کس حمول ...

... در بیان اختیار اینجا بگو

من چگویم چرخ با این کار و بار

زین کمین فریاد کرد از اختیار ...

... ضعف خود را بیند و با این توان

شانه بدهد زیر این بار گران

پس یقین محتاج عون حق بود ...

... جان خود را با دعا ملحق نکرد

هست مشرک زآنکه اندر کار و بار

دید خود را مستقل در اختیار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۶

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۴ - خطاب‌ آن سلطان لولاک با افلاک

 

... گر مطیع امر مایی در مدار

رو ممان آنسان که ماندی زیر بار

گرچه چون گویی تو سرگردان ما ...

... تسخر و بازیچه اطفال شد

اختیاری مر تو را باری چو نیست

رو که رفتار تو نی بازیچه نیست ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۷

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۵ - خطاب‌ با زمین‌ و کوهها

 

... هل تزلزل را ممان از کار تو

بردباری تو نبود ز اختیار

ز اختیار ما تو گشتی بردبار

اختیار ما که در قدرت سر است ...

... این خلاف اختیار و کار ماست

شانه دزدیدن ز زیر بار ماست

تو مشو زین ناله های العطش ...

... تا که را باشد به تن جان ملوک

زیر بار عشق آید همچو لوک

تو ز بانگ العطش بر خود مپیچ ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۸

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۰ - در جهاد آن فارس میدان وحدت‌ و معنی‌ لا اله‌ الا ﷲ

 

بار دیگر ذوالجناح تیز پی

راه میدان بلا را کرد طی ...

... صورت لفظت مباد از ره برد

نکته باریک است نیکو گوش دار

لفظ را هل سوی معنی هوش دار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۶۹

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۴ - در تطبیق‌ این‌ دو حدیث‌که‌ لنا مع‌ ﷲ حالات‌ هو نحن‌ و نحن‌ هو و نحن‌ نحن‌ و هو هو و حدیث‌ دیگر که‌ ما عرفناک حق‌ معرفتک‌ فرماید

 

... وز زبان من بود جاری سخن

گوش معنی برگشا بار دگر

سوی من بر فهم اسرار دگر ...

... شد منزه از تعین وز قیود

مر تعین را در اینجا بار نیست

غیر یار اندر سرا دیار نیست ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۰

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۵ - در شرح حال خود و رجوع به‌ قتال آن شاه ذوالجلال

 

... بر سر آرندم ز نادانی هجوم

یا درم گر پرده را یکباره من

باید از گیتی شوم آواره من ...

... چون برآورد از بحار سبعه گرد

غیر را بارید از او آتش به فرق

یا که زد بر خرمن اغیار برق ...

... پس تو رو من دانم و گفتار من

نیست بر دوش تو هرگز بار من

گفتگو کم کن که در میدان عشق ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۱

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۸ - رجوع به‌ مطلب‌ و بیان عدل و سرّ صراط در ضمن‌ آن

 

... ذوالفقارش وصف عدل کامل است

ظلم را در کوی باری نیست بار

قامع الظلم است زآن رو ذوالفقار ...

... خوان ز الرحمن شواظ نار را

تا بیابی عدل آن جبار را

عدل یک وصفی است زآن شاه جلیل ...

... نیک بهر فهم معنی دار دل

قصد ما دریاب باری ز اصطلاح

راند اندر آب آن شه ذوالجناح ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۴ - خطاب‌ به‌ نفس‌ ناطقه‌ درویش‌ مجذوب

 

... گو به ما آخر که مقصودت کجاست

بار ما یکجا به گل بنشسته حال

گل تو گویی نیست وهم است و خیال ...

... در قفا آخر نما یک لحظه رو

من به گل افتاده بارم دانیا

تو همی گویی ممان برجا بیا ...

... گفتگو را هل سخن زینها در است

بار تو هستی است بگذار و بیا

گو به گل ماند که این استش سزا ...

... هست یکسان سنگ و خار و کوه و یم

چه غم او را کت به گل افتاده بار

گو به گل مان بار مرد رهسپار

سالک این راه پر خوف ای پناه ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت‌ حق‌ پرست‌ عیسوی ملت‌ به‌ قتلگاه

 

... بود مطلب غیر از این بیدار شو

کاروان رفتند دست و بار شو

خود تو دانی بود اندر کربلا ...

... عاری ام از صحبت بیگانگان

خواند باری با وعید سیم و زر

آن نصارا را به نزد خود عمر ...

... می شنیدم چون بشارت بر بهشت

بار الهی خیر آور پیش من

تا نباشد این جوان همکیش من ...

... عون حق باد بهار است ای پسر

شاخ ها زین باد گردد بارور

شاخ خشکی گر نگردد باردار

نیست این کوتاهی از باد بهار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۴

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱- سوره الفاتحه » ۲- آیات ۲ تا ۷

 

... عشق آمد نار غیرت بر فروخت

هستی عاشق در آن یکباره سوخت

وآن دگر تمثال شه دید و رقم ...

... بندگی آورد و عجز و اضطرار

یافت از شه آبرو و اعتبار

فارغ از اندیشۀ بیم و امید ...

... کو به خلقت باعث افلاک شد

حمل بار عشق چون گردید عرض

پس اباء کردند زآن افلاک و ارض ...

... عرض معنی جز به او حاصل نداشت

برد آدم را به زیر بار دوست

تا کند همدست خود در کار دوست ...

... وآن بلیس از ترک او مردود شد

چون نبودش عشق استکبار کرد

عجب را استیزه با دلدار کرد ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۵

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۹- آیات ۳۹ تا ۴۰

 

... بد زبانی را نشان کن در عیار

کآن شجر را نیست جز حنظل به بار

هر صفاتش شاهد آید جای خویش ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۶

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۲۱- آیات ۴۳ تا ۴۵

 

... نی به امید ثواب و خوف نار

نارها در توست بی حد شعله بار

تو ز دوزخ ترسی خود دوزخی ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۷

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۲۵- آیات ۴۹ تا ۵۰

 

... کاندر آن بودند محکوم و عبید

بسته از دارالملام جسم بار

گشته دور از نفس دون با عقل یار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۸

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۲- آیات ۶۷ تا ۷۳

 

... بلکه منقاد است بر امر و مطیع

زیر بار شرع آید بس سریع

در شیار ارض آید بر مراد ...

... آن عجوزه کاین چنین گشته است کار

کرد اخبار این سخن با آن پسر

گشت خرم ز استماع این خبر ...

... تا چهل سال از پی عجلی چنان

باشد از سیر الی الله اعتبار

اندر اخلاق و عمل با اختیار ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۷۹

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۴- جذبه

 

... چون نگیرد در جهان آوارگی

چون نپردازد ز خود یکبارگی

چون توان دردی که دارد چاره کرد ...

... قاصدی دوش آمد از دلدار او

بست یکجا از پیامی بار او

گفت با من کای حریف همدمم ...

... بود با من نرم گوی و شرمناک

بردبار و خاضع و خرسند و پاک

دوستی گر ناگه آمد از درم ...

... میگرفتش همچو جان اندر کنار

میزدود از موی و روی او غبار

گرد او می گشت چون پروانه ای ...

... از تو گفتم با وی اسراری که بود

از دلش برداشتم باری که بود

هر چه پرسید از تو کردم آگهش ...

صفی علیشاه
 
۱۲۰۸۰

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۳۷- آیات ۷۸ تا ۸۲

 

... خالدونند آن گروه و جزء نار

چون درخت اکتساب آید به بار

هم بدینسان مؤمنان و صالحان ...

صفی علیشاه
 
 
۱
۶۰۲
۶۰۳
۶۰۴
۶۰۵
۶۰۶
۶۵۵