... که می در جام یا جام است در می

در او نشکسته دور چرخ گردون

حبابی را که آورد از جم و کی ...

... بجز اندر پی دانش غژیدن

تکاپوهای چرخ چنبری نیست

زنادانی سوی یزدان پناهم

که نادانی بجز بدگوهری نیست

برای مرد دانا میرود چرخ

که جز دانشوری نیک اختری نیست ...

... جهانها در جهان پنهان بهر یک

کند چرخ دگر دوران دیگر

هزارن یوسف مصری در این راه ...

... که ستمدیده چون کشد آهی

اثرش بگذرد ز چرخ اثیر

ای بسا تاجدار کش بیداد ...

... تا برون آرد آرد را ز سبوس

میکند زال چرخ دون الکم

دست لطفش ز پا کشد بیرون ...

... دل و دیده بر دور ساغر نهیم

ز دوران این چرخ دون وارهیم

چه سر پنجه خصم برتافتی ...

... در دل شب آفتابی دیده ام

عکس روی آفتاب چرخ را

دوش در جام شرابی دیده ام ...

... امکان پویه نیست بجای دگر مرا

نی همچو آفتاب که هر روز دور چرخ

از خاوران کشاند تا باختر مرا

منت ز چرخ سفله نخواهم کشید اگر

بندد ز کهکشان بمیان بر کمر مرا ...

کرد چرخ دورو دو موی مرا

تا چه آید از این دو روی مرا

روی و مویم ز چرخ دیگر شد

لیک دیگر نگشت خوی مرا ...

... خنگ تسلیم و رضا گر بودم زیر رکاب

اطلس چرخ نهم غاشیه برزین من است

جام کیخسرو و آیینه اسکندر اگر ...

... بنشین که خروس صبح برخاست

بر خیز که ماه چرخ بنشست

چون لعل لب تو خون ما ریخت ...

... در این گلشن اگر برگ گیاهی است

بخاک افتد چو مهر از تارک چرخ

اگر بر تارکی زرین کلاهی است ...

... هنوزم این حدیث اندر بگوش است

که زیر چرخ جای عافیت نیست

وگر باشد بکوی میفروش است ...

... نوبت گلشن رسد گلزار گلزاری کند

سهل باشد محنت از جور رقیب و دور چرخ

شاخ گلبن گل بر آرد خارا گر خاری کند ...

... ما را فضای میکده بیت الحرام شد

بر چرخ بود خانه معمور و بر زمین

بیت المقدس است که میخانه نام شد ...

... تا خورد دشمنت بروز مباد

خیمه چرخرا حبابی گیر

نیمه بر آب و نیمه ای بر باد ...

... کش بر آب و هوا بود بنیاد

نکته ای گویمت ز گردش چرخ

دارم این نکته را ز پیری یاد ...

... آتش علاج خانه زنبور می کند

کردند گوهر دل ما را زکان چرخ

فیروزه یاد خاک نشابور می کند ...

... یک جلوه که شمس و قمرش نام نهادند

در خاک نهان ریشه و بر چرخ عیان شاخ

گاهی شجر و گه ثمرش نام نهادند ...

... گاهی پدر و گه پسرش نام نهادند

از زلف و رخ او بدل چرخ خیالی

تابید که شام و سحرش نام نهادند

... یکدل ویرانه بود این کعبه کز طوف ملک

نامش اندر چرخ چارم خانه معمور شد

یک انا الحق بود گاهی از درخت موسوی ...

... یارب چه خبر میرسد از بیخبران باز

زد نوبتی چرخ مگر نوبت عشرت

بر درگه آن خسرو زرین کمران باز ...