گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

تا می بکیش زاهد و مفتی حرام شد

ما را فضای میکده بیت الحرام شد

بر چرخ بود خانه معمور و بر زمین

بیت المقدس است که میخانه نام شد

در کیش عشق بود که رندان مست را

شاهد پیمبر آمد و ساقی امام شد

در باده چهر یار کند جلوه دگر

اکنون ببزم عیش که آئینه جام شد

در کوی عشق خاک شو ایدل که خاک بود

آنکش نصیب جرعه کاس الکرام شد

چون شحنه میفروش شد و شیخ باده نوش

رندان شهر را همه عالم بکام شد

قومی بسوی کعبه و قومی بسوی دیر

تا قسم ما از این دو عمایت کدام شد

یکجرعه انگبین ز لب آمیز ای حکیم

این شیخ را بسر که که نعم الادام شد

وارونه گشت سبلت زاهد بیک قدح

جامی دگر دهید که کارش تمام شد

یک جلوه کرد قامت ساقی که شیخ شهر

آمد برقص و گفت قیامت قیام شد

جز ریش انبهش نبود دام مکر و فن

این سفله کو بشعبده شیخ الانام شد

لب بر لب پیاله مگر می نهد حبیب

هر صبح و شام کین همه شیرین کلام شد

 
 
 
سعدی

امروز در فراق تو دیگر به شام شد

ای دیده پاس دار که خفتن حرام شد

بیش احتمال سنگ جفا خوردنم نماند

کز رقت اندرون ضعیفم چو جام شد

افسوس خلق می‌شنوم در قفای خویش

[...]

کمال خجندی

ساقی بیار باده که عید صیام شد

آن به که بود مانع رندی تمام شد

در ده قدح ز اول روزم که بعد ازین

حاجت بدان نماند که گویند شام شد

امروز هر که خدمت معشوق و می کند

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال خجندی
جهان ملک خاتون

چون روز عمر من به فراق تو شام شد

در آرزوی روی تو عمرم تمام شد

خون دلم چو بر تو حلالست دلبرا

آخر چرا وصال تو بر ما حرام شد

رحمی به حال زار من خسته دل بکن

[...]

قاسم انوار

از دولت وصال تو کارم بکام شد

بختم بلند گشت و سعادت غلام شد

از جلوه های حسن تو جانم حیات یافت

با چشمهای مست تو عیشم مدام شد

گفتی:سلام ذوق سلامت بدل رسید

[...]

صوفی محمد هروی

امروز دیگرم به فراق تو شام شد

در آرزوی روی تو عمرم تمام شد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه