شاهدی مستانه آمد زاهدی مستور شد
روزنخ کم زن که بر لوح این قضا مسطور شد
خود پرستی دم زد از هستی و این چون و چرا
سطوت برق تجلی زد، بر او مقهور شد
قصه ابلیس و آدم، نقل جم یا اهرمن
رمزی از افسانه ما و توئی مشهور شد
تافت چون مصباح ذات حق زمشکوه صفات
قلب انسان از همه اعیان ز جاج نور شد
از من و دل عارفی در کعبه و سنگ سیاه
زد مثلها تا چه حکمت زین سخن منظور شد
سنگ میثاق است کو، چون در بیضا بود لیک
دست نامحرم بسودش چون شب دیجور شد
این رقم را در ازل سطر از مداد نور بود
شد سیه چون در حجاب آب و گل مستور شد
یکدل ویرانه بود این کعبه کز طوف ملک
نامش اندر چرخ چارم خانه معمور شد
یک انا الحق بود گاهی از درخت موسوی
شد بلند آوازه گاهی از لب منصور شد
قسم عارف باده عشق و شراب بیخودی
قسم زاهد جوی شیر و چشمه کافور شد
بوالعجب دیدم که عارف صد هزاران ننگ داشت
زانچه از علم و هنر زاهد بدو مغرور شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مضامینی چون عشق، عارفانگی، و تضاد میان عارف و زاهد اشاره دارد. در آن، عارف به حقیقت و عمق وجود نزدیک میشود و عشق را تجربه میکند، در حالی که زاهد به ظواهر و دانشهای محدود دل خوش کرده است. تصویری از داستان ابلیس و آدم نیز نقل شده که بر تأملات فلسفی و عرفانی تأکید دارد. همچنین به راز و رمزهای وجود اشاره میشود و کعبه، به عنوان نماد معرفت و وجود، در تضاد با سنگ سیاه و ظواهر دنیا قرار داده شده است. در نهایت، شعر نشان میدهد که عارفان ممکن است در مسیر عشق و جنون، از زاهدان برتر باشند، زیرا زاهدان اغلب به دانش و ظواهر دل میبندند.
هوش مصنوعی: شاهدی با حال و هوای سرخوشی وارد شد و زاهدی که در حال پنهانی بود، به خفا ماند. کمتر اجازه بده که روزنه را ببندی، چون این سرنوشت بر روی لوح تقدیر ثبت شده است.
هوش مصنوعی: خودپرستی از وجود خودش سخن گفت و این پرسش و پاسخ مانند برق درخشانی بر او تابید و او تحت تأثیر آن قرار گرفت.
هوش مصنوعی: داستان ابلیس و آدم، که به نوعی قصهای مشهور است، نمایانگر یک افسانه عمیقتر از ما و تو میباشد.
هوش مصنوعی: نور حقیقت همچون چراغی در دل انسان میتابد و صفات نیکو را در او روشن میکند، به گونهای که قلب او از تمامی موجودات متمایز و پرنور میشود.
هوش مصنوعی: از من و دل عارفی در مکان مقدس کعبه و سیاهسنگی مثال زده شد تا ببینیم این سخنان چه حکمت و معنایی را مخفی کردهاند.
هوش مصنوعی: سنگ میثاق، همچون وجودی پاک و روشن در عالم بیضایی است، اما وقتی دست ناپاکان به آن برسد، همچون شب تاریک و غمانگیز میشود.
هوش مصنوعی: در ازل، سرنوشت و نوشتههایی که با نور خلق شدهاند، به رنگ سیاه درآمدند، مانند این که در پس پردهی آب و خاک پنهان شدند.
هوش مصنوعی: این کعبه فقط یک دل خراب و ویرانه بود که به سبب طوفان ملک، اکنون در آسمان چهارم به مکانی آباد و پر رونق تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات حقیقت به شکلی انقلابی و قوی ظهور میکند، همانند درختی که با نام موسای کلیم شناخته میشود و آوازهاش بلند میشود، و گاهی نیز از دهان منصوری که سخنانی عمیق دارد، جاری میشود.
هوش مصنوعی: عارف به عشق و شراب بیخودی قسم میخورد، اما زاهد به جستجوی شیر و چشمه کافور مشغول است.
هوش مصنوعی: شگفتا که عارف با وجود علم و هنرش، به خاطر فریب زاهد، صدها عیب و ننگ را به دوش میکشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرکشید از کبر ابلیس و چنین مهجور شد
دعوی حلاج بر حق بود از آن منصور شد
شد شمع از سوختن این فنر بس پروانه را
کاو به هر جمعیّتی در عاشقی مشهور شد
شام رمزی گفت از مویش چنین تاریک شد
[...]
آن که از معماری عدلش جهان معمور شد
زین خراب آباد آیین خرابی دور شد
بی تو بر من شش جهت چون خانه زنبور شد
چار دیوار عناصر تنگنای گور شد
از سر مشق جنون افتاده بودم سالها
نوخطی دیدم که داغ کهنه ام ناسور شد
شب که از شور شکست دل اثر پرزور شد
همچو چینی تار مویی کاسهٔ طنبور شد
برق آفتگر چنین دارد کمین اعتبار
خرمن ما عاقبت خواهد نگاه مور شد
عیش صد دانا ز یک نادان منغص میشود
[...]
چشم امید از مشیر الملک یارب کور شد
آرزوها ازجفای او زدلها دور شد
آفتاب مکرمت در آسمان عهد او
زیر ابر کینه و بغض وحسد مستور شد
هر کجا صاحبدلی ز اعمال او مغموم گشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.