ساقی سخن ز مشعله طور می کند
مطرب حکایت از لب منصور می کند
دیوانه خراب بویرانه سراب
یاد از بنای خانه معمور می کند
اندیشه را زدل نبرد جز شراب عشق
آتش علاج خانه زنبور می کند
کردند گوهر دل ما را زکان چرخ
فیروزه یاد خاک نشابور می کند
زاهد که کافر است بعین الحیوه عشق
هر دم حدیث چشمه کافور می کند
خمخانه دل از می گلگون لبالب است
تا یاد از آن دو نرگس مخمور می کند
زین وعظ بی اثر که ندارد از او خبر
جان و دلش، چه فائده منظور می کند
چندین ز نخ بطعنه رندان چرا زند
گر اجتناب از سخن زور می کند
چندانکه گوش هوش نهادم بوعظ شیخ
دیدم که خلق را ز خدا دور می کند
چندین نماز و روزه نه زاهد برای حق
کز شوق خلد و عشق لب حور می کند
روز قیامت است و سرافیل عشق و جان
در تن روان بنفخه این صور می کند
بشنو که سنگ و کوه و در و دشت همدمی
داود را بنغمه مزمور می کند
گر وعظ شیخ در دل عاقل اثر نکرد
بانک نی و طرانه تنبور می کند
در حیرتم که هر که نداند حدیث عشق
دل را در این جهان بچه مسرور می کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالاتی میپردازد که عشق و عرفان انسانی را به تصویر میکشد. او از ساقی و مطرب سخن میگوید که یادآور عشق و زیبایی هستند و دل را از غمها رها میکنند. شاعر بر این نکته تأکید میکند که تنها شراب عشق میتواند اندیشهها را از دل بیرون کند و آتش عشق را در وجود انسان زنده نگه دارد.
زاهدانی که به ظاهر دیندارند، از عشق واقعی دورند و تنها به بهشت و پاداش فکر میکنند. در مقابل، عشق به انسانها زندگی میبخشد و حتی طبیعت نیز از ویژگیهای عشق سخن میگوید. شاعر بیان میکند که وعظ و نصیحتهای بیاعتبار اثر چندانی بر دل و جان ندارد و تنها عشق است که میتواند انسان را به درک واقعیات نزدیک کند. در نهایت، او به این حقیقت میرسد که عشق میتواند دل را در این دنیا شاد کند، حتی برای آنان که از حقیقت عشق بیخبرند.
هوش مصنوعی: ساقی از شعله آتش کوه طور صحبت میکند و مطرب داستانهایی را از لب منصور روایت میکند.
هوش مصنوعی: دیوانه به یاد خاطرات شیرین و زندگیهایی که داشته، به ویرانهها و سرابها نگاه میکند و احساس میکند که هنوز هم آنجا میتواند یادگارهایی از خانه و زندگی آبادش را بیابد.
هوش مصنوعی: اندیشه و افکار سنگین و ناراحت کننده، تنها با عشق و احساسات عمیق میتواند از دل انسان بیرون برود. عشق مانند شرابیست که میتواند آتش و شور درونی فرد را تسکین دهد و او را شاداب کند. عشق به نوعی صفا و طراوت به دل میبخشد و میتواند زندگی را سرشار از خوشی و زیبایی کند.
هوش مصنوعی: دل ما را که گوهری گرانبهاست، به یاد خاک نشابور میافکنند و این به خاطر چرخ فیروزهای بوده که در آسمان است.
هوش مصنوعی: زاهدی که در واقع کافر است، هر لحظه داستانی از شیرینی و زیبایی عشق و چشمه کافور میگوید.
هوش مصنوعی: دل من از شراب قرمز پر شده است، تا زمانی که یاد آن دو نرگس معطر در خاطر من زنده میشود.
هوش مصنوعی: این نصیحت بیفایده که هیچ تأثیری بر جان و دل او ندارد، چه سودی دارد؟
هوش مصنوعی: چرا رندان با نیشخند به موضوعاتی از زندگی میپردازند، در حالی که اگر از گفتگو فراری بودند، به راحتی میتوانستند خود را کنار بکشند؟
هوش مصنوعی: هرچه بیشتر به صحبتهای شیخ گوش دادم، متوجه شدم که او مردم را از خداوند فاصله میاندازد.
هوش مصنوعی: زاهد بسیاری از نمازها و روزهها را به خاطر خدا انجام میدهد، اما آنچه او را به این کار وادار میکند، بیشتر شوق و علاقه به بهشت و زیباییهای آن است.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، هنگامی که شیپور عشق دمیده میشود، جان در بدن مثل یک نسیم روحافزا حرکت میکند.
هوش مصنوعی: بشنو که سنگها، کوهها و دشتها نیز به همراه داود با نغمههایش آواز میخوانند.
هوش مصنوعی: اگر سخنان پندآموز استاد بر دل فرد خردمند تأثیر نگذارد، نواهای نی و آهنگ تنبور او را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: من در شگفتم که چطور افرادی که از ماجرای عشق و دل خبر ندارند، میتوانند در این دنیا خوشحال باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مست است وخنده بر من مهجور می کند
کان نمک ببین چه به ناسور می کند
درفکر دانه دزدی خالش گداختم
دامم به خاک نقش پی مور می کند
ما صلح می کنیم به یک کوکب از فلک
[...]
مه را غم هلال تو رنجور میکند
خورشید بر رخت نظر از دور میکند
چشمش نظر ز صفحة آیینه بر نداشت
خورشید من مطالعة نور میکند
لعل تو از تبسّم کوثر سرشت خویش
[...]
اشکم نمک به دامن ناسور می کند
دربا ز رشک حوصله ام شور می کند
بیداد ناوک مژه زهراب دادهای
هرجا دلی ست خانهٔ زنبور می کند
ما را تن ضعیف چه باشد؟ که کوه را
[...]
هر کس نظر به سوی تو از دور می کند
هر خانه را خیال تو پرنور می کند
بگذر ز چین و چینی و در ساغر سفال
می نوش ای فقیر که فغفور می کند
بر داغ های کهنهٔ صد آرزوی خام
[...]
هر ناله ای که بربط وطنبور می کند
پیغام دلبری است که مذکور می کند
گوید که گر شوی توچوبهرام گورگیر
ناگه شکار عاقبت گور میکند
مستان بر اینکه باده دهد نشئه هوشیار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.