گنجور

 
۸۹۰۱

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲ - وله

 

... صولجان زلفت ازخورگوی زیبایی ربود

گویی از عشق مه روی تو بر چرخ کبود

عاشقی رخ زرد و خاکسترنشین است آفتاب ...

... خنگ صرصر پوی شهلان کوب اقبال ترا

چرخ زین شمسه ای قرپوس زین است آفتاب

از فروزان اختر تو کامگار است آسمان ...

... خلد و نیران مهر و قهرت را کهین پاداشنی است

ابلق چرخت در اصطبل غلامان توسنی است

کش ز بدو ماسوی داغ سرین است آفتاب ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۲

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۳ - درتهنیت عید غدیر و منقبت حضرت امیر (ع)

 

... لوح از قلم بسوی بنانش نیاز برد

چرخ از قدر بساعد او شاهباز برد

شد منبر از نبی و ولی پر صفات و ذات ...

... از مهر و ماه باج ستاند به رای و رو

میریکه چرخ در خم چوگان اوست گو

گو خصم او شود چو حصاری زسنگ و رو ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۳

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در تهنیت عید رمضان

 

... دانی ز جلادت قلل و ودای یکسان

گر چرخ کشد کینه نگردی تو هراسان

آری هنرش پیش نرفت آنکه جبان بود

جیحون یزدی
 
۸۹۰۴

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۳ - وله

 

... شمس را باشد قباب خیمهایش پیشوا

منتظم خیلی چو انجم در خیامی چرخ سا

گر صدا خیزد زگردون زان خیم خیزد صدا ...

... آسمانرا بی اجازت بر امیری نیست راه

هرشبی گردد زمین چون چرخ پر خورشید و ماه

بس شود اطراف هر مخیم مشاعل مشتعل ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۵

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۴ - وله

 

... شمس را کلک وزیرش زسراکلیل زند

بیدقی زو کشد از چرخ بزین اسب جلال

نکند گوهر او جز بعطا هرگز میل ...

... ماه افروخته افراخته پیمانه تو است

زایزد آبادتر از چرخ برین خانه تو است

اختر عقل بهر مرحله دیوانه تو است ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۶

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۵ - در ولادت باسعادت در درج اصطفا حضرت خاتم انبیا علیه آلاف التحیه و الثنا

 

... ایزدش بر زبر افسر لولاک نوشت

فرودین چرخ زد از شوق دو صد بریک خشت

برد او را ز ریاحین سپهی پاک سرشت ...

... تاج فرق فرق حاج محمد کاظم

آنکه چرخست بایوان وی از جان خادم

گردد آنگه که پی کشف سرایر عازم ...

... نظر بخت بهر مرحله بر منظر اوست

قسم چرخ بخاک ره جان پرور است

در مهمی بضرورت خورد ار چرخ قسم

درضمیرش چو زحق رتبه الهام غنود ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۷

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۶ - وله

 

... در بر منجوق تو گونه خورسندروس

فوج ترا اوج چرخ توشه کشی چابلوس

مهابتت بشکند سطوت افغان بکوس ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۸

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۷ - وله

 

... دیرها جمله حرم شد ز نکو کیشی او

پس فتد چرخ چو رانی سخن از پیشی او

ظل شه را ظفر از مصلحت اندیشی او ...

... تا چمد مه به زمین بوسی بواب تو باد

تا بود چرخ بساط افکن حجاب تو باد

تا درخشد سحر افسرده ز اتراب تو باد ...

جیحون یزدی
 
۸۹۰۹

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۸ - وله

 

... هش دار کز مقارنه تیره اخترم

ناگاه محترق شودت چرخ هفتمین

هان ای خجسته برجیس ای کز توفقت ...

... برجای دست بحر محیطش در آستین

تا فکرتش گره زده با راز چرخ جیب

گیتی پر از هنر شد و کیهان بری زعیب ...

... تو بحر علم موجی و او ابر فضل بار

توکوه چرخ صدری واو عرش خاکسار

تو صرف احتشامی و او محض اقتدار ...

... عکسی است پیش رای تو این مهر مستنیر

خشتی است نزد کاخ وی این چرخ مستدیر

تو جود را بشیری و او بخل را نذیر ...

... خیزد زطبع حضرت جیحون در ثمین

تا ماه و مهر را بدر از چرخ نی عبور

تا چرخ زاید از روش مهر و مه دهور

تا در کسوف مه کند از مهر سلب نور ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۰

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۹ - درتهنیت عید غدیر و منقبت حضرت امیر علیه السلام

 

... بجنب مزرع جودش ریاض خلد خار و خو

بدست کودک بختش مدور چرخ دستنبو

شهش زان جبه داد از خود که داند جنه منزل ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۱

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۰ - وله

 

... کرم نمای و بده جامی از عصاره کرم

خصوص حال که چرخ از زمین برد آزرم

شخ از درشتی دی رست و شاخ گل شد نرم ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۲

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۱ - وله

 

... که عقل با رای اوست چو پیش خور شب پره

در نظر همتش بلندی چرخ پست

خاست ز کیهان فتن چو او به مسند نشست ...

... خیام فر ترا عز موبد طناب

وثاق عز ورا چرخ برین پنجره

جیحون یزدی
 
۸۹۱۳

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۲ - درتوصیف بهار و منقبت حیدر کرار علیه سلام الله

 

... گر زریزش ابرند رنگشان مخالف چیست

ور ز گردش چرخند بویشان موالف چیست

شرق و غرب گیتی را این مه طرایف چیست ...

... چون نباشد او تنها کومثل بیکتاییست

چرخ پیرش از دانش معتقد بوالاییست

همچو بخت شه گرجه مشتهر ببرناییست ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۴

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۳ - در تهنیت عیدنوروز و منقبت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام گوید

 

... دوصد خضر جرعه نوش ز عین الحیات اوست

ثبات زمین و چرخ طفیل ثبات اوست

از او تافته وجود بهر قاصی و دنی ...

... چه فرخ سیاستی جه نیکو زلیفنی

تو بخشنده نجوم بچرخ معلقی

تو آرندة نبات زارض مطبقی ...

... نهد ابلق سپهر زسرخوی توسنی

امیرا تویی که چرخ دخیل سریر تست

در امداد نور شمس رهین ضمیرتست ...

... بارض اندر از علو دگر آسمانیا

دل چرخ پیر را تو بخت جوانیا

بزد نقش پای تو سرمه بگر زنی

ترا درگه نبرد غم از گرم و سرد نیست

ولی با تو چرخ را توان نبرد نیست

ز انبوه لشکرت مراندیشه گرد نیست ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۵

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۴ - در تهنیت عید صیام

 

... ذکر ابوحمزه فرید ثمالی

شد فرح از چرخ بر زمین متراکم

هر طرف از عشرتی بپاست مراسم ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۶

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۵ - وله

 

... با مشتری بسطوت کیوان جواب ده

کز چرخ ملک تافت خور مجد ضوء و فی

جوزا صفت بتیغ کن اخیار را دو لخت ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۷

جیحون یزدی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - وله

 

... این امیر ماست در تشریف شاهی جلوه گر

یا بچرخ اطلس اندر جای کرده جبریل

وه از این خلعت که هست از یمن دو دست ملک ...

... شمس نور شمسه اش را از ازل آمد رهین

چرخ عطف دامنش را تا ابد باشد دخیل

هشته در هر تار و پودش صولت چنگال شیر ...

... دوش گشتم تهنیت جوکش شوم تبریک کو

چرخ ناگه ساختم زین شعر ترا زخود وکیل

راست بین تن پوش خسرو و میرکج دینهم را ...

... داوری کش ماسوی منت به مولایی کشد

چرخ شیب قصر او خجلت ز بالایی کشد

بس که محکم بسته سد عدل را نشگفت اگر

از سکندر انتقام خون دارایی کشد

چرخ پیر از عشق او مشهور عالم شد بلی

عشق پیران چون بجنبد سر بر سوایی کشد ...

... هرچه بار شوکتش گردون به تنهایی کشد

از قدومش ازض را آن مایه حاصل شد که چرخ

خاکش اندر چشم اختر بهر بینایی کشد ...

... ای ترا هردم زشه تشریف و اکرامی دگر

چرخ در ایثار اقدامت با قدامی دگر

تو بچشم مملکت دیگر جمی دربطش و بخش ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۸

جیحون یزدی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - وله

 

... کز صفاهان هرچه آن نزدیک گشت این دور شد

خلعتی کش چرخ اطلس عطف دامانست و بس

جان شه را جسم و جسم میر را جانست و بس ...

... تابه نزد ظل شه بربست جوزاوش کمر

ارخورش دیهیم لعل از چرخ تخت عاج کرد

کلک او در نثر آب از ابر گوهر بار برد ...

... مهر عکس خویش اندر آینه صاف افکند

نی شگفت ازچرخ اطلس زاشتیاق کاخ تو

برغلط خود را بصحن بوریا باف افکند ...

جیحون یزدی
 
۸۹۱۹

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳

 

ایشاه شه نژاد که چرخ مجدری

در بزم برکف خدمت باد بیزن است ...

جیحون یزدی
 
۸۹۲۰

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷

 

... گشت دور از پسر ار دیده یعقوب سپید

اف بر این چرخ مشعبد که خلاف معروف

آخر ازکین بگل اندوه جمال خورشید ...

جیحون یزدی
 
 
۱
۴۴۴
۴۴۵
۴۴۶
۴۴۷
۴۴۸
۴۹۲