غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۱ - فی مدح قاسم بن الحسن و رثائه علیهماالسلام
... چمن سبز از سندی یاسمن شد
پر از لاله شد باغ و داغ جوانان
بیاد من آورد و بیت الحزن شد ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۲ - فی رثاء القاسم بن الحسن سلام الله علیهما
... بیاد خط لبش سبزه جوی اشک روان کرد
ز نور شمع قدش لاله داغدار چمن شد
ز نا مرادی و ناکامیش بدور جوانی ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۴ - فی رثاء القاسم بن الحسن علیه السلام
... پر غنچه شد بر او از زخمهای کاری
مانند لاله زاری
شد لالۀ عذارش در عین نوجوانی ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی قاسم بن الحسن علیهماالسلام » شمارهٔ ۶ - ایضاً فی رثاء القاسم بن الحسن علیهماالسلام
... عزیز مادر
یک چمن لاله رفت و کرد داغم
ز غصه و غم ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » تتمة » شمارهٔ ۱ - فی رجوع الحرم الی المدینه الطیبه
... خروشان چه رعد اشکباران چه باران
چه لاله فروزان و چون شمع سوزان
ز داغ غم و دوری گلعذاران ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح الامام ابی عبدالله الصادق علیه السلام » شمارهٔ ۱ - فی مدح الامام ابی عبدالله الصادق سلام الله علیه
ربیع است و دل بر جمال تو شایق
نه بر لاله و ارغوان و شقایق
ربودی تحمل زمن گل ز بلبل ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی الامام موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام » شمارهٔ ۳ - فی رثاء ابی الحسن موسی سلام الله علیه
... گر بنگرد به پیکر همچون هلال او
شمسی که از غمش دل هر لاله داغ داشت
قمری ز شور او چه نواها به باغ داشت ...
... زهری که چون دل و جگر و سینه را گداخت
از فرق تا قدم همه را لاله زار کرد
زهری که چون به آن دل والا گهر رسید ...
... از دود آه و ناله بود تیره ماه و مهر
وز داغ باغ لاله سمک سوخت تا سماک
شور نشور سر زده زین خاکدان دون ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح الحجة عجل الله فرجه » شمارهٔ ۴ - فی مدح الحجة عجل الله تعالی فرجه
... بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی
بی لاله شور نبود مرغان خوش نوا را
بی نغمۀ دف و چنگ مطرب برقص ناید ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹
آن یار لاله رو گر ما را نمی نوازد
سهلست از چه ما را چون شمع می گدازد ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰
سر غنچه در گریبان دل لاله داغ دارد
ز نوا و شور قمری که به باغ و راغ دارد ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳
... نغمۀ بلبل خوشست و عشوۀ سنبل
داغ دل لاله زار اگر بگذارد
از پی شام فراق صبح وصال است ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴
... دو نیمه قرص ماه را به یک اشاره می کند
چه لاله داغم از غمش ولیک خوش دلم که او
چو شمع ایستاده و مرا نظاره می کند ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۳
... هر دیده ای چه شمع دل افروز اشک ریز
هر سینه ای ز داغ جهانسوز لاله زار
از عاشقان نوای انا الحق بر آسمان ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۸۶
... داغم من از فراغ تو از فرق تا قدم
ای جلوۀ تو شمع دل لاله زار عمر
در چین طرۀ تو چه آهو دلم فتاد ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۲
... گرچه زان غمزۀ مستانه خرابیم ولی
لاله سیان داغ و چه نرگس همه شب بیداریم
واعظا پند مده دام منه در ره ما ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۳
... به امید تو بود زنده دل آگاهم
گاهی از ذوق لبت لاله صفت می شکفم
گاهی از شوق قدت شمع صفت می کاهم ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴
... جان بر لب و لعل نمکینی نمکیدیم
داغیم که از لاله رخی بهره نبردیم
مردیم که با سرو چمانی نچمیدم ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
... نه همین چه شمع بگدازی و با غمش بسازی
سزد آنکه سر ببازی به هوای لاله بویان
بگذر ز جامۀ تن چه پلید شد بیفکن ...
غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳
... نه به بزم غیب به دلربایی تست شاهد وحدتی
نه به ملک عشق چو لاله رخ تست شمع هدایتی
نه چو صبح روشن غره تو فکنده پرتو مرحمت ...
عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۰ - از خون جوانان وطن لاله دمیده
... سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری ای چرخ
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده ...