گنجور

 
۴۷۴۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۶۷

 

... که برترست ز گردون لوای درویشی

ازان چو لاله درین باغ سرخ روست که هست

ز پاره جگر خود غذای درویشی ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۰

 

... درین دو پله تو نامرد گنگی و لنگی

ز داغ لاله زمین دلت سیاهترست

به چهره چون ورق لاله گرچه خوش رنگی

ز بار حرص نداری قرار بر یک جا ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۱

 

... چسان رسی ز پی کاروان بیرنگی

دلت خوش است به میهای لاله رنگ جهان

نخورده ای می صاف جهان بیرنگی ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۷۸

 

به محفلی که رخ از باده لاله زار کنی

چه خون که در دل بی رحم روزگار کنی ...

... تو کز مکیدن لب چاره خمار کنی

به لاله زار گر افتد رهت ز پرکاری

به طوف خاک شهیدان خود شمار کنی ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸۵

 

... چه شور در جگر خاک ریخت ابر بهار

که هست در سر هر برگ لاله سودایی

اگر تو پنبه غفلت برآوری از گوش ...

... نظر سیاه مگردان به هر تماشایی

ازان همیشه بهارست لاله خورشید

که صلح کرد ز عالم به چشم بینایی ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۸۸

 

... به محفلی که در او نیست طاق ابرویی

چو داغ لاله به هر جانبی که می نگرم

مرا احاطه نموده است آتشین رویی ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۹۲

 

... نیلوفر سپهر به خون تو تشنه است

ای لاله شکفته چه غافل نشسته ای

خضر رهی و پشت به دیوار داده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۹۷

 

... دامان فرصتی است که از دست داده ای

آرام نیست بوی گل و رنگ لاله را

تو بی خبر چو سرو به یک جا ستاده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۴۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۳

 

... خون خوردنم تراوش ازان کم کند که من

دارم چو لاله ساغر خوناب خورده ای

صبح امید من ز تریهای روزگار ...

... ای گل مگر ز دیده من آب خورده ای

این رنگ لاله گون ز کجا آب می خورد

از من نهفته گر نه می ناب خورده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۴

 

... در زیر بار سقف ز کاشانه مانده ای

در سنگ لاله در جگر خاک گل نماند

ای خانمان خراب چه در خانه مانده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۶

 

... در هر دلی که نشتر مژگان خلیده ای

چون داغ دل به لاله باغ جهان مبند

مرده است این چراغ نفس تا کشیده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰۸

 

... با عندلیب گوشه باغی ندیده ای

از لاله زار آبله یک گل نچیده ای

در پای شوق خار سراغی ندیده ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۰

 

... می کرد داغ سینه کان عقیق را

می داشت چون رخ تو اگر باغ لاله ای

یک هاله در بساط همه چرخ بیش نیست ...

... صایب چو تاک نیست غم سر بریدنش

هرکس به یادگار گذارد سلاله ای

صائب تبریزی
 
۴۷۵۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱۲

 

... از اشتیاق عالم بالا چگونه ای

ای لاله ای که چشم به صحرا گشوده ای

زیر سیه گلیم سویدا چگونه ای ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۲۶

 

... زان آتشی که از رخ لیلی بلند شد

هر برگ لاله ای است درین دشت محملی

هر حلقه را ز روی تو نعلی در آتش است ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۳۹

 

... روی ترا به خون شهیدان چه حاجت است

از لاله زیب کان بدخشان چه می کنی

آیینه پیش رو نه و سیر بهشت کن ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۲

 

... یک سینه بی داغ محال است گذارد

این چهره چون لاله ستانی که تو داری

در حرف سرایی دهن غنچه ندارد ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۶

 

... صحرایی سودای تو هر نافه بویی

سودایی صحرای تو هر لاله رنگی

برقی که ازو طور به زنهار درآید ...

صائب تبریزی
 
۴۷۵۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۷

 

حیف است درین فصل دماغی نرسانی

چشمی ز گل و لاله چو شبنم نچرانی

آن روز ترا نخل برومند توان گفت ...

صائب تبریزی
 
۴۷۶۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۵۹

 

... هر چشم ز مژگان شده مجموعه آهی

چون لاله به هر گام فتاده است درین دشت

بر آتش حسرت جگر نامه سیاهی ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۲۳۶
۲۳۷
۲۳۸
۲۳۹
۲۴۰
۳۶۲