گنجور

 
۴۶۴۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱۵

 

... برون از پرده افلاک چون آه سحر می زن

مکن لنگر چو داغ لاله یک جا از گرانجانی

چو شبنم هر سحرگه خیمه در جای دگر می زن ...

... سواد عشق در زیر نگین آسان نمی آید

چو داغ لاله چندی کاسه در خون جگر می زن

اگر چون مرغ نوپرواز کوتاه است پروازت ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱۷

 

... شهید عشق مستغنی ز شمع دیگران باشد

که سازد خاک خود را لاله خونین کفن روشن

به خاکش تا به دامان قیامت نور می بارد ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۱۸

 

... تو هم در حلقه افتادگانی چشم بالا کن

سواد شهر از تنگی به داغ لاله می ماند

ازین زندان مشرب روی در دامان صحرا کن ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۲۲

 

... چو گل گوشی درین بستان به تحقیق خبر وا کن

نه ای از لاله کمتر در ریاض دردمندی ها

گریبانی به داغ سینه سوز ای بی جگر وا کن ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۲۹

 

... که می آید برون از سنگ و از آهن رقیب من

چنان در عشق رسوایم که خال چهره لاله

به خون رشک می غلطد ز داغ سینه زیب من ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳۱

 

سبک جولانتر از برق است حسن لاله زار من

به یک خمیازه گل می شود آخر بهار من ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳۲

 

به یک خمیازه گل طی شد ایام بهار من

به یک شبنم نشست از جوش خون لاله زار من

شب امیدواری می شمردم خط مشکین را ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳۳

 

... نمی آید به روی بستر بیگانه خواب از من

رخ از جام شرب لاله گون افروختن از تو

ز مستی سینه بر آتش نهادن چون کباب از من ...

... که در گوهر شود چون رشته گم موج سراب از من

ز من هر لخت دل زیبنده داغی است چون لاله

کدامین پاره دل را کند عشق انتخاب از من ...

صائب تبریزی
 
۴۶۴۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳۶

 

... مرا زنگار از دل چون زداید باده لعلی

که می چون لاله خون مرده گردد در ایاغ من

ز فکر عافیت آسوده ام با درد و داغ او ...

... چرا میراب جوی شیر نبود سنگداغ من

ازان دارد چو داغ لاله داغ من رگ خامی

که بیش از داغ شور عشق می سوزد دماغ من ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۴۸

 

... که می آید به قدر شق سیاهی از قلم بیرون

میسر نیست تاب از زلف بردن لاله رویان را

کجا از موی آتش دیده آید پیچ و خم بیرون ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵۳

 

... ز پیراهن غبار آورد و شد روشن ز پیراهن

نبرد از دل می گلرنگ زنگ لاله را صایب

که نتوان داغ مادرزاد را شستن ز پیراهن

صائب تبریزی
 
۴۶۵۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵۷

 

... خاتم خویش برآر از کف این اهرمنان

لاله زاری است که خون در دل فردوس کند

جگر خاک به عهد تو ز خونین کفنان ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۶۱

 

... از تماشای تو خورشید دل پر خون برد

لاله از کوه بدخشان چه تواند بردن

دل صایب چه تمتع برد از عالم پوچ ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۶۴

 

... عارف از داغ حوادث نکشد رو در هم

لاله با سینه صحرا چه تواند کردن

سرو از کشمکش باد خزان آزادست ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹۵

 

... پرده داغ دریدن گل بی ظرفیهاست

لاله از تربت ما منفعل آید بیرون

چه کند آتش دوزخ به جگر سوخته ای ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰۱

 

... گل شرم است که هر فصل بهاران آید

لاله افکنده سر از خاک شهیدان بیرون

چشم زنجیر غریبانه چرا خون نگریست ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰۳

 

حذر کن از عرق روی لاله رخساران

که می کند به دل سنگ رخنه این باران ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۰۸

 

... همیشه زیر سیاهی است داغ سوختگان

ز جام لاله سیراب شد مرا روشن

که می ز خویش برآرد ایاغ سوختگان ...

... ز می شکفته نگردد دماغ سوختگان

ز لاله زار دلم تا شکفت دانستم

که مرهم دگران است داغ سوختگان ...

صائب تبریزی
 
۴۶۵۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۱۲

 

... به خاک هر که شود قامت تو سایه فکن

ز برگ لاله این باغ سرسری مگذر

که لیلیی سر مجنون نهاده در دامن ...

صائب تبریزی
 
۴۶۶۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۲۵

 

... به یک ترشح ساغر ز چهره ساقی

هزار لاله سیراب می توان چیدن

فروغ روی تو حیرت اگر به طرح دهد ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۳۴
۲۳۵
۳۶۲