اشک خونین نه ز هر آب و گل آید بیرون
این گل از دامن صحرای دل آید بیرون
سالها غوطه به خوناب جگر باید خورد
تا ز دل یک نفس معتدل آید بیرون
می رود منفعل از مجلس مستان خورشید
هر که ناخوانده درآید خجل آید بیرون
نیست ممکن که ز همصحبتی آب روان
سرو را پای اقامت ز گل آید بیرون
شیشه چرخ به جان سختی خود می نازد
چه تماشاست که آن سنگدل آید بیرون!
پرده داغ دریدن گل بی ظرفیهاست
لاله از تربت ما منفعل آید بیرون
چه کند آتش دوزخ به جگر سوخته ای
که ز دیوان قیامت خجل آید بیرون
تن پرستان همه مشغول تماشای خودند
تا که از خود به تماشای دل آید بیرون؟
بگذر از دردسر سوزن عیسی صائب
غم نه خاری است که از پای دل آید بیرون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و پیچیدگیهای روح انسان میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویر استعاری، اشاره میکند که اشک و درد واقعی در نتیجه تجربیات عمیق و مشکلات زندگی به وجود میآید. او بیان میکند که برای دستیابی به آرامش در دل، باید مدتها در رنج و سختی به سر برد. همچنین به این نکته اشاره میکند که افراد نمیتوانند از محیط و جمعی که در آن هستند، فرار کنند و هرکس که بدون دعوت به آنجا بیاید، دچار خجالت میشود. در نهایت، شاعر به عبور از مشکلات و دردها اشاره میکند و میگوید که غم و درد نه چیزی است که به راحتی از دل بیرون بیاید. شعر به نوعی نگرش عمیق نسبت به زندگی و احساسات انسانی را منعکس میکند.
هوش مصنوعی: اشکهای خونین از دل زخمدیدهای نشأت میگیرد و نه از هر نقطهای. این غم و حسرت خاصی است که از درون قلب محبت و احساسات برمیخیزد.
هوش مصنوعی: باید سالها در سختی و درد و رنج زندگی کرد تا از عمق دل کمی آرامش و راحتی پیدا شود.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون دعوت به مجلس خوشی و شادی بیاید، در نهایت شرمنده و بیقرار از آنجا خارج میشود، چرا که خورشید، یعنی نور و روشنی واقعی، به آرامی از آن مجلس دور میشود.
هوش مصنوعی: دوستی با آب زلال و روان، نمیتواند باعث شود که سرو در یک جا ثابت بماند و از گل دور نشود. این نشان میدهد که محیط و شرایط طبیعی بر زندگی و سرنوشت موجودات تأثیرگذار است و نمیتوانند از ویژگیهای خود جدا شوند.
هوش مصنوعی: شیشه چرخ به سختی خود میبالد و به تماشا شده است، که چه زیباست وقتی آن دل سنگی از درون بیرون میآید!
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که شکوفههای لاله به خاطر فقدان ظرف و فضای مناسب، از زمین خارج میشوند و این وضعیت نشاندهنده درد و رنجی است که از جدایی و فراق به وجود آمده است. گل لاله، به عنوان نمادی از زیبایی، در نتیجه این شرایط نامناسب به حالت انفعالی دچار شده و به سختی از خاک برمیخیزد.
هوش مصنوعی: آتش دوزخ چه تأثیری میتواند بر دل سوختهای داشته باشد که از معاصی و گناهانش در روز قیامت شرمنده و خجالتزده است؟
هوش مصنوعی: تن پرستان فقط در حال تماشای خودشان هستند و غافل از این هستند که اگر لحظهای از خودشان بگذرند، میتوانند به دنیای درون و احساسات قلبیشان نگریسته و به عمق وجودشان پی ببرند.
هوش مصنوعی: از مشکلات کوچک و دردهای جزئی بگذر، زیرا غم و اندوه همانند خار نیستند که به راحتی از دل خارج شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ز تن جانم و از سینه دل آید بیرون
تخم مهرت کیم از آب و گل آید بیرون
گر مرا ریشه جان ز آب و گل آید بیرون
مهر جور تو مبادم ز دل آید بیرون
عشق جرمیست که در روز قیامت از خاک
[...]
شمع را شعله، مسلسل ز دل آید بیرون
آه جان سوختگان متصل آید بیرون
در جهان چند به آیینه سکندر نازد؟
چه تماشاست که از پرده دل آید بیرون؟
چشم نظارگیان لایق دیدار تو نیست
[...]
آن قدرها که ز صد چاه گل آید بیرون
از زنخدان تو... دل آید بیرون
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.