گنجور

 
۴۶۰۱

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱

 

... یکی ژرف دریا بدیدم نخست

که موج غبارش رخ ابر شست

سفاین خرامنده چون بط بسش ...

... نپذرفت از غرقه ای التماس

پس آن غرقه را موج هر سو کشاند

در آخر دم از دیده خونی فشاند ...

آذر بیگدلی
 
۴۶۰۲

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۲

 

... شد از فیض ارواح خیر البقاع

از آن خک زد موج دریای نور

مزاری عیان گشت چون بزم طور ...

آذر بیگدلی
 
۴۶۰۳

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۲۳ - حکایت

 

... که نز آب ترسم نه ز آتش نه باد

نه از موج طوفان نوحم خبر

نه از صرصر قوم عادم حذر ...

آذر بیگدلی
 
۴۶۰۴

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۴

 

... صورت و معنی است عین یکدگر

صورت آمد موج و معنی گشت آب

آفتاب از ذره میگردد عیان ...

نورعلیشاه
 
۴۶۰۵

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۰۹

 

... برخاست ز صحرای عدم گرد معانی

چون بحر وجود ازلی موج فشان شد

از صبح ازل نقش رخ یار بدیدم ...

نورعلیشاه
 
۴۶۰۶

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۳۵

 

... گه طالب گوهر شد و در بحر فرو رفت

گه بحر و گهی موج و صدف گه گهر آمد

مجنون خود و لیلی خود گشت که ناگاه ...

نورعلیشاه
 
۴۶۰۷

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۶۵

 

... تا زده نور علی از دست سید جرعه

موج زن اندر دلش گردید صد دریای راز

نورعلیشاه
 
۴۶۰۸

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۸

 

... برد از کف عنان طاقت و هوش

مرا هر دم چو موج باده در جام

تجلی رخش در دل زند جوش ...

نورعلیشاه
 
۴۶۰۹

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۹

 

موج و بحر و کشتی و طوفان منم

گوهر دریای بی پایان منم ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۰

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۲۳

 

... گر وصل یار میطلبی ترک خواب کن

تا ز آب دیده بر کشی از موج خیز دهر

سیلاب دیده سرکن و عالم خراب کن ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۱

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۳۲

 

... چین ابروت چو آید بنظر

در نظر موج زند آب حیات

گر نبود از لب تو چاشنیش ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۲

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۴۲

 

... یکی جلوه از قد دلجوی اوست

می کوثر و موج آب حیات

عیان از لب و چین ابروی اوست ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۳

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۹

 

... که آن ز چشمه خورشید خورده آب تجلی

برنگ لاله زند موج در پیاله نور

ز عکس عارض چون لاله شراب تجلی

نورعلیشاه
 
۴۶۱۴

نورعلیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴

 

... خط کشان می درآی چون پرگار

موج و بحر و حباب هر سه یکیست

جز یکی نیست اندک و بسیار ...

... خوش درآ در کنار بحر و ببین

عین یکدیگرند موج و حباب

دل ز ظاهر چو رو بباطن کرد ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۵

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۳ - حکایت

 

... لاحول ولاقوه الابالله

چندر بدن را دریای وفاداری موج زن گردید و کشتی شکیبایی قرین شکن در طلب مرد راه نزد شاه فرستاد شاه نزد او مرده را فرستاد جامه کفر بر تن چاک زد و از بت پرستی رسته زنار گسست علم ایمان بربام افلاک زد قالب تهی کرد و به مهیار پیوست

هر کسکه شهید غمزه یار شود ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۶

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن

 

وقتی میگذشتم بشهری رسیدم ناگاه بنهری دو طایفه را دیدم بر کنار نهر نشسته و عقد مکالمه برمیان بسته همه در مجادله مسکوب و بمعادله منسوب تیغ زبان در معرکه بیان کشیدم و سبب مهلکه یک بیک پرسیدم بعضی آبرا موج میگفتند و برخی موج را آب و جمعی سراب را دریا و خیلی دریا را سراب یکی میگفت وحدت در کثرتست دیگری میگفت کثرت در وحدت لآلی متلألی از مثقب فکرت سفتم و قفل معانی بکلید بیان گشوده گفتم

از نظر بحر و موج و آب و سراب

کثرت و وحدت و سیوال و جواب ...

نورعلیشاه
 
۴۶۱۷

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

 

... عشق دریاییست بیحد کاندر آن

موج کشتیبان و توفان ساحل است

طالبان را خستگی در راه نیست ...

نشاط اصفهانی
 
۴۶۱۸

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

... بپایم شاخ گلبن رشته ی دام

براهم موج دریا حلقه ی شست

توانایی مرا باریست بر دوش ...

نشاط اصفهانی
 
۴۶۱۹

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

هر کرا دل با خدای مطلق است

ناخدا موج است و دریا زورق است

غرقه در دریا همی جوید کنار ...

نشاط اصفهانی
 
۴۶۲۰

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴

 

... هر آنچه هست وی است و هر آنچه نیست من است

نه عکس شخص و نه ظل و نه موج بحر و نه یم

که ظل و شخص و نم و بحر جمله خویشتن است ...

نشاط اصفهانی
 
 
۱
۲۲۹
۲۳۰
۲۳۱
۲۳۲
۲۳۳
۲۶۳