درختی کهن بود در بیشهای
ندیده به تن زخمی از تیشهای
بلند و قویپنجه، سخت و سطبر
به دامانش آویخته دست ابر
فراتر ز نُه آسمان پایهاش
فرو خفته خورشید در سایهاش
ز هر مرغ کاندر جهان نام داشت
بههر برگی از شاخش آرام داشت
کشان از دو سو سرگشاده کمین
بهگاوِ سپهر و بهگاوِ زمین
هم آن را در افتاده بر شاخ شاخ
هم این را ز ریشه کمر شاخ شاخ
بهپا چون ز ایام بندی ندید
بهگردن ز گردون کمندی ندید
ببالید و گفت آن همایون درخت:
چو من کیست امروز آزادهبخت؟!
منم آن فلک سیر خاکینژاد
که نز آب ترسم، نه ز آتش، نه باد
نه از موج طوفان نوحم خبر
نه از صرصر قوم عادم حذر
نه از نار نمرود اندیشهام
که در آب محکم بود ریشهام
همان بود آن بادش اندر دماغ
همان بود آن بادهاش در ایاغ
که ناگه ز یکسو درخت افگنی
گرفته بهکف پاره آهنی
کمر بسته بر کندن آن درخت
دل و روی چون آهن و روی سخت
درختش در آن کار چون دید چُست
بگفت: ای تو را بازوی عقل سست!
بهخود گر گمانت ز سختی روست
مرا هم چو روی تو سخت است پوست
چو از سودن آهنت سود نیست
ازین آتش بهره جز دود نیست
درختافگن، از آن درخت بلند
به نیروی سر پنچه شاخی فگند
بر آن آهنین تیشهٔ شعلهبار
یکی دسته ز آن شاخ کرد استوار
بهسوی درخت آمد آنگه فراز
ز تیشه زبان بر درختش دراز
سر تیشه زد چون بهپای درخت
درخت آهی از دل برآورد سخت
بهیکچشم بر همزد، آن زورمند
درخت سرافراز از پافگند
چو افتاد آن نخل از آن بوستان
برآمد فغانش که ای دوستان
مرا ناله کی از درخت افگن است؟!
که هر ناخوشی بر من است از من است!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف یک درخت کهن و بزرگ میپردازد که در میان جنگلی سرسبز قرار دارد. این درخت باوجود زخمهایی که از تیشهها دارد، قوی و بلند است و سایهاش زمین را میپوشاند. او به خود میبالد و میگوید که هیچ آسیبی نمیتواند او را بشکافد، نه طوفان، نه آتش و نه آب. اما ناگهان یک فرد با تیشهای به جان او میافتد و درخت در برابر این حمله مقاومت میکند و به او میگوید که نیروی عقلش ضعیف است و با وجود سختی پوست درخت، او نمیتواند به راحتی او را از بین ببرد. در نهایت، باوجود زحمات درخت افگن، درخت به سقوط میافتد و فریاد میزند که مصیبتها و ناخوشیهایش ناشی از خود اوست، نه عامل خارجی. این شعر به موضوعاتی چون مقاومت، قدرت و تأثیرات درونی انسانها بر زندگی خود میپردازد.
هوش مصنوعی: در یک جنگل، درختی قدیمی وجود داشت که زخمهایی از تیشه داشت و هیچکس آن را ندیده بود.
هوش مصنوعی: بلند و قوی، مانند فرشتهای که با قدرت و استحکام بر بلندای آسمان ایستاده و دستانش را به دامان ابرها آویخته است.
هوش مصنوعی: خورشید در سایهاش به آرامی قرار گرفته و او بالاتر از همه آسمانها موقعیت ویژهای دارد.
هوش مصنوعی: هر پرندهای که در جهان نامی دارد، بر روی هر برگی از شاخهاش آرامش خاصی دارد.
هوش مصنوعی: در دو سوی آسمان و زمین، کمینگاههایی آماده است تا فرصتی مناسب را برای حمله بیابند.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که هر دو جنبه از یک موضوع یا مسأله، باید با دقت و توجه مورد بررسی قرار گیرند. یکی از جنبهها به صورت ظاهری و قابل مشاهده نمایان است، در حالی که جنبه دیگر به ریشه و بنیاد موضوع مربوط میشود. بنابراین، هم جنبه بیرونی و هم عمقی باید مورد توجه قرار گیرند.
هوش مصنوعی: به پا خیز که در طول روزگار، کمندی از آسمان به گردن نیفتاده است.
هوش مصنوعی: درخت باشکوهی قد برافراشت و به خود میبالید که امروز چه کسی مانند من خوشبخت و آزاد هست؟
هوش مصنوعی: من شخصی هستم از دنیای خاکی، که از آب میترسم و نه از آتش یا باد.
هوش مصنوعی: من نه از طوفان نوح اطلاعی دارم و نه از سرما و سختیهایی که قوم آدام با آن مواجه بودند.
هوش مصنوعی: من به هیچ وجه نگران آتش نمرود نیستم، زیرا ریشهام در آب محکم است.
هوش مصنوعی: همان گونه که آن باد در بینی وجود دارد، همانطور هم آن باده در دامانش است.
هوش مصنوعی: ناگهان از یک سمت درختی را میزنی که در دستت تکهای آهنی است.
هوش مصنوعی: برای از میان برداشتن درختی که در دل نشسته، باید با عزمی راسخ و ارادهای محکم وارد عمل شد. دل و روح باید مثل آهن محکم و استوار باشند تا بتوان بر این چالش غلبه کرد.
هوش مصنوعی: درخت، وقتی که مشاهده کرد کار به خوبی پیش میرود، گفت: ای انسان، تو که به عقل خود تکیه کردهای، قدرت و تواناییات ضعیف است!
هوش مصنوعی: اگر تو بهخودت میگویی که سختیها بر تو تاثیر ندارند، باید بدانی که من هم به اندازهی تو تحت فشار و سختی هستم.
هوش مصنوعی: وقتی که از آتش و گرما چیزی به دست نیاید، تنها چیزی که باقی میماند دود است و هیچ سودی نصیب نمیشود.
هوش مصنوعی: درختافگن، از آن درخت بلند، به توانایی سرپنجه شاخش را افشانده است.
هوش مصنوعی: بر روی تیشهای که به شدت شعلهور است، یک دسته از آن به شکل محکم و استوار قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: به طرف درخت رفت و سپس با زبانش بر آن صحبت کرد و درخت را بلند کرد.
هوش مصنوعی: وقتی که تیشه به پای درخت میزند، درخت از دلش آوایی بلند و پر از درد برمیآورد.
هوش مصنوعی: بهمحض اینکه چشمت را یک لحظه ببندی، آن درخت محکم و با عظمت، به راحتی از زمین کاشته شده و سرنگون میشود.
هوش مصنوعی: وقتی آن نخل از باغ بیفتاد، صدایش در آمد که ای دوستان، به من توجه کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر میگوید که چرا باید از درختی شکايت کنم؟ چون تمامی دردها و مشکلاتی که با آنها روبهرو هستم، ناشی از خود من است و ارتباطی به دیگران ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.