گنجور

 
۲۸۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

... چون برگ لاله روی تو بسیار نازک است

می بایدم ز کوچه ی سنگین دلان گذشت

با شیشه ای که چون دل بیمار نازک است ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۱

 

... مایه حلاجی او پنبه داغ من است

کوچه زنجیر را ماند به عهدش روزگار

بس که از بیداد او هر خانه ای پر شیون است ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۸

 

... دل در طلبت بر ره دریوزه قدم زد

اول ز سر کوچه ی زنجیر گرفته ست

از دام و قفس باک ندارم بگذارید ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۶

 

... دانه نتواند نگاه از بیم سوی مور کرد

کوچه و بازار از جوش تماشایی پر است

این همه غوغا محبت بر سر منصور کرد ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۲

 

... می شمارد سرمه گر چشمم سیاهی می کند

همچو من دیوانه ای در کوچه زنجیر نیست

از محبت سیل با من خانه خواهی می کند ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۰

 

... هر سر موی از آن زلف پریشان راهی ست

که سر از کوچه زنجیر برون می آرد

حسن مغرور به این ناز و نزاکت یارب ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۴

 

... گریه ام هرگاه آید نقش بالین می رود

کوچه های تنگ دارد حسن او با این شکوه

حیرتی دارم که چون در خانه زین می رود ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۶

 

... خستگان از بس که می میرند در زندان عشق

هر زمان در کوچه زنجیر شیون می شود

اختر اهل سخن شمع ره آوارگی ست ...

سلیم تهرانی
 
۲۸۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۸

 

... سوزد به هر کجا نفس اژدها رسد

خورشید را سلیم در آن کوچه راه نیست

آنجا چگونه این دل بی دست و پا رسد

سلیم تهرانی
 
۲۹۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۴

 

غبار خط نوخیزت ز سوی مشک می آید

نسیم کوچه زلفت ز روی مشک می آید

عرق نوعی معطر می چکد از حلقه زلفت ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۱

 

... از ره دیر و حرم پای مکش همچو غبار

قدمی چند به هر کوچه دویدن دارد

ندهد تیغ سزای سر افسرطلبان ...

... دوستان خوب ببینید که دیدن دارد

ندهد دل که کسی بگذرد از کوچه ی ما

سیل اینجا هوس خانه خریدن دارد ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۶

 

شکفته گل ز بر خار ما همیشه رود

چو موج کوچه دهد سنگ ما که شیشه رود

هنوز دامن اگر بیستون بفشارد ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۲

 

... عشق را سلسله جنبان تویی امروز ای دل

بی تو زنجیر جنون کوچه ی خاموشان بود

فیض آزادگی این بس که به گلزار سلیم ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۳

 

... ریزه ی شیشه ی دل بر سر هم می ریزد

کوچه ی زلف ترا شانه چو جاروب کند

می کنند آنچه حسودان به من از صبر سلیم ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۷

 

... علاج داغ دل کردیم اما درد پنهان را

ره بیرون شدن از کوچه های استخوان گم شد

ز شور عندلیبان سرو و گل در رقص می آیند ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۴

 

... دوند سوی خیابان به دیدنش گل ها

چو کوچه ای که ازان پادشاه می گذرد

نگاه کوته اگر اوفتاده مژگان بین ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۷

 

... کآیینه را خیال پریخانه می کند

خورشید را به کوچه ی زلفت نشد نصیب

آن عشرتی که شبپره ی شانه می کند ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۸

 

... عنقا پی این دانه مرا نام نهادند

در زلف تو- آن کوچه ی زنجیرفروشان-

عمری ست که دیوانه مرا نام نهادند ...

سلیم تهرانی
 
۲۹۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۵

 

... مقیم حلقه ی گرداب همچو طوفان باش

به سیر کوچه و بازار شهر فیضی نیست

چو گردباد سراسر رو بیابان باش ...

سلیم تهرانی
 
۳۰۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۱

 

... شهر از جلوه اش خراب ولی

کوچه ی انتظار آبادان

کرد سیرم ز نعمت دیدار ...

سلیم تهرانی
 
 
۱
۱۳
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۴۹