... عماری گشت ازو باغ بهاری

به گردش خادمان و نامداران

گزیده ویژگان و جانسپاران ...

... به آتش تافته همچون دل من

به گردش کنده ای پر زهر جان گیر

سوی کنده جهانی مرد چون شیر ...

... بتان چین و روم و هند و بربر

همه گردش چو گرد سرو نسرین

همه پیشش چو پیش ماه پروین ...

... گلی کاو خاص گشت و هر گلی عام

نهاده فتنه گردش عنبرین دام

گلی عنبر فروشان بر کنارش ...

... اگرچه ویسه از گیتی وفا دید

هم او از گردش گیتی جفا دید

چنان با گردش گیتی زبون شد

که هفت اندامش از فرمان برون شد ...

... نه زو گاه هنر تقصیر یابی

چنان گردد به گردش فر دادار

که گردد گرد مرکز خط پرگار ...

... چون تو بگه کوشش و بخشش دگری نیست

ناداده ترا گردش گردون شرفی نیست

نسپرده ترا طایر میمون هنری نیست ...

... همیشه تا رخ اختر بخیر باشد و شر

ز بهر دولت تو باد گردش گردون

برای ملکت تو باد تابش اختر

... ایام همه عالم از ایام تو خوش بود

ایام تو چون تلخ شد از گردش ایام

ای خوبتر از یوسف یعقوب ترا روی ...

... همی ز دوده کنی رای مهتران بکلام

همیشه نیست بیکحال گردش گردون

همیشه نیست بیک روی گردش ایام

گهی ز غار بخاره کند ز خاره بغار ...

... چشم تر و کام خشک و صبر پیر و غم جوان

بر من و بلبل رسید از گردش گردون ستم

او ز مهر گل نژند و من ز مهر وی نوان ...

... زمانه تا به رخت چشم بد همی نرسد

همی نویسد گردش ز غالیه افسون

اگر کمر بندی زی میانت راهنمای ...

... گر با سلام کند روی تو دعوی ز چرا

گردش آن خط سیاه تو کند زناری

نشود دم زدنی دور ز من لشگر غم ...

... رسیده زی همه شاهان پیام لشگری بادا

جهان و گردش دوران بکام لشگری بادا

همیشه خسرو گردون غلام لشگری بادا ...

... دردمندان را ز کافی کف او درمان دهد

بر زمین آید مه از گردون گردش فرمان دهد

کمترین خواهنده را او نعمت نعمان دهد ...

... هست زار و خسته اندر حسرت ایام تو

کام تو گردد روا از گردش گردون از آنک

می نگردد آسمان هرگز مگر بر کام تو ...

... عنبرین چوگان و سیمین گوی او هر ساعتی

جان و دل را گردش گوی و خم چوگان دهد

با پری پیکر بتی کش چهره چون حوری بود ...

تا با تو شدم ز گردش دهر همال

هر روز مرا بسر زند دهر همال ...

... و آمد شدنش باشد از اشجار به اشجار

آن گل که به گردش در نحلند فراوان

نحلش ملکانند به گرد اندر و احرار ...

... یکی پیلستگین منبر مجره

زده گردش نقط از آب روین

نعایم پیش او چون چار خاطب ...