گنجور

 
۲۵۴۱

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۹۰

 

... دریست در عشق که سفتن نمی توان

لب بسته همچو غنچه و دلخون چو لاله ام

بی باد رحمت تو شکفتن نمی توان ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۲

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶

 

... سنبل اندر باغ پیچیده ز دست طره اش

لاله بر دل داغ دارد از رخ زیبای او

گر ندیدی رسته از شکر نبات اینک ببین ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۳

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۲۶

 

... حذر کم کن اگر آتش بود پر اخگر و شعله

کز اخگر لاله ها یابی ز شعله ارغوان بینی

تو از خود ناشده فانی نیابی وصلت باقی ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۴

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶۹

 

... من سوخته آنکه نقابی نگشایی

چون لاله جگر سوخته از داغ فراقم

ای گل که از این غنچه صد تو بدرآیی ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۵

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۷۰

 

... ای جان من که خسرو خوبان عالمی

گریان چو ابر از تو و خندان چو لاله ام

ای تازه رو که نوگل خندان عالمی ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۶

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴ - ترجیع بند چهارم

 

... هر چند که از صف گداییم

چون لاله اگر چه داغ دل هست

چون غنچه دهن نمیگشاییم ...

حسین خوارزمی
 
۲۵۴۷

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷

 

چو فیض ابر به نم لاله را کلاه بشست

بنفشه تازه شد و طره دوتاه بشست ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۴۸

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱

 

... خجل از قد و عارض تو به باغ

سرو آزاد و لاله خودروست

در خم زلف همچو چوگانت ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۴۹

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷

 

... به باغ نرگس مخمور جام جم برداشت

به بزم گاه چمن لاله پر پیاله گرفت

صبا به دست سحر گه به نوک نیزه خار

حریر گل بدرید و قبای غنچه بسفت

میان سبزه سیراب عکس لاله ببین

که لعل ناب چگونه است با زمرد جفت ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۰

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴

 

... بلای دل همه از اختیار دیده ماست

به سرو و لاله چه خوانی مرا ز باغ رخت

قد تو سرو و رخت لاله زار دیده ماست

بکشت چشم تو ابن حسام را گفتم ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۱

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴

 

... بس چهره شاهان منوچهر نژاد است

هر لاله که بر دشت نمودار کلاهی است

تاج سر جمشید و فریدون و قباد است ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۲

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹

 

بشکفت بر چمن گل عذرا عذار سرخ

وز جرم لاله شد کمر کوهسار سرخ

همچون خط تو شد طرف جویبار سبز

وز لاله صحن باغ چو رخسار یار سرخ

مطرب بساز پرده ی عشاق درحجاز ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۳

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵

 

... نگشت بی تو دمی این دل خراب آباد

گره زن آن زلف بنفشه بر لاله

که کار بسته ی من جز بدان گره نگشاد

چو لاله صرف مکن با پیاله حاصل عمر

که دور مایه ی جوراست و دهر بی بنیاد ...

... درو مپیچ که نتوان گره زدن در باد

فروغ لاله مگر عکس روی شیرین است

که گرد کوه برآمد به دیدن فرهاد ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۴

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶

 

... چون لب لعل یار می خندد

ابر بر لاله زار می گرید

لاله بر کوهسار می خندد

هرشکوفه که زینت چمن است ...

... کوچو من سوگوار می خندد

لاله بر پای سرو چون منصور

مست در پای دار می خندد ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۵

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷

 

... به باغ نارون ازخاک و گل زخار برآید

نقاب برشکن ای لاله زار باغ جوانی

به لاله زار گذر کن که لاله زار برآید

زخون دیده ی فرهاد کوهکن اثری بین

زلاله ها که بر اطراف کوهسار برآید

کمی به معرکه منصور گشت درصف عشاق ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۶

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲

 

... آه از نهاد این دل مسکین برآورد

زلف بنفشه بوی تو بر طرف لاله زار

خوشتر ز روضه ای که ریاحین بر آورد

از شبنم دمادم این چشم چشمه خیز

خاک ره تو لاله ی خونین برآورد

یاران به همتی نظری کاین غریق آب ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۷

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹

 

... ترسم که عقل درسرکارجنون رود

هردم زچشم من بچکد اشک لاله رنگ

درچشم کان خیال رخ لاله گون رود

کوروکبود چرخ که از جور روزگار ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۸

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹

 

... دیده خوش نظر باغ خمار آلود است

قدح لاله پر از نوش گوار است امروز

هم نسیم چمن از باغ بخور انگیز است ...

... سرو دلجوی تو گویی قد یار است امروز

چمن از لاله و از سنبل تر پنداری

راست مانند رخ و زلف نگار است امروز ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۵۹

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

 

... نرگس از غایت مستی سر ساغر دارد

قدح لاله پر از باده ی ناب است امروز

من چه خون کرده ام ای خون منت در گردن ...

ابن حسام خوسفی
 
۲۵۶۰

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳

 

... نهال قد تو بر سرو می نماید ناز

گل عذار تو بر لاله می کند افسوس

به هر زمین که غباری ز موکبت برسد ...

ابن حسام خوسفی
 
 
۱
۱۲۶
۱۲۷
۱۲۸
۱۲۹
۱۳۰
۳۶۲