بیا به میکده بفروش خرقهٔ ناموس
ریا و شمعه رها کن به زاهد سالوس
حریف مصطبه و ساغرم به بانگ بلند
به زیر پرده از این پس دگر نگویم کوس
فلک به دست ستم بین که زیر پای بکوفت
سر سریر فریدون و افسر کاووس
طبیب شهر علاج دلم نمیداند
کزین معالجه دورست فهم جالینوس
نهال قد تو بر سرو مینماید ناز
گل عذار تو بر لاله میکند افسوس
به هر زمین که غباری ز موکبت برسد
دهم به وجه ارادت بر آن زمین صد بوس
کمال نظم تو ابن حسام تا چه کند
که پای بند غروری تو نیز چون طاووس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دعوت به رهایی از ریا و ظاهرگرایی است و به میکده، سمبل عشق و آزادی، دعوت میکند. شاعر از سرنوشت فریدون و کاووس یاد میکند که با وجود قدرت، در برابر زمان و تقدیر آسیبپذیر بودند. او همچنین به دلیلی اشاره میکند که معالجهاش از دست طبیب خارج است و اشاره به جذابیت و زیبایی محبوبش دارد. در نهایت، شاعر با ستایش از بزرگی محبوبش، حس حسرت و ارادت خود را ابراز میکند.
هوش مصنوعی: به میکده بیا و لباسهای ظاهری و ریاکاری را کنار بگذار، و نور خرافات را فراموش کن.
هوش مصنوعی: من از این به بعد هیچوقت فریاد نخواهم زد و نخواهم گفت که شراب را در زیر پرده کجا بنوشم و با چه کسی به گفتگو بپردازم.
هوش مصنوعی: آسمان به راحتی در حال تماشا است که ظلم و ستمی بزرگ بر سر سرزمین و قدرتهای بزرگ فرود میآید، بهطوری که سرنوشت فریدون و تاج کاووس به زیر پاهای ستمگران افتاده است.
هوش مصنوعی: پزشک شهر نمیداند که قلب من چه دردی دارد و درمانش آنقدر دور از ذهن است که حتی پزشک بزرگ یونانی جالینوس هم نمیتواند به آن پی ببرد.
هوش مصنوعی: قد تو مانند نهالی است که بر سروی قد برافراشته، و زیبایی صورتت همچون گلی است که بر لاله حسرت میزند.
هوش مصنوعی: هر زمینی که غباری از وجود تو بر آن نشیند، به نشانه محبت و ارادت، بر آن زمین صد بوسه میزنم.
هوش مصنوعی: کمال نظم و ترتیب تو، ای ابن حسام، به چه اندازه میتواند تاثیر گذار باشد وقتی که در عین حال، خود را به غروری شبیه طاووس گرفتار کردهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زده به بزم تو رامشگران به دولت تو
گهی چکاوک و گه راهوی و گهی قالوس
بزرگوار جهان ، شمس دین ، بزرگ کریم
تویی ، که هست به تو بیضهٔ هدی محروس
رفیع قدر ترا آفتاب برده سبق
عریض جاه تو بر روزگار کرده فسوس
به یک نظر تو ببینی هزار علم دقیق
[...]
تو را خرامش کبک است و کشی طاووس
مثل زنند ز حسنت همی به روم و به روس
همای فاخته مهری، تذرو طوطی لفظ
گرفته دوری سیمرغ و زینت طاووس
ز چهره تو فزون گشته باغ را دیدار
[...]
نماز شام که بر وفق رأی بطلمیوس
برفت خور به زمین همچو گنج دقیانوس
طلوع کرد نجوم از مطالع اقبال
به جستجوی مه عید عالمی جاسوس
نمود ماهچه از سطح لاجوردی چرخ
[...]
سزد که یزد نوازد به بام گردون کوس
به شکر آنکه رسد موکب امام از طوس
بایمن اندرش از صدق صوت یا سبوح
بایسر اندرش از قدس بانگ یا قدوس
دگر خصایص تسبیح آید از زنار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.