ما را به جای آب اگر از دیده خون رود
چون رفت جان هرآینه صبر و سکون رود
از گوشه ی جگر نرود داغ او مرا
آری ز سینه داغ جگرگوشه چون رود
سیماب آه من بکند چرخ را سیاه
گر آه من به گنبد سیمابگون رود
برکوه اگر نهند تحمل نیاورد
آنچ از غم تو بر دل زار و زبون رود
تریاک روزگار نباشد دوا رسان
انرا که زهر داغ تو اندر درون رود
چون دل به قوت ملکیّت برد شکیب
صبر از دریچه ی بشریّت برون رود
عقل جنون گرفته فروشد به کوی غم
ترسم که عقل درسرکارجنون رود
هردم زچشم من بچکد اشک لاله رنگ
درچشم کان خیال رخ لاله گون رود
کوروکبود چرخ که از جور روزگار
برمن هر آنچه می رود از چرخ دون رود
ابن حسام از در دولت پناه دوست
بر وعده ی پناهگه آخر برون رود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شدت غمانگیز و پر از احساسات عمیق است. شاعر در آن به شدت از درد و رنجهای خود میگوید و از احساساتی چون اشک، داغ و غم به تصویر میکشد. او بیان میکند که اگر خون به جای آب از چشمانش بریزد، نشان از عمق درد اوست و هرگاه جانش برود، صبر و سکون نیز از او دور خواهد شد. شاعر به تأثیر غمهایش بر دل و جانش اشاره میکند و میگوید که هیچ دارویی نمیتواند زهر درد عشق را درمان کند. او همچنین از خطر دیوانگی عقل به دلیل غم صحبت میکند و در نهایت، به امید پناهنده شدن به دوستی اشاره دارد که میتواند او را نجات دهد. در کل، شعر احساسی عمیق از ناامیدی، درد و longing را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: اگر به جای آب، از چشمان ما خون بریزد، وقتی که جان ما میرود، صبر و آرامش ما نیز از بین خواهد رفت.
هوش مصنوعی: درد و غم عمیق من هرگز از دل خارج نمیشود، حتی اگر از سینهام عشق و محبت فرزندم بیرون رود.
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوه من به آسمان برسد، موجب تیره و تار شدن چرخ (سرنوشت) میشود.
هوش مصنوعی: اگر بر کوه هم بگذارند، تاب این همه غم را نخواهد آورد، آنچه از غم تو بر دل ضعیف و زار من میگذرد.
هوش مصنوعی: زندگی مانند تریاکی است که نمیتواند درمانی برای کسی باشد که درد شدیدی از جدایی یا غم در دل دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که دل به نیروی سلطنت و قدرت خود گرایش پیدا کند، تحمل و صبر انسانی از دروازه وجودش خارج میشود.
هوش مصنوعی: عقل دیوانه شده و در حال فروش خود در خیابان غم است. میترسم که عقل هم در این آشفتگی به سمت جنون برود.
هوش مصنوعی: هر لحظه اشکی به رنگ لاله از چشمانم میریزد، چون یاد آن چهرهای به رنگ گل لاله به دلم مینشیند.
هوش مصنوعی: این بیت بیان میکند که روزگار با ناملایمات و سختیها به انسان آسیب میزند و هر چیزی که از چرخ زندگی میگذرد، به نوعی تحت تأثیر این ناملایمات قرار میگیرد. یعنی در زندگی، مشکلات و کاستیها همواره وجود دارند و بر سر راه انسان قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: ابن حسام به خاطر محبت و حفاظت دوستش، در نهایت از در شادی و موفقیت خارج میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
این دل که هر شبیش ز سالی فزون رود
یکدم چه باشد، ار سوی صبر و سکون رود
زنهار دل بریم ز سودای عشق، از آنک
دیوی ست اینکه نه به دعا و فسون رود
بی درد گویدم که چرا شام تا سحر
[...]
از چشم من خیال قدش کی برون رود؟
سروی است ناز از لب جو سرو چون رود؟
بنشست در درونم و غیر از خیال یار
رخصت نمیدهد که کسی در درون رود
دانی که در دل تو کی آید جمال یار؟
[...]
نشکسته دلی ز هجر کی از دیده خون رود
از شیشه تا درست بود باده چون رود
از کشتگان به کوی تو شد سیل خون روان
مپسند بیش ازین که به کوی تو خون رود
هرگه ز زلف سلسله بر طرف رخ نهی
[...]
با جان چو شد سرشته غم عشق چون رود
جان را برون کنم مگر این غم برون رود
هر عاقلی که شیفته روی و موی تست
آخر چو شمع بر سر داغ جنون رود
منعم مکن ز گریه خون کز فراق تو
[...]
هر کس که در بهار به صحرا برون رود
عیش آن گهی کند که به ذوق جنون رود
عارف به خار و گل چو ببیند به روی دوست
روزی دری گشاید و بیخود درون رود
حربا مجوی، بر اثر عشق رو، که گل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.