گنجور

 
۲۲۱

سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۱ - تغزل و ستایش صاحب دیوان

 

... کسان سفینه به دریا برند و سود کنند

نه چون سفینه سعدی نه چون تو دریایی

سعدی
 
۲۲۲

سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸

 

گر کان فضایلی وگر دریایی

بی راحت خلق باد می پیمایی ...

سعدی
 
۲۳۱

همام تبریزی » مثنویات » شمارهٔ ۱ - در ستایش رب العالمین

 

... مبدعی عالمی توانایی

که ز یک قطره ساخت دریایی

مبدع الروح منشیء الانسان ...

همام تبریزی
 
۲۳۲

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷۶

 

... من به طوفان ملامت متغیر نشوم

که به هر باد به هم بر نشود دریایی

حکیم نزاری
 
۲۳۳

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۵ - حکایت

 

... عالمی در معرض امید و بیم

مانده در گرداب دریایی عظیم

ما ازو خود را برون انداختیم ...

حکیم نزاری
 
۲۳۴

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حمله‌ای زیر و زبر کردن چنان لشکر

 

... صف غازی ملک شد فوج بر فوج

چو دریایی که بیرون بفگند موج

صف دهلی چو آن صف را نهان دید ...

امیرخسرو دهلوی
 
۲۳۵

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۳۱ - مناجات شیرین در شب فراق

 

شبی تاریک چون دریایی از قیر

به دریا در چکید چشمه شیر ...

امیرخسرو دهلوی
 
۲۳۶

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۷

 

... چو نام دیده ما بر سحاب بنویسند

سیاهی ار نبود مردمان دریایی

حدیث موج سرشکم به آب بنویسند ...

امیرخسرو دهلوی
 
۲۳۷

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۳

 

... مرا این تشنگی از بهر آبی دیگرست ارنه

نمی بینی که در هر دیده دریایی دگر دارم

طبیبا خویش را زحمت مده چون به نخواهم شد ...

... مران سوی کسانم چون تنم شد خاک در کویت

نماند آن سر که جز پای تو دریایی دگر دارم

نمی اندیشی از دمهای سرد من نمی دانی ...

امیرخسرو دهلوی
 
۲۳۸

حسینی » کنز الرموز » بخش ۲۲ - حکایت در دریا شدن مرد صادق

 

عاشقی در موج دریایی فتاد

عاقلی از ساحلش آواز داد ...

امیر حسینی هروی
 
۲۳۹

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰

 

دوش بگذشت و دل از دور تماشایی کرد

امشبم حسرت او دیده چو دریایی کرد

ز چنان غمزه که او دارد و ابرو عجبست ...

اوحدی
 
۲۴۰

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۰

 

... بدین قوت نپندارم که زخمی بر شکار آید

ز سودای کنار او کنارم شد چو دریایی

نه دریایی که رخت من ز موجش با کنار آید

گر او صدبار بر خاطر پسندد راضیم لیکن ...

اوحدی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۲۵