بخش ۹۳ - در بیان آنکه حق تعالی کریم است و خلایق را برای آن آفرید که او را بشناسند و بدانند و ببینند اینکه روی نمینماید از بخل نیست بلکه از غایت کرم است، زیرا خلق تاب آفتاب دیدار او را ندارند اگر بی حجاب روی نماید در حال بسوزند پس نور خود را اندک اندک بواسطهها میرساند تا از آن منتفع شوند و قوت گیرند. چنانکه مادر طعام و نان میخورد تا در او شیر میشود و در صورت شیر نان و گوشت را بطفل خود میخوراند اگر عین نان و گوشت را در دهان او کند و بخوراند طفل در حال بمیرد. همچنانکه آدمی لذت گیرد از آتش بواسطۀ حمام و آب گرم، لیکن اگر در عین آتش رود سوخته شود مرغ سمندری باید که در عین آتش درآید و آن ولی خداست
ذره ای ز آفتاب گشت پدید
کی تواند جمال او رادید
گر نماید جمال بی پرده
نیست گردند خواجه و برده
نی زمین ماند و نه هفت سما
نی پس و پیش و پستی و بالا
قدر طاعت همیرسد نورش
زنده زانی که دیده ای دورش
گر نماید بتو رخ از نزدیک
گرچه کوهی چو موشوی باریک
نی که گرمی ز آتش است ترا
نافع و خوب از حجاب و غطا
چون بحمام گرم بنشینی
گرمیش را بعشق بگزینی
خوشت آید درون آن گرمی
بپذیرد تنت از آن نرمی
عرق آید ترا و گردی پاک
تن خشگت از آن شود نمناک
رسدت ز آب گرم آن لذت
که خوشی اش نمایدت جنت
آن خوشی گرچه ز اتش است بتو
لیک بی واسطه مرو تو در او
که بسوزاندت یقین در حال
نی امانت دهد نه هم امهال
چون سمندر نئی مرو در نار
ترک دریا کن و بجو رو آر
بر لب جونشین بشو جامه
پند بشنو مباش خود کامه
زانکه از جو هزار ذوق بری
تن بشوئی و غوطه ها بخوری
اندرو هر طرف روانه شوی
همچو کبک دری دوانه شوی
ایمن آئی در او ز غرق و خطر
آب جو زان نمایدت چو شکر
آن قدر آب نافعت باشد
از غم و رنج دافعت باشد
هم همان آب کزوی است حیات
چون که شد بیش گشت عین ممات
نی که جیحون و نیل هم آب است
لیک از آن مرگ شیخ و هم شاب است
دارد این صد هزار گونه مثال
بی مثالی ببر ز عشق منال
مه بیمثل را مثال مگو
پیش عاشق جز آن جمال مگو
زاسمان چهارمین خورشید
میکند جلوه بر گل و بر بید
از سوم آسمان اگر تابد
تابشش را زمان نه برتابد
در زمان سوزد و شود بی بر
نیست گردد جهان ز خشگ و ز تر
تابش خور ر دور مرحمت است
نامدن سوی ما ز مکرمت است
همچنین هم خدای بی ز زوال
تافت بر ما ز راه حکمت و قال
عمل و عمل را چو واسطه کرد
نور خود را بر این دو رابطه کرد
تا بدین واسطه رسد نورش
از کرم میکند ز خود دورش
بدعا تو وصال او جوئی
هر دمی کی ببینمت گوئی
ور جوابت بگوید ای مسکین
که ز من نیستی جدا تو یقین
از منت این قدر وصال نکوست
بخشت از بحر بیحدم یک جوست
گر ز بحرم فزون شود آبت
ن قطه ات نیست گردد و خ وابت
بی سر و پا شوی تو ای جویا
نیست گردی چو جان روی بیجا
اندک اندک ببر زمن قوت
تا که آخر رسی در آن رؤیت
تا که آن آب را تو برتابی
هرچ ازو بشنوی تو دریایی
ارنی گفت مست وار کلیم
لن ترانی جواب داد علیم
از تو دیدار نیست هیچ دریغ
مه من بهر تست اندر میغ
زانکه بی میغ بر تو گر تابم
نیست گردی ترا کجا یابم
بر تو بهر تو نمیتابم
که نداری به آمدن تابم
مادر از مهر طفل خود را شیر
میدهد تا شود جوان هم پیر
ور دهد مرورا از اول نان
در زمان میرد و شود بیجان
پس دعاها که میشود مردود
از بر پادشاه حی و دود
نی ز بخل است رد آن سائل
زانکه سوزد ز تاب بی حائل
بخل بر خوان رحمتش نبود
هیچکس بی نصیب از او نرود
جوده شامل علی الاشیاء
نوره قد احاط بالاحیاء
منک سال الوجود من عدم
ان تنشی الشفاء من سقم
انت تحیی قلوب من ماتوا
انت تقضی امور من فاتوا
ان للکل فی العطاء کفیت
کل شیئی وعدت فیه و فیت
یرتقی منک صورة الاشباح
تجتنی من جنانک الارواح
صورتی منک صار کالمعنی
صورتی فیک حار کالمعنی
امتلا من جمالکم ذاتی
لا ابالی انا من الاتی
لیس ماض هنا ولا استقبا ل
بعد ما فزت منک بالاقبال
انا فی البحر غارق معدوم
راح علمی و قلبی المعلوم
صورتی لا و ذاته الا
لاتقل عندنا اخی من لا
فنیت صورتی لدی الواحد
انا رحت و من هو الواجد
چون بمیرد یقین تن عابد
کی بود بعد مردن او ساجد
چونکه مرد او ببین که میجوید
عشق او بی تنش بجان پوید
همه عشق است و جملگان آلت
نیست از آلت ای پسر حالت
عشق را بین گذر از ین و از آن
هیچ جز عشق را مبین و مدان
مدد از عشق میرسد هشدار
نیست جز عشق در جهان برکار
ازوئی زنده کر گلی گر خار
دامن عشق را ز کف مگذار
مور زنده ز حق سلیمان هم
همه را رزق میدهد هر دم
خلق او جمله بخشش است و سخا
خار را سازد از کرم خرما
طفل در تب اگر عسل جوید
پدر از مهر عکس آن گوید
کندش روترش که ترش به است
بهتر از جمله میوه هات به است
به کند مر ترا به ای فرزند
کز دگر میوه هاست رنج و گزند
رحمتش طفل را بود زحمت
گنج نعمت نمایدش نقمت
عکس بیند چو جاهل است از کار
خفته کی گردد آگه از بیدار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تبیین زیبایی و نور الهی پرداخته و میگوید که جمال واقعی خداوند قابل دیدن نیست. اگر این جمال بیپرده نمایان شود، تمامی مرزها و تفاوتهای دنیوی از بین میروند و انسانها با یکدیگر یکی میشوند. شاعر از حالتی به نام عشق سخن میگوید که از آنجا لذت و حیات میید، و تأکید میکند که عشق تنها راه رسیدن به حقیقت و نور الهی است. در این مسیر، فرد باید از دنیا و حجابهایش فاصله بگیرد و خود را در آبی که زندگی بخش است غوطهور کند. در نهایت، هر انسانی در جستجوی وصال الهی است و باید دعای خود را برای ارتباط مستقیم با خالق خود بگوید. عشق و بخشش الهی، ریشهدار و همیشگی است و همه موجودات از این رحمت بیپایان بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: برخی از جلوههای آفتاب به قدری کوچک و ناچیز هستند که نمیتوان زیبایی واقعیاش را مشاهده کرد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی با پردهبرداری ظاهر شود، تفاوتی میان آقا و بنده وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: نه زمین باقی مانده است و نه هفت آسمان. نه چیزی وجود دارد که در جلو باشد و نه چیزی که در پشت باشد و نه پایین و نه بالا.
هوش مصنوعی: هر چه به انجام کارهای نیک و اطاعت بپردازیم، ارزش و نور آن به ما خواهد رسید؛ و کسی که دور از آن نور باشد، حقیقت را نمیشناسد.
هوش مصنوعی: اگر معشوق از نزدیک به تو روی آورد، حتی اگر به بزرگی کوه باشد، میتوانی او را مانند موشی باریک ببینی.
هوش مصنوعی: نی که همانند آتش گرم است، برای تو مفید و خوب است، اما در عین حال از حجاب و پوشش دور است.
هوش مصنوعی: وقتی در حمام گرم نشستهای، گرمای آن را با عشق انتخاب میکنی.
هوش مصنوعی: اگر تو درون آن گرما را بپسندی، بدنت از آن نرمی لذت خواهد برد.
هوش مصنوعی: بدنت از عرق خیس میشود و این عرق باعث میشود که خشکی بدن تو برطرف شود و تازه و نمناک شود.
هوش مصنوعی: به تجربه و لذتهایی که از آب گرم به دست میآوری، چون این لذتها برایت احساس بهشت را تداعی میکنند.
هوش مصنوعی: اگرچه آن شادی از آتش سرچشمه میگیرد، اما بدون واسطه وارد آن نشو.
هوش مصنوعی: این جمله بیان میکند که چیزی میتواند به قدری موثر باشد که تو را به شدت تحت تاثیر قرار دهد و در عین حال هیچ فرصتی برای جبران یا تأمل در اختیارت نگذارد. به عبارت دیگر، ممکن است با وضعیتی مواجه شوی که باعث سوختن و زوال تو شود و در این حال، هیچ مهلتی برای فکر کردن یا بازبینی نداشته باشی.
هوش مصنوعی: همچون سمندری، از آتش دوری کن و در دریا به جستجوی خود بپرداز.
هوش مصنوعی: بر لب جوی، بر یاری بنشین و از پندها بهره ببر. خودویرانه نباش و در پی خواستههای شخصی و نفع خود نباش.
هوش مصنوعی: زیرا از دل هزار و یک خوشی و لذت به دست میآوری و خود را پاک کرده و در امواج زندگی غوطهور میشوی.
هوش مصنوعی: هر کجا که بروی، مانند کبک دری بیتاب و نگران خواهی شد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که اگر به سراغ حقیقتی بروی، میتوانی از خطرات و مشکلات نجات پیدا کنی و آرامش و خوشبختی را تجربه کنی. مانند زمانی که شکر به راحتی در دسترس است و شیرینی را به زندگی میآورد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تا زمانی که در زندگی با مشکلات و دردسرها مواجه هستی، باید صبر و استقامت داشته باشی و نباید اجازه دهی که این ناملایمات تو را از هدف و آرامش دور کند. غم و رنج بخشی طبیعی از زندگی هستند و باید با آنها کنار آمد.
هوش مصنوعی: آبی که منبع حیات است و زندگی را تأمین میکند، وقتی بیش از حد باشد و از حد خود فراتر رود، به مرگ و نابودی منجر میشود.
هوش مصنوعی: نی به دو رود بزرگ جیحون و نیل اشاره میکند که هر دو آباند، اما این آب دارای ویژگیهای متفاوتی است. با مرگ شیخ و جوانی که همزمان وجود دارد، نشان میدهد که در زندگی همواره تناقضاتی وجود دارد؛ به این معنا که در کنار زندگی و جوانی، مرگ نیز همیشه جریان دارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که عشق من بسیار عمیق و بینظیر است، و نمونههای زیادی برای توصیف آن وجود دارد. به نوعی عشق من سور و سپر سلیقه و احساسات را در بر میگیرد و هر کسی میتواند از آن بهرهمند شود.
هوش مصنوعی: هرگز درباره ماه بینظیر و زیباییاش با عاشق سخن مگو، مگر از خود آن زیبایی.
هوش مصنوعی: از آسمان، چهارمین خورشید بر روی گل و درخت بید میدرخشد و خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر نوری از آسمان سوم به زمین بتابد، تأثیر آن در گذر زمان قابل تحمل نخواهد بود.
هوش مصنوعی: در زمان، همهچیز از بین میرود و هیچ چیز باقی نمیماند. جهان به خاطر خشکی و رطوبت دچار تغییر و تحول میشود.
هوش مصنوعی: خورشید درخشنده تنها به خاطر لطف و مرحمتش به ما نور میافشاند و اگر به ما نمیتابد، به خاطر کمتری از آن مرحمت است.
هوش مصنوعی: خداوندی که همیشه جاودان و باقی است، با روشنایی و حکمت خود بر ما تابید و ما را به راه درست هدایت کرد.
هوش مصنوعی: وقتی عمل و عمل را به عنوان واسطه قرار دهیم، نور و روشنی خود را بر این دو ارتباط میدهیم.
هوش مصنوعی: به این طریق، نور او به واسطهی کرم (نوعی بزرگمنشی و مهربانی) به دیگران میرسد، هرچند خود را از دیگران دور میکند.
هوش مصنوعی: هر لحظه که تو را میبینم، دعا میکنم که به وصال او برسم.
هوش مصنوعی: اگر جوابت را بگوید، ای بیچاره، بدان که تو بهراستی از من جدا نیستی.
هوش مصنوعی: به خاطر محبت و رابطهای که دارم، به من چندان هم کم لطفی نمیشود. از دریای بیپایان عشق، حتی یک قطره هم برای من کافی است.
هوش مصنوعی: اگر آب بحر زیاد شود، به تو هیچ ضرری نمیزند و آرامش تو از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال چیزی هستی، باید بدانستی که نباید در جستجو افراط کنی. زیرا مانند جان که به هر جایی نمیتواند برود، تو نیز نباید در مسیر نادرست و بیهدف به دنبال جواب بگردی.
هوش مصنوعی: کم کم از من قوت ببر تا اینکه در نهایت به آن رؤیت و دیدار برسی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آن آب را بپذیری، هر چیزی که از آن بشنوی، تو دریایی خواهی بود.
هوش مصنوعی: در این بیت، شخصی به خداوند میگوید که مرا ببین، به طرز سرمستی و حالتی خاص. و خداوند در پاسخ میفرماید که ای دانای همه چیز، تو نمیتوانی مرا ببینی.
هوش مصنوعی: من از دیدار تو چیزی حسرت نمیخورم، زیرا ماه من برای تو در ابر پنهان شده است.
هوش مصنوعی: چون بدون سایهات نمیتوانم تاب بیاورم، نمیدانم تو را کجا پیدا کنم.
هوش مصنوعی: برای تو نوری از خود نمیتابانم، چون نمیتوانی در آغوشم بیایی.
هوش مصنوعی: مادر با محبت و توجه به فرزندش، او را پرورش میدهد تا در آینده به بزرگسالی برسد، حتی اگر خود او نیز پیر شود.
هوش مصنوعی: اگر چیزی را از اول برای تو مهیا کنند، اما در زمان انجام آن (هنگام نیاز) از بین برود و بیارزش شود.
هوش مصنوعی: بنابراین دعاها وقتی که به درگاه پادشاهی زنده و بینهایت فرستاده میشود، پذیرفته نمیشود.
هوش مصنوعی: به خاطر بخل و تنگنظری، آن سائل را رد میکند، زیرا او بدون هیچ مانعی به شدت داغ و در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: بخشش و رحمت او به حدی است که هیچکس بدون بهره از آن نمیماند و هیچکس نمیتواند از سفرهی عطای او محروم شود.
هوش مصنوعی: نور خداوند شامل همه چیز است و بر همه موجودات احاطه دارد.
هوش مصنوعی: من در سال وجودم از نبود خود ظهور کردهام، آیا میتوانی درمانی از دردهای جانکاه من بیابی؟
هوش مصنوعی: تو زندگیبخش دلهایی هستی که مردهاند و کارهایی را که از دست رفتهاند، به پایان میرسانی.
هوش مصنوعی: برای هر چیزی معیاری در بخشش وجود دارد که باعث میشود هر آنچه در آن زمینه وعده دادهاید، به تحقق بپیوندد و به درستی انجام شود.
هوش مصنوعی: تو در تصویر سایهها بالاتر میروی و از باغهای تو ارواح بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: صورتی که در تو وجود دارد، به اندازهای زیباست که میتواند معانی عمیقی را به همراه داشته باشد. زیبایی تو به حدی است که احساسات و معانی را در دل دیگران بیدار میکند.
هوش مصنوعی: من به زیبایی خالص شما شیدا هستم و به هیچ چیز دیگری اهمیت نمیدهم.
هوش مصنوعی: نه گذشتهای در اینجا هست و نه آیندهای، پس از آنکه توجه و محبت تو را به دست آوردم.
هوش مصنوعی: من در دریای علم غرق شدم و در این حال، دانش و دلم را از دست دادهام.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نکتهای اشاره میکند که در وجود و ماهیت چیزها، تفاوتهای ظاهری و باطنی وجود دارد. او میگوید که آنچه که در ظاهر دیده میشود، ممکن است متفاوت از واقعیت باشد و در این میان، اصطلاحات و عبارات باید با دقت بیشتری بررسی شوند تا از درک نادرست جلوگیری شود. به نوعی، شاعر به ارتباط و تفاوت بین ظاهر و حقیقت اشاره میکند و بر اهمیت توجه به عمق و معنا تأکید میکند.
هوش مصنوعی: وجود تو برای من مانند یک تصویر است که در برابر واحد حقیقتی قرار دارد. من رفتم و او همچنان هست.
هوش مصنوعی: وقتی انسانی بمیرد، دیگر تن او نمیتواند به عبادت ادامه دهد. پس چگونه ممکن است بعد از مرگش، بدنش به سجده برود؟
هوش مصنوعی: زمانی که مرد به او نگاه کند و ببیند که عشق او را بدون جسمش جستجو میکند، جانش به سوی او پر میکشد.
هوش مصنوعی: تمامی وجود عشق است و همه چیز ابزار و وسیلهای برای آن نیست. این را بدان، پسر، بهترین حالت در عشق و احساسات نهفته است.
هوش مصنوعی: عشق را در میان عبور از این سو به آن سو فقط عشق را ببین و چیزی دیگر را نشناس.
هوش مصنوعی: کمک و یاری از عشق به ما میرسد و جز عشق در این جهان، هیچ هشداری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هرگز اجازه نده که عشق تو خدشهدار شود، حتی اگر با وجود سختیها و چالشها، باید به این احساس ارزشمند پایبند بمانی. اگرچه ممکن است دچار مشکلاتی شوی، اما نباید عشق را از دست بدهی.
هوش مصنوعی: مور زنده به برکت سلیمان، به همه موجودات هر لحظه روزی میدهد.
هوش مصنوعی: مردم او همه بخشنده و دست و دل باز هستند و از لطف و محبتشان حتی خار را به خرما تبدیل میکنند.
هوش مصنوعی: اگر کودک در حال بیماری و تب برای خود عسل بخواهد، پدر به خاطر محبت و علاقهاش، از خواسته و احساسات او سخن میگوید.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اگر میخواهی چیزی را برای خودت برگزینی، بهتر است از میان گزینههای موجود، چیزی را انتخاب کنی که با وجود ترش بودنش، از بقیه میوهها بهتر باشد. یعنی کیفیت و ارزش یک انتخاب مهمتر از ظاهر آن است.
هوش مصنوعی: به آرامی به تو میآموزم ای فرزند، زیرا از دیگر میوهها رنج و درد به بار میآورد.
هوش مصنوعی: رحمت خداوند به کودک از زحمت و تلاش اوست؛ زیرا این زحمت میتواند باعث ظهور نعمتها و برکات در زندگیاش شود.
هوش مصنوعی: وقتی انسانی نادان خواب است، چگونه میتواند از وضعیت بیداری آگاهی یابد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.